Quantcast
Channel: پردیس سینمایی
Viewing all 330 articles
Browse latest View live

در پس کوه قاف

0
0

خدا را شاکرم که شماره چهارم ماهنامه نقد سینما با کمی تاخیر منتشر شد. قریب به اتفاق مطالب من را می توانید در همین وبلاگ مطالعه فرمایید. گفتنی است یکی از مطالب با اشتباهات چاپی نسبتا زیادی منتشر شده که متن اصلیش را می توانید در پست های بعدی مورد توجه قرار دهید.

 

در پس کوه قاف

سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر نه تنها (اگر نگوییم ضعیف ترین) یکی از ضعیف ترین ادوار تاریخ مهم ترین فستیوال سینمایی کشورمان بود، بلکه یکی از پر حاشیه ترین ها هم بود. حاشیه هایی که البته بیشتر توسط رسانه های خارجی ایجاد شد و مجبورمان کرد تورقی میانشان داشته باشیم و آنچه نوشته اند را عمیق تر رصد کنیم.

اولین رسانه جریان اصلی غربی که خیلی سریع پوشش جشنواره امسال را آغاز کرد، بخش فارسی زبان بی بی سی بود. آنها یک هفته قبل از آغاز جشنواره، 10 فیلمی که از نگاه آنها باید دیده می شد را انتخاب کردند. «بهمن»، «اعترافات ذهن خطرناک من»، «خانه دختر»، «کوچه بی نام»، «عصر یخ بندان»، «روباه»، «ایران برگر»، «من دیگو مارادونا هستم»، «مرگ ماهی» و «رخ دیوانه» فیلم های برگزیده بی بی سی فارسی از جشنواره فجر امسال ما بود.

سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر نه تنها (اگر نگوییم ضعیف ترین) یکی از ضعیف ترین ادوار تاریخ مهم ترین فستیوال سینمایی کشورمان بود، بلکه یکی از پر حاشیه ترین ها هم بود. حاشیه هایی که البته بیشتر توسط رسانه های خارجی ایجاد شد و مجبورمان کرد تورقی میانشان داشته باشیم و آنچه نوشته اند را عمیق تر رصد کنیم.

اولین رسانه جریان اصلی غربی که خیلی سریع پوشش جشنواره امسال را آغاز کرد، بخش فارسی زبان بی بی سی بود. آنها یک هفته قبل از آغاز جشنواره، 10 فیلمی که از نگاه آنها باید دیده می شد را انتخاب کردند. «بهمن»، «اعترافات ذهن خطرناک من»، «خانه دختر»، «کوچه بی نام»، «عصر یخ بندان»، «روباه»، «ایران برگر»، «من دیگو مارادونا هستم»، «مرگ ماهی» و «رخ دیوانه» فیلم های برگزیده بی بی سی فارسی از جشنواره فجر امسال ما بود.

اگر نگاهمان به مطالب رسانه های خارجی تاریخی باشد، باید سراغ مطلب گاردین برویم. بریتیش ها که در طول جشنواره ارل گری مهمانی های چای بعد از ظهرشان را با اخباری از جشنواره فجر می نوشیدند در مطلب مفصلی که آن هم قبل از آغاز جشنواره فجر منتشر شده به فیلم «محمد رسول الله» مجید مجیدی پرداخته اند. فیلمی که قرار بود در افتتاحیه بزرگ ترین رویداد سینمایی کشورمان رونمایی شود. این فیلم که گفته می شود پر هزینه ترین محصول تاریخ سینمای ایران است از هم اکنون با «الرساله» مصطفی عقاد مقایسه می شود. فیلمی که به گفته مجیدی «فقط جهاد و جنگ» را از زندگی رسول الله نشان می دهد «در نتیجه تصویر اسلام در آن، تصویر شمشیر است». گاردین در بخش دیگری از پوشش صحبت های مجیدی از قول کارگردان «آواز گنجشک ها» به حجم آثار سینمایی در مورد پیامبران و سایر ادیان اشاره کرده: 250 فیلم در مورد حضرت مسیح علیه السلام، 120 اثر در مورد حضرت موسی علیه السلام، 80 فیلم در مورد سایر پیامبران، 40 اثر در مورد بودا و فقط یک فیلم سینمایی در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم: «ما متاسفانه تا کنون نتوانستیم شخصیت پیامبر (ص) را به خوبی به غرب معرفی کنیم و دشمن هم از این موضوع استفاده کرده است». نویسنده ایرانی الاصل مطلب گاردین همین طور پیش بینی کرده که ساخته مجیدی بعد از اکران ماه مارچ، در غرب روزگار سختی را سپری کند، ولی به ادعای وی رسانه های داخلی نمی توانند از آن انتقاد کنند. در این مطلب به بودجه نزدیک به 30 میلیون دلاری فیلم هم اشاره شده و جالب آن که با معرفی بنیاد مستضعفین به عنوان یکی از نهاد های زیر نظر رهبری، این موسسه را حامی اصلی فیلم اعلام می کند. گاردین از پرداختن به اختلافات شیعیان و اهل تسنن هم عقب نمی ماند و با اشاره به اعتراضات الازهر، خبر از درخواست این دانشگاه از ایران مبنی بر عدم اکران فیلم می دهد. خبر دیگر در مورد اقدامات کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس در مورد «محمد رسول الله» این که قطر بودجه ای معادل یک میلیارد دلار جهت ساخت فیلمی با موضوع پیامبر اعظم اختصاص داده و قرار است بری آزبورن، تهیه کننده ارباب حلقه ها مسول ساخت آن شود.

جشنواره فجر به حدی زیر ذره بین رسانه های خارجی زبان بود که حتی امضا کردن بیانیه حمایت از رسول الله، در اعتراض به کاریکاتور نشریه شارلی ابدو هم بازتاب خودش را داشت. وبسایت گلوبال نیوز چین که متعلق به تبلوید معروف این کشور است در گزارشی به وقایع پیرامون کاریکاتور شارلی ابدو و حادثه تروریستی پاریس پرداخته و در بخشی از این مطلب به امضای سینماگران ایرانی در حاشیه جشنواره بین المللی فیلم فجر هم اشاره کرده است.

دویچه وله آلمان هم جزو رسانه هایی است که به صورت مفصل جشنواره فجر را پوشش داد. آنها هم در مطلبی مشابه با بی بی سی فارسی، روز هفتم فوریه فیلم های مورد توجه خودشان را معرفی کردند. «اعترافات ذهن خطرناک من»، «ایران برگر»، «بهمن»، «خانه دختر»، «من دیگو مارادونا هستم» و «کوچه بی نام» فیلم های مشترک لیست دویچه وله و بی بی سی هستند. نام «ارغوان»، «شکاف» و «طعم شیرین خیال» هم در میان سیاهه دویچه وله فارسی دیده می شود. این خبرگزاری در مطلب اختصاصی اش همین طور اشاره هایی به «شیفت شب»، «مرگ ماهی» و «عصر یخ بندان» هم داشته است. دویچه وله با مطلب مجزایی به حضور گشت ارشاد در جشنواره فجر هم پرداخته. در بخشی از این مطلب جهت دار به سابقه حضور نهاد های امنیتی در مراسم فرهنگی و هنری هم اشاره شده است.

اما بی شک مشهور ترین مطلب رسانه های خارجی در مورد جشنواره فجر به گاردین اختصاص دارد. مطلبی که نوزدهم فوریه روی خروجی سایت قرار گرفت و به محتوای آثار جشنواره ای سینمای کشورمان می پرداخت و به شدت در رسانه های داخلی هم بازتاب داشت. گاردین در این گزارش به محتوای فیلم های سی و سومین دوره جشنواره فجر می پردازد و به نوعی نقد محتوایی می کند و با اشاره به موضوعات اجتماعی فیلم ها ادعا می شود که جشنواره فجر این دوره شباهت زیادی به یک رویداد هنری نداشته. انگلیسی ها که این دوره را یکی از ضعیف ترین ادوار جشنواره می دانند از فیلم های «رخ دیوانه»، «عصر یخ بندان» و «دوران عاشقی» هم که به عنوان آثار برگزیده انتخاب شدند انتقاد می کنند و موضوعات آنها را زیر سوال می برند. چیزی که آنها از جشنواره سینمایی ما دیده اند «ماشین های مدل بالا، مواد مخدر و آزمایش بکارت» است که حتی به تیتر مطلب هم رسیده. گاردین «شکاف»، «بهمن» و «فرار از قلعه رودخان» را به عنوان معدود فیلم های قابل اعتنای جشنواره فجر معرفی می کند. فیلم هایی که به ادعای این رسانه جریان اصلی بریتانیایی به دلایل فرامتنی نامزد سیمرغ نشدند. همان دلایلی که باعث شدند فیلم های «ایران برگر» و «طعم شیرین خیال» به بخش مسابقه راه پیدا کنند. آثاری که به عقیده گاردین پایین تر از حد جشنواره بوده. این خبرگزاری مطلب مفصلش را با اشاره به دولتی بودن بودجه در سینمای ایران به پایان می رساند. 


شجاعت؟!

0
0

دیگر عادت کرده بودیم به این که فیلمسازان ایرانی آثار توقیفی یا احیانا بدون مجوزشان را به جشنواره های خارجی ببرند. ادعا شده که حتی فیلمشان را برای شرکت دادن در جشنواره ای مثل کن، میان یک کیک تولد گذاشته و از مرزها رد کرده اند. برای همین وقتی نام «تاکسی» جعفر پناهی را قبل از آغاز جشنواره بین المللی فیلم برلین در میان فهرست فیلم های بخش مسابقه دیدیم تعجب نکردیم. اما به ناگاه در روزهایی که سینمای ایران خستگی جشنواره فجر را از تن بیرون می کرد با خبر شوک آوری مواجه شدیم: «خرس طلای جشنواره بین المللی فیلم برلین به «تاکسی»، ساخته جدید جعفر پناهی رسید». دیگر می شد تعجب را نه تنها در چهره اصحاب رسانه، که در صورت خیلی ها دید. یادمان آمد آخرین فیلم ایرانی که این عنوان را به دست آورده بود «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی بود. فیلمی که در نهایت توانست دومین نامزدی ایران در اسکار و اولین مجسمه طلایی را برای کشورمان به ارمغان آورد. آیا واقعا «تاکسی» تا این اندازه فیلم خوبی است؟ 

قبل از این که کار بالا بگیرد و خرس طلا به «تاکسی» برسد، حجت الله ایوبی طی نامه ای به دبیر جشنواره برلین اعتراض ایران را به پخش تاکسی اعلام کرد. در بخشی از نامه نسبتا مفصل رئیس سازمان سینمایی کشورمان آمده «متاسفم از اینکه شما به بهانه فیلمِ فیلمسازی که به موجب قانون کشورش فعلا نمی تواند فیلم بسازد (گرچه دارد می سازد ) می خواهید همه را سوار تاکسی سوء تفاهم های تازه ای بر علیه مردم ایران نمایید». جالب است نکته ای که در رسانه های خارجی به شدت بازتاب داشته هم همین منع فیلمسازی جعفر پناهی است. در نقدهایی که از ساخته جدید کارگردان «این یک فیلم نیست» و «پرده» (یا با نام انگلیسی اش «پرده بسته») منتشر شده خیلی کم بحث های تکنیکی شده است. منتقدین رویترز، گاردین و وراییتی با ادبیات مشابه، بیشتر از آن حیث «تاکسی» را مستحق ستایش می دانند که با «شهامت» کارگردانش ساخته شده و این که او توانسته مخفیانه فیلم بسازد را شایسته خرس طلا می دانند، چرا که به عقیده شان این امر مترادف با اقدام در جهت گسترش آزادی بیان است. در حالی که هیچ رسانه ای نگفته که وی از سال 2010، سه فیلم سینمایی (اگر بتوان نامشان را فیلم گذاشت) یا حداقل دو فیلم و یک «این یک فیلم نیست» ساخته. پیتر بردشاو منتقد مشهور گاردین که به فیلم 4 ستاره تمام هم داده، در مطلب خود رسما هیچ نقدی نسبت به فیلم نمی کند و از ابتدای مطلب تا انتهایش که بیشتر شبیه یادداشت می ماند، به تعریف حوادث فیلم می پردازد. جسیکا کیناگ نویسنده ایندی وایر در ابتدای مطلب مفصلش به شرایط جعفر پناهی در ایران می پردازد و تراژدی خود ساخته رسانه های همنوا را تکرار می کند و بعد باز تعریف حوادث فیلم. کیانگ در انتخاب بهترین فیلم هایش از جشنواره برلین اما، «تاکسی» را در رتبه نخست قرار نمی دهد و با وجود ستایش از آن، رتبه ششم را برایش کنار می گذارد. او «باشگاه» و «45 سال» را مشترکا بهترین فیلم های جشنواره می داند. حتی در مطلب مشترک اسکات فونداس و پیتر دبروگ، منتقدان وراییتی هم هیچ صحبتی از فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری و یا هیچ نکته فنی دیگری نشده. فرمول مطالب ساده است: جعفر پناهی در کشورش تحت فشار است و 20 سال از ساخت هرگونه فیلم محروم، به علاوه کمی توضیح داستان مساوی با مطلبی در مورد فیلم «تاکسی» قرار داده شده است.

در بخش پایانی نامه ایوبی می خوانیم: « من هم مانند میلیون ها علاقه مند به سینما، صدای مهیب پای سیاست را در جشنواره برلین می شنوم. من هم مانند همه آنها دوست داشتم برلین یادآور فرهنگ وهنر باشد. اما گویی شما سیاست را بر هنر ترجیح دادید. صدای پای سیاست می آید؛ و آجرهایی که در جشنواره شما روی هم قرار می گیرد به سرعت دیوار برلین تازه ای برگرد جشنواره شما خواهد کشید». اما چیزی که برلین به رسانه های دنیا القا کرده کاملا خلاف این موضوع است. هیئت داوران جشنواره امسال به ریاست دارن آرانوفسکی- کارگردان فیلم ضد ایرانی «کشتی گیر»-  ادعا می کنند که جوایزشان فارغ از بحث های سیاسی اهدا شده. آنها اهدای جایزه خرس نقره ای بهترین کارگردانی به صورت مشترک را دلیل قدرت فیلم های حاضر در جشنواره امسال می دانند و معتقدند هیئت انتخاب، با گزینش خوب خود کار داوری جشنواره را سخت کرده است.

سال گذشته نیز با وجود فیلم هایی چون «پسربچگی» و «هتل بزرگ بوداپست» در بخش مسابقه جشنواره برلین، «ذغال سیاه، یخ نازک» از چین برنده جایزه خرس طلایی شد تا بیش از پیش مشخص شود معنای قدرت فیلم در جشنواره ای مثل برلین چیست.

شصت و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم برلین، از پنجم تا پانزدهم فوریه امسال در آلمان برگزار شد. دنیل برول، بازیگر فیلم «لعنتی های بی آبرو»ی کویینتین تارانتینو، بونگ جون هو، کارگردان کره ای، مارتا دی لارنتیس، تهیه کننده آمریکایی، کلادیا لوسا، کارگردان پرویی، آدری تتو، بازیگر سرشناس فیلم های «آملی» و «راز داوینچی» و متیو واینر، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده آمریکایی اعضای هیئت داوران جشنواره امسال بودند. ضمن این که دارن آرانوفسکی کارگردان مشهور فیلم های پر حاشیه «پی»، «نوح»، «مرثیه ای برای یک رویا» و «کشتی گیر» هم ریاست هیئت ژوری را بر عهده داشت.

 

 

 

سانتا در تلویزیون

0
0

کریسمس همیشه یکی از مهم ترین زمان ها برای اکران فیلم های سینمایی یا پخش برنامه های تلویزیونی است. تعطیلات نسبتا بلند مدتی که خانواده ها را دور هم جمع می کند و همیشه تماشای تلویزیون یا رفتن به سینما، جزو مهم ترین تفریحات دست جمعی هر خانواده ای است. اما برای بررسی بهتر صنعت سرگرمی آمریکا باید فیلم های سینمایی و آثار تلویزیونی را از هم جدا و به صورت مستقل بررسی کرد.

فیلم های سینمایی:

تا کنون داستان های کریسمسی زیادی تبدیل به فیلم سینمایی شده اند که بسیاری از آنها در زمان های مختلف راه به آنتن رسانه ملی خودمان هم پیدا کرده اند. داستان هایی از قبیل «فندق شکن» و «سرود کریسمس»، اثر ماندگار چارلز دیکنز این قدر منبع اقتباس های گوناگون قرار گرفته اند که به دست آوردن آمار دقیقی از همه آنها کار بسیار مشکلی است. اما از آنجایی که این مقطع زمانی تقریبا فروش فیلم شما را تضمین می کند، همواره در کنار بیشتر آثار مهم فصل جوایز، چند فیلم خانوادگی هم با موضوع کریسمس اکران می شوند. فیلم هایی که بیشتر دارای ژانرهایی مثل کمدی و موزیکال هستند و درجه آنها هم از PG بالاتر نمی رود تا همه اعضای خانواده بتوانند در کنار هم به تماشایشان بپردازند. موضوعات فیلم هم البته خانوادگی است و داستان ها بر اهمیت خانواده و جایگاه آن در زندگی هر انسان متمرکز هستند. نمونه بارز امسالش فیلم موزیکال «آنی» با بازی جیمی فاکس، کامرون دیاز و کوانژین والیس بود که خود اقتباسی از یک اثر کلاسیک در حوزه فیلم های کریسمسی است. همیشه سعی می شود مطابق فصل تابستان، چند انیمیشن تراز اول جریان اصلی هم میان فیلم های روی پرده قرار گیرند.

 در طول تاریخ اما فیلم های دیگری هم بوده اند که در کریسمس بیش از هر زمان دیگری دیده شده اند. یکی از نمونه های شاخص «جادوگر شهر از» است. فیلمی که حتی پس از اکرانش، در بین سال های 1959 تا 1962 هر سال از تلویزیون آمریکا پخش شد. ET، «آوای موسیقی»، «مری پاپینز»، «ویلی وونکا و کارخانه شکلات سازی» و تعداد زیادی از انیمیشن های دیزنی در دسته فیلم های کلاسیک کریسمسی قرار می گیرند. در این بین فیلم هایی مثل «هری پاتر» و «ماجراهای نارنیا» هم هستند که لزوما کریسمسی نیستند اما سکانس هایی در مورد کریسمس دارند و همین باعث می شود محبوب باکس تلویزیون در این ایام قرار گیرند.

 

برنامه های ویژه تلویزیون و سریال ها:

وقتی کریسمس آغاز می شود، همه چیز رنگ و بوی کریسمس را به خود می گیرد. در این بین شما یا خودتان را با بقیه تطبیق می دهید یا حذف می شوید. تعدادی از مهم ترین سریال ها و برنامه های تلویزیون آمریکا و بریتانیا در طول کریسمس تعطیل می شوند. به خصوص در مورد سریال ها، دیگر تبدیل به عادت شده که یک اپیزود فینال را برای وسط فصل طراحی و درست قبل از آغاز کریسمس پخش می کنند. وظیفه این اپیزود ایجاد تعلیقی است که تا بعد از تعطیلات مخاطب را با خود بکشد. سریال های دیگری هم هستند که به جز برنامه روتینشان، اپیزودهای ویژه کریسمس آماده می کنند. اپیزودهای کریسمس معمولا باید فضای بسیار شادی داشته و کوچک ترین اشاره ای به غم و غصه نداشته باشند. این سنت که در انگلستان به شدت بیشتر است را می توانیم در مورد دو سریال محبوب «داونتون آبی» و «دکتر هو» ببینیم. روند کار آنها به این صورت است که قبل از تعطیلات سال نو میلادی فصل خود را به پایان می رسانند و بعد برای ایام کریسمس، یک اپیزود ویژه آماده می کنند. چندی پیش قرارداد یکی از بازیگران اصلی سریال داونتون آبی با پروژه به اتمام رسید و از آنجایی که بازیگر مورد نظر حاضر به تمدید قراردادش نشد، آنها مجبور بودند آن شخصیت را در اپیزود کریسمس از سریال حذف کنند. مرگی که برای وی طراحی شد شاید با تمامی مرگ های شخصیت های اصلی فیلم های دنیا متفاوت باشد. بدون ذره ای تاکید و در آخرین لحظه اپیزود. حتی کوچک ترین تلاشی برای احساسی کردن آن لحظات یا گرفتن اشک از مخاطب نشد. وقتی با طراح سریال این موضوع را مطرح کردند از شادی در کریسمس سخن گفت و این که تحت هیچ شرایطی نباید مخاطب را ناراحت کنند. حتی اگر واقعا چاره ای نباشد. در این بین می توان از گونه دیگری سریال هم نام برد که به صورت سنتی مخصوص این ایام ساخته می شوند و شما مطمئنید که در طول سال خبری از آنها نخواهد بود. مثل سریال پر طرفدار «شرلوک» شبکه بی بی سی. فصل اول و دوم این سریال دو سال پیاپی  در تعطیلات سال نو پخش شد. یک سال خبری از این سریال نبود ولی سال 2014 باز در فصل سوم پیگیری شد. سال 2015 هم «شرلوک» روی آنتن نرفت اما تهیه کنندگانش قول فصل های چهارم و پنجمش را در سال های بعد داده اند. هر فصل این سریال مناسبتی فقط سه قسمت دارد. در روزهای کریسمس شبکه های زیادی هم فیلم های تلویزیونی مخصوص و مرتبط را می سازند و پخش می کنند. بسیاری از تاک شو ها و ریلتی شوهای آمریکایی در این مقطع زمانی روزانه پخش می شوند و جنس برنامه هایشان هم منفاوت است. به عنوان یک نمونه می توان از برنامه «الن دی جنرس» نام برد. او در طول کریسمس یک سری برنامه ویژه دارد که به خاطر هدایایش به شهرت رسیده. گاهی ارزش این هدایا به میلیون ها دلار می رسد. در هر اپیزود یک سلبریتی سرشناس و یک گروه موسیقی نام آشنا حاضر می شوند و مقابل حضار به گفت و گو و اجرای برنامه می پردازند. در ادامه الن از هدایایش برای شرکت کنندگان رونمایی می کند. سابقه داشته که وی همه حاظران را به مسافرت های شاهانه فرستاده. همه این ها به خاطر کریسمس. از سوی دیگر می توان به برنامه هایی که صرفا برای عید آماده می شوند هم اشاره کرد. برنامه هایی مثل «کریسمس در کاخ سفید» که همواره یکی از پر بیننده ترین ها در باکس فشرده سال نوی میلادی به حساب می آید. شبکه abc هم که تحت مالکیت کمپانی دیزنی است هرساله یکی از بخش های اصلی خود را به جشن بزرگ دیزنی لند اختصاص می دهد و کنسرت ها و برنامه های ویژه این جشن را به صورت زنده روی آنتن می برد. در میان برنامه های کریسمس همیشه می توان به کنسرت های مناسبتی هم اشاره کرد که به خوبی می توانند زمان خالی شبکه ها را پر کنند. خیلی از خواننده های سرشناس آمریکایی در این کنسرت ها به جای خواندن آثار اصلیشان سرودهای سنتی کریسمس مثل «شب آرام» را می خوانند. جالب است بدانید که در این ایام حتی سعی می شود تبلیغات تلویزیونی هم با شکل و شمایل خاص و استفاده از رنگ های قرمز و سبز ساخته شوند.

 

نمونه هایی از برنامه های ویژه کریسمس تلویزیون آمریکا:

جشن بزرگ کریسمس در دیزنی لند:

یکی از برنامه های ویژه روز کریسمس، جشن بزرگ این روز در دیزنی لند است. که هرساله در شعبه فلوریدای این مجموعه برگزار و به صورت زنده از شبکه abc پخش می شود. این برنامه که هر ساله روی آنتن تلویزیون می رود، از 1983 آغاز شده و تا به امروز هم پابرجا بوده است. البته استثنائا در سال های 89 و 2000 برنامه ویژه دیگری توسط دیزنی جایگزین جشن بزرگشان شد. جالب است بدانید که این برنامه تا ابتدای دهه نود زنده پخش می شده اما چند سالی هست که پروسه ضبط برنامه در ماه های نوامبر و دسامبر انجام می شود و روز کریسمس به سمع و نظر مخاطبین می رسد. در این برنامه که بخش های مختلفی دارد شخصیت های کارتونی محبوب دیزنی از جمله میکی ماوس، مینی، دانلداک، گوفی، پلوتو و... حضور دارند اما بدون شک بخش اصلی، مربوط به اجرای گره های هنری است که از سراسر آمریکا به پارک آمده اند. در طول این سال ها گروه های پر طرفداری چون بک استریت بویز، برادران جوناس و خواننده هایی چون جاستین بیبر در مراسم ویژه دیزنی به اجرای مراسم پرداخته اند. همین طور هر ساله مجری های مطرحی برنامه را اداره می کنند. به عنوان مثال در سال 2013 نیل پاتریک هریس مجری مراسم بود که امسال میزبانی مراسم هشتاد و ششم آکادمی را هم برعهده داشت.

 

برنامه الن دی جنرس:

الن دی جنرس مجری و بازیگر نام آشنای هالیوودی که پیشتر با نقش دوری «در جست و جوی نمو» می شناختیمش، بدون شک یکی از تاثیر گذارترین چهره های فرهنگی آمریکا است. او که دوبار مراسم اسکار را مجری گری کرده تقریبا هر روز هفته به جز ایام تعطیل یک برنامه گفت و گو محور را روی آنتن می برد. برنامه ای که تهیه کننده اصلیش کمپانی برادران وارنر است. در این برنامه که اصطلاحا «الن شو» نام دارد هر اتفاقی ممکن است بیفتد. حضور چهره های نام آشنای هالیوود، اجراهای زنده خوانندگان سراسر دنیا، بازی و مسابقه و البته اهدای جایزه. مسابقاتی که وی در برنامه اش دارد اصلا برد و باخت ندارد و هدفش فقط جایزه دادن است. برای همین ممکن است ببینید که گاهی وی به بازنده هم جایزه بزرگی اهدا می کند. بدیهی است که این مسابقات بیشتر بین مخاطبان حاضر در استودیو که برنامه را زنده نگاه می کنند برقرار می شود. تفاوت مهمی که برنامه های ویژه کریسمس الن با سایر روزها دارد هم بیشتر به همین هدایا باز می گردد. همان طور که اشاره شد ارزش هدایایی که به مخاطبان داده می شود ده ها میلیون دلار است. به عنوان مثال در یکی از برنامه های سال گذشته که تام هنکس میهمانش بود، بعد از اهدای 1500 دلار کارت هدیه فروشگاه های مختلف، به هر فرد حاظر در استودیو سفری 2000 دلاری هم داده شد و این اصلا اتفاق ویژه ای نیست. چرا که در برنامه های 12 روزه ویژه کریسمس ارزش هدایا گاهی حتی از این هم بالاتر می رود.

 

کریسمس در کاخ سفید:

مراسم کریسمس در کاخ سفید تبدیل به ویژه برنامه ای سنتی شده که از تلویزیون آمریکا هم پخش می شود. سنت سال نوی کاخ سفید با درخت کریسمس اتاق آبی شناخته می شود. درخت کاج ویژه ریاست جمهوری آمریکا هر ساله با نظارت بانوی اول، در اتاق آبی تزیین می شود. بانوی اول وظیفه دارد تا تم درخت را انتخاب کند. اولین بار این سنت در سال 1889 و زمان ریاست جمهوری بنجامین هریسون برپا شد. البته رئیس جمهور فرانکلین پیرس مدعی است که اولین درخت در زمان او و در دهه 1850 تزیین شده اما منابع دیگر چیز دیگری می گویند. نکته قابل توجه این است که مراسم کریسمس کاخ سفید که از تلویزیون آمریکا پخش می شود تقریبا هیچ ربطی به این سنت مذکور ندارد. «کریسمس در کاخ سفید» مثل اسکار یک مجری دارد که همیشه از میان چهره های سرشناس انتخاب می شود. همین طور این برنامه بخش های مختلفی دارد که بازهم مهم ترینش (به جز حضور رئیس جمهور و خانواده اش) حضور سلبریتی ها است. خواننده هایی که دعوت می شوند به سنت دیگر برنامه ها، سعی می کنند آثار خود را کمتر اجرا کنند و بیشتر به ترانه های سنتی کریسمس بپردازند.

 

همه چی عالیه!

0
0

روزهای آخر اسفند نه تنها یادآور لحظات سخت خانه تکانی، خرید شب عید و فعالیت های دقیقه 90 خانواده های ایرانی است، بلکه یادآور سنتی ترین جشن ما است. عید بزرگی که رسوم زیبای زیادی دارد و یکی از مهم ترین هایش، چیدن سفره هفت سین است. قطعا در این مطلب نمی خواهیم یک به یک سین های معروف را بشماریم و استرس کمبود یکی از آنها در سفره را به جانتان بیندازیم اما می خواهیم در مورد یکی از عجیب ترین محتویات آن صحبت کنیم: تخم مرغ رنگی.

تخم مرغ هایی که شاید خیلی از ما دلیل وجودشان سر سفره هفت سین را نمی دانیم و صرفا چون قشنگ هستند هر سال کودکانمان را با آنها سرگرم می کنیم. اگر می خواهید دلیل وجود این تخم مرغ ها سر سفره هفت سین را بدانید، مطلب اشتباهی یا حتی مجله اشتباهی را انتخاب کرده اید! یادآوری می کنم مجله ما سینمایی است! اما اگر می خواهید رابطه این تخم مرغ ها را با مطلب مربوط به بررسی انیمیشن های سال سینمای جهان بدانید، گزینه درستی پیش رویتان است.

تخم مرغ ها، در بهار هر سال توسط قریب به اتفاق مردم دنیا رنگ می شوند. عده ای به مناسبت نوروز و گروهی به مناسبت عید پاک سراغ این کار می روند. مسیحیان برخلاف ما که هنرمان را سر سفره قرار می دهیم، آنها را مخفی می کنند تا بچه ها به عنوان یک بازی، دنبال پیدا کردنشان بروند. سال 1979 وقتی کمپانی آتاری پیامی پنهان را در بازی «ماجراجویی» قرار داد تا مخاطبان آن را بیابند، اصطلاح «تخم مرغ عید پاک» وارد رسانه شد. هر چه گذشت حضور آنها خصوصا در صنعت سرگرمی پررنگ تر گشت به طوری که گاهی یافتنشان، یک رانت اطلاعاتی به مخاطب یابنده می داد و او را از چیزی آگاه می کرد که مخاطبان عادی از آن بی بهره بودند. در سینما آنها کمک می کردند تا بیننده اطلاعاتی فرامتنی را از فیلم بیابد و لذت کشف این اطلاعات می توانست حتی فروش آثار را بالاتر ببرد. گونه های مختلفی از آنها پیدا شد. بعضی کارگردانان از «تخم مرغ عید پاک» به عنوان یک سورپرایز استفاده می کردند. مثلا دربخش نهایی فیلمشان برای یک سکانس یا حتی پلان، بازیگر درجه یکی شرکت می کرد. این حضور های «تک جلوه» که در دنیا بیشتر با نام «کامئو» شناخته می شود با آثار آلفرد هیچکاک وارد فصل جدیدی شد. از «تک جلوه» های حضور این کارگردان بریتانیایی در آثارش تا سال ها با عنوان هایی چون «حضور هیچکاکی» یاد می شد. گاهی حتی به برخی پارودی ها هم عنوان «تخم مرغ عید پاک» داده شد. سال 2014 در صنعت انیمیشن قطعا سال همین «تخم مرغ های عید پاک» بود که حتی وسعت حضورشان به اسکار هم رسید.

دیزنی امسال در بخش بهترین انیمیشن کوتاه و بلند موفق شد دو جایزه اسکار را به خودش اختصاص دهد. اولی برای «میهمانی»، شاهکار شش دقیقه ای پاتریک آزبورن و دومی هم برای «شش قهرمان بزرگ» که توسط کریس ویلیامز و دون هال ساخته شده. ویلیامز پیش از این، سابقه کارگردانی «بولت» را دارد و هال در «وینی پو» با دیزنی همکاری کرده. «شش قهرمان بزرگ» اولین همکاری دیزنی و مارول در زمینه ساخت انیمیشن بلند سینمایی هم هست. پس مثل تمامی آثار مشترک این دو کمپانی، استن لی طراح اسطوره ای کتاب های مصور آمریکا و پدر معنوی مارول یک «حضور تک جلوه» در این اثر هم دارد. دیزنی همین طور سابقه دور و درازی در مخفی کردن کاراکتر انیمیشن های گذشته در آثار جدیدش دارد که «شش قهرمان بزرگ» هم از این قاعده مستثنی نیست. حضور مجسمه های اولاف( آدم برفی محبوب انیمیشن «یخ زده»)، هانس و یک کشتی از آراندل در بندر سانفرانسوکیو همگی نشان از اشتراک دنیای «یخ زده» و «شش قهرمان بزرگ» دارد. آثاری که هر دو توانستند اسکار بهترین انیمیشن سال را به خودشان اختصاص دهند. وقتی قهرمانان داستان وارد عمارت و اتاق فرد می شوند با هجوم اشارات به کتاب های مصور مارول و انیمیشن هایی نظیر «رالف خرابکار»، «شگفت انگیزان» و «لیلو و استیچ» مواجه می شویم که نام بردن از تمامی آنها خود احتیاج به مطلبی جداگانه دارد. یا حتی حضور استیو جابز و جان لستر در دقیقه 16 فیلم، در حالی که با یک خانم صحبت می کنند را هم می توان در میان سیاهه «تخم مرغ های عید پاک» این اثر قرار داد. ساخته ابرقهرمانی جدید دیزنی راه «محافظان کهکشان» و «کاپیتان آمریکا» را پیش گرفت و با فروش بیش از 540 میلیون دلاریش به یکی از پرفروش ترین آثار سال تبدیل شد.

اما عنوان «پرفروش ترین»، به «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم؟2» ساخته کمپانی دریم وورکس رسید. اصلی ترین رقیب «شش قهرمان بزرگ» که نتوانست مانع از سومین اسکار پشت هم دیزنی شود، جنگ گیشه ها را به سود خودش به پایان برد. دین دبلوآ که کارگردان قسمت اول این مجموعه هم بود با شرط ساخت یک تریلوژی سراغ فیلم دوم آمد. دریم وورکس برای خلق این انیمیشن مجبور به ساخت نرم افزارهای جدیدی شد که که بودجه اثرشان را تا 145 میلیون دلار افزایش داد. اما نتیجه راضی کننده بود. یک فروش خوب 618 میلیون دلاری و البته بردن جایزه گولدن گلوب در بخش انیمیشن. تندیسی که این فیلم را تبدیل به نخستین ساخته دریم وورکس از حیث بردن جایزه انجمن روزنامه نگاران خارجی هالیوود کرد. وقتی نیل پاتریک هریس، مجری همجنس گرای اسکار امسال، بعد از اجرای آهنگ «همه چی عالیه»، روی صحنه آمد نام این انیمیشن را دست مایه شوخی خوذدش قرار داد. او گفت: «در سال جاری اسم بعضی فیلم ها من را گیج کردند. مثل «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم؟ 2»! این عنوان خودش اعتراف می کند که فیلم اول نتوانسته وظیفه اش را در آموزش تربیت کردن اژدها انجام دهد». انیمیشن پر حاشیه دریم وورکس که برای اولین بار در حاشیه جشنواره بین المللی فیلم کن اکران شد، حواشی زیادی هم داشت که اتفاقا مهم ترین آنها به یک «تخم مرغ عید پاک» بر می گردد. وقتی «گابر» در دیالوگ هایی ضمنی همجنس گرایی اش را تایید می کند و تبدیل به نخستین کاراکتر LGBT کمپانی دریم ورکس می شود. این استودیو امسال «آقای پیبادی و شرمن» را هم داشت که ایده نسبتا تکراریش پارودی های جذاب تاریخی و کامئو های بدیعش را زیر سایه قرار داده. این انیمیشن 272 میلیون دلاری، از «راکی و بولوینکل» مشتق شده و با «تخم مرغ های عید پاک»ش به آن مجموعه تلویزیونی ادای دین کرده. همین طور پارودی های جالب توجهی در رابطه با انقلاب کبیر فرانسه و جمله مشهور ماری آنتوانت («بگذارید آنها کیک بخورند»)، جنگ تروا و تابلوی مشهور «لبخند ژکوند» این اثر را قابل دیدن کرده است و الا داستانش چندان تفاوتی با «پرندگان آزاد» ندارد.

اسکار امسال اما عرصه ترک تازی «فیلم لگویی» هم بود. اثری که تا قبل از اکرانش، در حد یک فیلم بلند تبلیغاتی برای کمپانی «لگو» پایین آمده بود، بعد از اکرانش تا ماه ها بخت اول کسب جایزه اسکار پیش بینی می شد. هر چند که این فیلم در عین ناباوری نتوانست نامزد اسکار بهترین انیمیشن سال شود اما وقتی خالقانش فهمیدند که به خاطر ترانه «همه چی عالیه» نامزد تندیس طلایی آکادمی علوم و هنرهای تصویری آمریکا شده اند از همه امکاناتشان استفاده کردند تا نام «فیلم لگویی» یا به عبارت بهتر نام لگو را در ناخودآگاه مخاطبشان به عنوان پیروز نهایی اسکار ثبت کنند. این فیلم نخستین اثر «گروه انیمیشن وارنر» محسوب می شود که نشان داد رقیبی جدی برای «دریم وورکس» و «دیزنی» است. فیل لرد و کریستوفر میلر، کارگردانان «فیلم لگویی» که پیش از این هم با حضور جانی دپ در «21 جامپ استریت» مقوله کامئو را تجربه کردند، در ساخته جدیدشان آن را به حد اعلا رساندند و با استفاده از کاراکترهای لگویی چهره های شناخته شده ای چون هان سولو، سی تری پی او، چوباکا، میکلانجلو، میکل آنژ، ویلیام شکسپیر، آبراهام لینکلن، آلبوس دامبلدور، گندالف، شکیل اونیل، رابین هود، محسمه آزادی، میلهاوس، فلش، فانوس سبز، واندر وومن، سوپرمن و...جذابیت بسیار زیادی به اثرشان بخشیدند. آنها حتی برای حضور بتمن در این فیلم، مجبور به گرفتن اجازه از کریستوفر نولان، کارگردان سرشناس سه گانه «شوالیه تاریکی» شدند و با بهره گیری از صدای چهره هایی چون مورگان فریمن و لیام نیسن، بتمنشان را در عین استقلال به نقیضه بتمن نولان تبدیل کردند. گفته می شود حتی قرار بر این بوده که خود کریستین بیل به جای بتمن لگویی هم حرف بزند. اما نبود او ضربه ای به فیلم نزد، چرا که ستارگانی چون کریس پرات، ویل فارل، ویل آرنت و... بودند که مخاطب را به سالن های سینما جذب کنند. انیمیشنی که فقط 60 میلیون دلار از بودجه وارنر را به خودش اختصاص داده بود، توانست بیش از 468 میلیون دلار فروش کند تا کمپانی مذکور استارت دو قسمت دیگر از آن و یک انیمیشن مجزای «بتمن لگویی» را بر اساس آن بزند. وقتی کارگردانان «فیلم لگویی» که داستانش به نوعی پارودی کتاب «1984» جرج اورول محسوب می شود و به آثار بزرگی چون «ماتریکس» و «ترمیناتور» هم اشاراتی دارد، متوجه شدند در میان نامزدهای اسکار بهترین انیمیشن سال نیستند، به خود اسکار لگویی جایزه دادند و تصویرش را در فضای مجازی منتشر کردند. روز مراسم، وقتی بتمن و خوانندگان ترانه «همه چی عالیه» به اجرای برنامه می پرداختند، عده ای از اعضای گروه به میان نامزدان جایزه آمدند تا میان آنها هم اسکار لگویی پخش کنند. جوایزی نمادین که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت و تصاویر ستارگان با آنها در شبکه های اجتماعی بارها به اشتراک گذاشته شد. خیلی از کارشناسان، پس از تبلیغ بزرگ سامسونگ به وسیله سلفی معروف الن دی جنرس در میانه اسکار سال قبل (که به «پیتزا پارتی» شهرت پیدا کرد)، اسکار های لگویی را بزرگ ترین فعالیت تبلیغاتی یک شرکت در وسط مراسم آکادمی می دانند. اگرچه «فیلم لگویی» و لگو اسکار نگرفتند اما کاری کردند که تا سال ها از ذهن مخاطبان سینما بیرون نروند.

این سه انیمیشن کاری کردند که دیگر یادمان نیاید «ریو 2» هم در سال 2014 راهی پرده سینماها شد. کارلوس سالدانا، کارگردان برزیلی این فیلم، پس از اکران «ریو1» گفته بود که سعی داشته تا علایق مردم برزیل را یک جا جمع کند و همه را در اثرش نشان دهد. از میوه و پرنده تا رقص و موسیقی. او با همین استراتژی سراغ «ریو2» هم رفت و این بار فوتبال را هم وارد داستان کرد. با این توضیح که «ریو 2» کمتر از دو ماه زودتر از آغاز جام جهانی 2014 برزیل روی پرده رفت، تبدیل به یک اقدام تبلیغاتی مثمر ثمر در جهت صنعت توریسم کشور برزیل شد. حضور ستارگانی چون جسی آیزنبرگ، انه هاته وی، جیمی فاکس، برونو مارس، جرج لوپز و... باعث شد «ریو 2» بیش از 500 میلیون دلار فروش کند. البته کمپین تبلیغاتی این اثر با بازی محبوب «پرندگان عصبانی» هم می تواند یکی دیگر از دلایل فروش مناسب این انیمیشن متوسط باشد. همان طور که بازی مشهور کمپانی رویو تخم مرغ های طلایی اش را مخفی می کند، «ریو2» هم به صورت استادانه ای اشاراتی به «عصر یخ بندان» و «حماسه»، دیگر آثار انیمیشنی کمپانی فاکس داشت. گفتنی است نقیضه ای از یکی دو فیلم سینمایی و موزیک ویدیو هم در این فیلم مشاهده می شود.

اگر بخواهیم فقط در مورد «تخم مرغ های عید پاک»، «حضور های تک جلوه» و «پارودی» صحبت کنیم باید مطلب را به انیمیشن های جریان اصلی محدود کنیم و سراغ آثار مستقل این صنعت نرویم. آثاری که امسال با کنار زدن خیلی از فیلم های مدعی، نامزد اسکار بهترین انیمیشن شدند.

 در حالی که هایائو میازاکی کارگردان انیمه ساز سرشناس سینمای ژاپن، فعلا انیمیشن سازی را کنار گذاشته، استودیو جیبلی بر خلاف شایعات به کارش ادامه می دهد. آنها در سالی که گذشت «داستان پرنسس کاگویا» را اکران کردند. انیمه ای به کارگردانی ایسائو تاکاهاتای 79 ساله که پس از بیش از 10 سال مجددا روی صندلی کارگردانی نشسته. طولانی ترین اثر استودیو جیبلی توانست در سه رشته نامزد جایزه «انی»( معتبرترین جایزه انیمیشن دنیا) شود. حضور در شصت و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم کن و بردن جایزه بهترین انیمیشن هشتمین دوره مراسم آسیا پاسیفیک از دیگر افتخارات «داستان پرنسس کاگویا» است. داستان این فیلم که توانست نامزد اسکار بهترین انیمیشن سال هم شود، وقتی تبدیل به تراژدی می شود که متوجه شوید با وجود بودجه نزدیک به 50 میلیون دلاری، فروشش چیزی در حدود 25 میلیون دلار بوده. البته سازندگانش امیدوارند برچسب «نامزدی اسکار» بتواند اقبال مخاطبان را در اکران جهانی اثرشان بالا ببرد تا از خطر ورشکستگی نجات پیدا کنند. آنها همین طور چشم امید زیادی به پخش فیلم در شبکه نمایش خانگی دارند.

اوضاع انیمیشن های مستقل وقتی اسفناک می شود که بدانید ساخته جدید تام مور، کارگردان اثر تحسین برانگیز «راز کلز» هم علیرغم نامزدی در اسکار تاکنون نتوانسته بیش از 410 هزار دلار فروش داشته باشد. در حالی که بدترین انیمیشن های کمپانی های جریان اصلی هالیوود ممکن است بیش از 1000 برابر آن از گیشه سود کنند. «آوای دریا» که به شدت مورد توجه منتقدان قرار گرفته توسط تام مور ساخته شده. کارگردانی که در سال 2009 شانس بزرگی به دست آورد و پس از نامزدی در اسکار بهترین انیمیشن سال برای «راز کلز»، توانست با کمپانی دیزنی برای پخش اثرش به توافق برسد تا پروژه اش ورشکست نشود. باید دید آیا ساکنان «لانه موش» امسال هم به کمک او می آیند یا خیر؟! «آوای دریا» تاکنون نامزدی در مراسم سزار فرانسه را هم تجربه کرده و در هفت بخش نامزد «انی» هم بوده

اگر بخواهیم برای مطلبمان دنبال یک هپی اند برویم، می توانیم «غول های جعبه ای» را مورد بررسی قرار دهیم. یکی دیگر از انیمیشن های نامزد اسکار، که از قضا در دایره مستقل ها هم جای می گیرد اما بودجه و فروشش خیلی با آثار هم ردیفش تفاوت دارد. کمپانی لایکا توانست 60 میلیون دلار برای این فیلم هزینه کند. در این بین فروش 108.3 میلیون دلار فروش جواب خوبی به سازندگان «کارولین» داد. «غول های جعبه ای» نامزد 9 تندیس «انی» شدند که در بخش بهترین طراحی تولید، تلاششان با جایزه هم همراه بود. آنتونی استاچی که کارگردانی «فصل شکار» را در پرونده اش دارد در کنار گراهام آنابل وظیفه ساخت این انیمیشن را بر عهده داشتند.

امسال انیمیشن های خوب زیادی اکران شد که به تعدادی از مهم ترین هایش اشاره کردیم. آثاری چون «کتاب زندگی»، «هواپیماها» و «پنگوئن های ماداگاسکار» هم می توانستند در فهرست ما قرار گیرند اما اهمیت آثار ذکر شده و محدودیت ما در پرداخت بیشتر به موضوع باعث شد با کارت «از آنها در مراسمی دیگر پذیرایی خواهد شد» بدرقه شان کنیم به همان جایی که از اطفال پذیرایی می شود. در عین حال امیدواریم سال جاری با حضور دو اثر از پیکسار و آثار استودیوهایی نظیر یونیورسال، کلمبیا پیکچرز، آردمن، دریم وورکس و فاکس قرن بیستم سال بهتری از حیث انیمیشن باشد.

 

چه رویاهایی می آیند... بخش اول

0
0

درام:

یکی از گونه های مشترک بین سینما، تئاتر و ادبیات، درام است. برای یافتن پیشینه تاریخی این ژانر هم باید به یونان باستان سر بزنیم. در واقع کلمه «درام» در زبان یونانی از فعلی به معنای «بازی کردن، حرکت کردن و انجام دادن» مشتق می شود. در گذشته هم «نمایش» با معنی عامش درام خوانده می شد. اما رفته رفته بار معنایی مذکور را از دست داد و خصوصا در سینما به فیلم های همراه با بار احساسی عمیق اطلاق شد. این ژانر همواره یکی از محبوب ترین گونه های سینمایی محسوب می شود. سال ها از زمانی که درام وارد سینما شده می گذرد و کارگردانان و فیلمنامه نویسان صاحب سبکی آن را تجربه کرده اند. دهه پنجاه، در دوره ای که استودیوها نه برای کارگردانان، که برای بازیگران فیلمنامه را می نوشتند و با آمدن بازیگران سرشناس تئاتر چون مارلون براندو به سینما، درام هم وارد فصل جدیدی از هنر شد. عده زیادی از صاحب نظران نقش فیلم «اتوبوسی به نام هوس» را در شکل گیری درام سینمایی بسیار زیاد می دانند. فیلمی با اقتباس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته تنسی ویلیامز و با بازی مارلون براندو که موفق شد برنده 4 جایزه اسکار و نامزد 8 اسکار دیگر در سال 1951 شود. پس از گذشت این همه سال هنوز این گونه، با ابتکارات جدیدی رو به رو می شود و هر ساله فیلم های جذابی بر اساس آن اکران می شود. جالب است بدانید که میان نامزدهای اسکار بهترین فیلم، در طول تاریخ، آثار «درام» رکورد دار نامزدی هستند. 

 

The Water Diviner

کارگردان: راسل کرو

بازیگران: راسل کرو، ایزابل لوکاس، جی کورتنی و...

تاریخ اکران: 24 آوریل 2015

خلاصه داستان: یک مرد استرالیایی بعد از جنگ گالیپولی به ترکیه می رود تا سه پسرش را بیابد.

سایه روشن: اولین تجربه راسل کرو در مقام کارگردان با بودجه ای تقریبا کم و به صورت مستقل ساخته شده به طوری که هیچ استودیوی سطح اول هالیوودی در تهیه آن نقش نداشته اما قرار است یونیورسال و برادران وارنر پخش آن را بر عهده گیرند. The Water Diviner که بهترین فیلم سال کشور استرالیا هم لقب گرفته در بهار امسال روی پرده سینماهای آمریکای شمالی خواهد رفت. می توان گفت راسل کرو، هنوز آن قدر محبوب هست که با نامش فروش یک فیلم را تضمین کند اما نظر منتقدان هم می تواند روی فروش یا عدم فروش اثر خصوصا در سینماهای کشور آمریکا اثر گذار باشد.

دلیل اهمیت: نخستین تجربه کارگردانی راسل کرو در سال 2014 روی پرده کشورهای استرالیا و ترکیه رفت اما برای اکران جهانیش باید تا 24 آوریل 2015 صبر کنیم. این فیلم که با تحسین شدید منتقدان کشور استرالیا هم رو به رو شده در چهارمین دوره مراسم آکادمی استرالیا، که به اسکار این کشور شهرت دارد توانست در 9 بخش نامزد جایزه شود که از این بین جوایز بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین طراحی صحنه و لباس را به خودش اختصاص داد.

پشتیبانی زنان

Suffragette

کارگردان: سارا گاورون

بازیگران: مریل استریپ، هلنا بونم کارتر، کری مولیگان و...

تاریخ اکران: 11 سپتامبر 2015

خلاصه داستان: داستانی بر مبنای اولین قدم های انقلاب زنان.

سایه روشن: دومین فیلم سینمایی سارا گاورون مثل فیلم اولش در مورد زنان و حقوق آنها است و عنوان اصلی آن «Suffragette» است. این لغت در زبان انگلیسی به زنانی گفته می شود که حامی حق رای و انتخاب بانوان هستند. کمپین حق رای برای زنان از اواخر قرن نوزدهم میلادی آغاز شد و تا اوایل قرن بیستم هم ادامه پیدا کرد. نیوزیلند اولین حکومت خود مختاری بود که در سال 1893 حق رای را برای زنان بالاتر از 21 سال به رسمیت شناخت. چندی بعد استرالیا هم حق رای را به زنان  و سال 1895 برای اولین بار آنها را به پارلمان راه داد. اگرچه روند رای دادن زنان در آمریکا و به ویژه ایالات غربی، زودتر آغاز شده بود اما خیلی طول کشید تا این کشور به صورت یکپارچه حق رای زنان را بپذیرد. پیش از این فیلم، جنبش حق رای زنان، به دفعات در سینما و تلویزیون نشان داده شده بود. سال 1964 فیلم مری پاپینز اکران شد که در آن خانم بنکس یکی از اعضای این کمپین بود. همین طور سریال داونتون آبی بارها به این موضوع اشاره کرده است.

دلیل اهمیت: اگرچه سارا گاورون کارگردان شناخته شده ای نیست اما تیمی که در این فیلم شرکت دارند همه حرفه ای و از بزرگان هالیوود محسوب می شوند. در بخش بازیگری، حضور رکورددار نامزدی اسکار، مریل استریپ، در کنار نام هایی چون هلنا بونم کارتر و کری مولیگان می تواند بسیار اهمیت داشته باشد. همین طور فیلمنامه نویس این اثر هم ابی مورگان است. نویسنده ای که متن فیلم هایی چون «بانوی آهنی»، «شرم» و «زن نامرئی» را نوشته است. وظیفه ساخت موسیقی متن این فیلم زنانه هم بر دوش الکساندر دسپلای مشهور بوده است. نکته جالب در مورد اهمیت فیلم این که پارلمان بریتانیا برای اولین بار در تاریخ، به سازندگان این اثر اجازه فیلمبرداری در محل پارلمان را داده.

 

 

اورست

Everest

کارگردان: بالتازار کورماکور

بازیگران: جیک جلینهال، کرا نایتلی، جاش برولین و...

تاریخ اکران: 18 سپتامبر 2015

خلاصه داستان: گروهی برای کوهنوردی به اورست می روند اما با طوفانی برفی مواجه می شوند.

سایه روشن: کورماکور، کارگردان فیلم «2 تفنگ»، اورست را با بودجه 65 میلیون دلاری یونیورسال ساخته. فیلمبرداری این اثر ابتدا در کوه های آلپ ایتالیا آغاز شده و بعد نپال و ایسلند از گروه میزبانی کرده اند. این فیلم بر اساس چندین کتاب در مورد فاجعه سال 1996 اورست نوشته و ساخته شده که یکی از این کتاب ها نوشته جان کراوکر است. لو کاسیشکه یکی از بازماندگان آن حادثه مشاور اصلی پروژه بوده. جالب است بدانید که کریستین بیل به خاطر بازی در «هجرت: خدایان و شاهان» رایدلی اسکات بازی در این فیلم را نپذیرفته و جیک جلینهال جایگزینش شده است.

دلیل اهمیت: اگر نگاهی به دیگر فیلم هایی که امسال اکران می شوند بیاندازید فیلمی با موضوع مشابه نمی توانید پیدا کنید. بودجه فیلم و تاریخ اکران آن هم که مناسب است و از حضور بازیگران سرشناس هالیوودی هم استفاده شده. اگر فیلم نتواند در فروشش موفق باشد استودیو می تواند توپ را در زمین بالتازار کورماکور بیندازد.

 

 

چه رویاهایی می آیند... بخش دوم

0
0

کمدی و فانتزی:

یکی از سنت های یونانیان باستان جشنی به نام «کوموس» است. مراسمی که به افتخار «دیونسیوس»، یکی از پسران زئوس و ایزد شراب و شهوت برگزار می شده و مردم در آن به شادی و خنده و آواز می پرداختند. واژه کمدی هم ریشه ای یونانی دارد و از همین جشن سرخوشانه می آید. از دیرباز تا کنون کمدی جای خودش را در همه هنرها باز کرده و از لحاظ گستره مخاطبین روز به روز قدرتمند تر می شود و سینما هم از این قاعده مستثنی نیست. هرچند که شاید فیلم های کمدی در هالیوود امروز مترادف فیلم های سخیف و عامه پسند شده و هجویات بیش از حد آنها باعث زیر سوال رفتن ژانر محترم کمدی می شود.

درست مثل کمدی، ریشه های فانتزی را هم باید در تاریخ جست. اگرچه عمر فانتزی مدرن کمتر از دو قرن می باشد اما عمر خیال پردازی به قدمت بشر است و از زمانی که انسان پا بر روی کره خاکی گذاشته همواره خیال پردازی را با خود داشته. عملا ادبیات نخستین بستر ظهور فانتزی بوده. با حماسه هایی که خیلی از آنها را بارها شنیده و یا خوانده ایم. از گیلگمش، ایلیاد و ادیسه هومر، مهابهاراتا و شاهنامه فردوسی بگیرید تا ارباب حلقه های جی آر آر تالکین، ماجراهای نارنیای سی اس لوییز و هری پاتر جی کی رولینگ. قدمت و محبوبیت این دو گونه در سینما مهم ترین دلیل برای اختصاص بخشی ویژه به آنها است.

 

مورتدکای

Mortdecai

کارگردان: دیوید کوئپ

بازیگران: جانی دپ، ایوان مک گرگور، گونیت پالترو و...

تاریخ اکران: 23 ژانویه 2015

خلاصه داستان: یک دلال آثار هنری، ام آی 5 بریتانیا و دولت روسیه به دنبال تابلویی هستند که ادعا می شود محل مخفی شدن طلاهای گم شده نازی ها را نشان می دهد.

سایه روشن: چند وقتی هست جانی دپ به عنوان یک بازیگر پول ساز درجه یک مطرح نیست. فیلم های او یکی پس از دیگری شکست گیشه ای می خورند و منتقدان هم اقبال چندانی به آنها نمی کنند. او حالا سراغ یک ژانر پر طرفدار آمده تا بتواند با یک فروش خوب، دوباره به جایگاهی که استحقاقش را دارد بازگردد اما انتخاب های او در چند سال اخیر آن قدر بد بوده که ممکن است حتی روی فروش این فیلم هم اثر بگذارد. کوئپ و دپ سال 2004 در یکی دیگر از آثار نه چندان محبوب کارنامه کاری ستاره «ادوارد دست قیچی» با هم همکاری داشته اند و حالا 11 سال پس از «پنجره مخفی» دومین فیلمشان روی پرده نقره ای می رود.

دلیل اهمیت: شاید امسال آخرین سالی باشد که مجلات سینمایی در ستون های مشابهی دلیل اهمیت فیلم «مورتدکای» را حضور بازیگر مشهوری چون جانی دپ بدانند. بازیگری که از آخرین نقش منتقد پسندش بیش از 7 سال می گذارد. جایی که وی به خاطر بازی در «سویینی تاد» تیم برتون موفق شد نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شود. شاید اگر دپ امسال هم شکست بخورد زیر سایه چهره های نو ظهوری چون چانینگ تاتوم و جونا هیل برود و همان طور که آنها صاحب «21 جامپ استریت»ش شدند، صاحب فیلم های آینده اش هم بشوند. پس می توان دلیل اهمیت این فیلم را «آخرین فرصت جانی دپ» یا حداقل یکی از آخرین فرصت های او برای بازگشتن به سر در سالن های سینما به عنوان نقش اول مرد دانست.

 

 

دومین بهترین هتل عجیب ماریگولد

The Second Best Exotic Marigold Hotel

کارگردان: جان مدن

بازیگران: جودی دنچ، مگی اسمیت، ریچارد گر، دو پاتل و...

تاریخ اکران: 6 مارچ 2015

خلاصه داستان: در ادامه حوادث فیلم «بهترین هتل عجیب ماریگولد»، سانی می خواهد با عشقش ازدواج کند...

سایه روشن: سال گذشته جودی دنچ، به خاطر بازی در فیلم «فیلومنا» موفق شد نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شود. اما وقتی الن دی جنرس مجری مراسم اسکار، نام وی را خواند، دنچ در مراسم حاضر نبود چرا که برای بازی در «دومین بهترین هتل عجیب ماریگولد» به هندوستان سفر کرده بود. نکته جالب این است که وقتی فیلم نخست با بودجه ای حدود 10 میلیون دلار ساخته شد، حتی خود کمپانی فاکس هم فکر نمی کرد که محصولش بدون ستاره های جوان درجه یک هالیوودی و فقط با حضور چند بازیگر میانسال و کهنسال بریتانیایی بتواند بیش از 13 برابر بودجه اش فروش داشته باشد. اما این موفقیت گیشه ای رخ داد و در حالی که خیلی از بازیگران جوان هالیوودی نمی توانند حضور در دنباله فیلم قبلشان را حتی تصور کنند، جودی دنچ 80 ساله راهی هند شد، تا در قسمت دوم «بهترین هتل عجیب ماریگولد» حاضر شود.

دلیل اهمیت: بیماری دژنراسیون ماکولا یا تباهی لکه زرد، شایع ترین علت کوری در افراد مسن است.  بیماری عجیبی که دو نوع خشک و تر دارد و درمان قطعی هم ندارد. جودی دنچ بازیگر برنده اسکار فیلم «شکسپیر عاشق» یکی از مبتلایان به این بیماری است. از آنجایی که این بیماری تاثیر مستقیمی روی کارهایی مثل رانندگی و مطالعه دارد، دنچ حتی دیگر نمی تواند فیلمنامه ها را بخواند. این بیماری یکی از دلایلی بود که کمپانی مترو گلدوین مه یر و سم مندس را مجبور کرد تا با مرگ M در «اسکای فال»، جودی دنچ را از مجموعه جیمز باند هم کنار بگذارد. دلیل اهمیت «دومین بهترین هتل عجیب ماریگولد» هم این است که قطعا با یکی از آخرین نقش های اصلی جودی دنچ مواجهیم و طرفداران او که اکثرا هم بریتانیایی هستند باید از این فرصت های باقی مانده نهایت استفاده را ببرند.

 

سیندرلا

Cinderella

کارگردان: کنت برانا

بازیگران: لیلی جیمز، کیت بلانشیت، هایلی اتول، هلنا بونم کارتر، سوفی مک شرا و...

تاریخ اکران: 13 مارچ 2015

خلاصه داستان: یک اقتباس سینمایی از داستان مشهور سیندرلا.

سایه روشن: کنت برانا یک فانتزی ساز با تجربه است. کارگردانی که سابقه ساخت فیلم هایی مثل «ثور» و «فرانکنشتاین» را در کارنامه کاریش دارد. جالب این که ابتدا قرار بود مارک رومانک، کارگردانی سیندرلا را بر عهده بگیرد اما به دلیل تداخل ایده هایش با دیزنی، از پروژه رفت و برانا روی صندلی کارگردانی تکیه زد. این موضوع می تواند نشان دهد که کنت برانا همانی است که دیزنی می خواهد و هواداران سیندرلا را امیدوار کند. هرچند شاید بتوان پیش بینی کرد که «سیندرلا»ی جدید هر چقدر هم موفق باشد، به پای انیمیشن کلاسیکش نخواهد رسید. جالب است بدانید در ابتدای این فیلم انیمیشن کوتاه «تب یخ زده» که بر اساس انیمیشن برنده اسکار «یخ زده» ساخته شده هم به نمایش در خواهد آمد و در آن از ترانه جدید السا و آنا هم رونمایی می شود. مطمئنا خیلی ها به خاطر این انیمیشن کوتاه به سینما خواهند رفت.

دلیل اهمیت: چند سالی هست که دیزنی دست روی انیمیشن های کلاسیکش گذاشته و آنها را تبدیل به فیلم سینمایی می کند. فیلم هایی چون «درون جنگل»، «مالفیسنت» و «آلیس در سرزمین عجایب» در راستای همین پروژه اکران شدند و بعد از سیندرلا هم فیلم هایی چون «آلیس در سرزمین عجایب 2»، «کتاب جنگل» و «دیو و دلبر» اکران خواهند شد. اهمیت تمامی این پروژه ها در نگاه جدیدشان به داستان های کلاسیک و البته فروش فوق العاده شان است. طوری که قطعا در سال های آینده دیزنی با ثروتی که از طریق این فیلم ها به دست می آورد رشد بی سابقه ای را تجربه خواهد کرد. رشدی که برای ساخت مجموعه جدید «جنگ ستارگان» به آن بیش از هر زمان دیگری احتیاج دارد.

 

آلوها

Aloha

کارگردان: کامرون کرو

بازیگران: بردلی کوپر، اما استون، ریچل  مک آدامز و...

تاریخ اکران: 29 می 2015

خلاصه داستان: یک ارتشی سابق به محلی بر می گردد که بیشترین افتخاراتش را از آنجا کسب کرده.

سایه روشن: کامرون کرو، نویسنده و کارگردان مشهور آمریکایی چهار سال برای بازنویسی اثرش زمان صرف کرد. این فیلم باید در ماه دسامبر سال 2014 اکران می شد اما کرو ترجیح داد تا اثرش به جای فصل جوایز در بهار اکران شود ولی وقت بیشتری برای کامل کردنش داشته باشد. «آلوها» ابتدا قرار بود با بازی ریس ویتراسپون و بن استیلر ساخته شود که با بازنویسی اثر و جوان تر شدن کاراکترها این فرصت از آنان گرفته شد.

دلیل اهمیت: کامرون کرو در سال 2011 «ما یک باغ وحش خریدیم» را اکران کرد. فیلمی با بازی مت دیمون و اسکارلت جوهانسون که مورد توجه هم واقع شد. این فیلمساز سرشناس به خاطر نوشتن فیلمنامه «تقریبا مشهور» در سال 2000، توانست جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال را از آن خودش کند. دیگر فیلم مشهور کامرون کرو هم جری مگوایر است که در سال 1997 موفق شد برنده یک جایزه اسکار و نامزد 4 جایزه دیگر شود. اگرچه مضمون کمدی و زمان اکران، نشان می دهد که موفقیت فیلم تازه کارگردان «آسمان وانیلی» در فصل جوایز کمی بعید است اما احتمالا می توانیم یک کمدی خوب ببینیم.

 

تد 2

Ted 2

کارگردان: ست مک فارلین

بازیگران: مارک والبرگ، میلا کونیس و...

تاریخ اکران: 26 ژوئن 2015

خلاصه داستان: تد ازدواج کرده و می خواهد بچه دار شود.

سایه روشن: سالی که ست مک فارلین مجری گری اسکار را به بدترین نحو ممکن انجام داد، مارک والبرگ و تد از جمله افرادی بودند که وظیفه اهدای تندیس اسکار را بر عهده داشتند. وقتی این دو روی صحنه آمدند، تد از مارک والبرگ پرسید: «دین تو چیست؟» والبرگ جواب داد: «کاتولیک.»  تد با هراس گفت: «جوابت غلط است. باز هم می خواهی در این شهر کار کنی یا نه؟! من یهودی هستم. نام اصلی ام تئودور شپیرو است و دوست دارم که از اسرائیل حمایت مالی و تا ابد در هالیوود کار کنم!». حالا این خرس عروسکی که نشان داده چقدر هالیوود را خوب می شناسد، به آرزوی خودش رسیده و ست مک فارلین، دومین قسمت «تد» را هم کارگردانی کرده است. فیلمی که با توجه به سابقه ست مک فارلین، قطعا پر خواهد بود از مزه پرانی های سخیف. چیزی که باعث می شود مخاطب آمریکایی به خاطرش راحت در دست جیب کند.

دلیل اهمیت: قسمت اول با بودجه 50 میلیون دلاری، موفق شد تقریبا 550 میلیون دلار فروش داشته باشد. چه چیزی می تواند بیش از این «یونیورسال» را ترغیب به ساخت قسمت دوم کند؟

 

پن

Pan

کارگردان: جو رایت

بازیگران: هیو جکمن، رونی مارا، آماندا سایفرد و...

تاریخ اکران: 24 جولای 2015

خلاصه داستان: پسربچه ای به سرزمین «ناکجا آباد» وارد می شود. جایی که شادی در کنار خطر است اما او باید قهرمان این سرزمین باشد و بعد ها، بچه ها افسانه او، «پیتر پن» را بخوانند...

سایه روشن: جو رایت کارگردانی است که با اقتباس هایش شناخته می شود. او سال 2005، «غرور و تعصب» را از روی رمان مشهور جین آستین ساخت. بعد سراغ «کفاره» رمان مشهور یان مک ایوان رفت. سال 2007 از رابرت داونی جونیور و جیمی فاکس در اقتباس سینمایی کتاب «سولوییست» استیو لوپز بازی گرفت اما در گیشه شکست سختی خورد و تبدیل به یک پروژه ورشکسته شد. در سال 2011 «هانا» فیلم ارجینال جو رایت با بودجه ای 30 میلیون دلاری ساخته شد اما فقط 63 میلیون دلار فروش داشت. روی کاغذ ورشکسته نشد اما این فروش هم چندان مطلوب استودیوها نیست. او دوباره به سینمای اقتباسی رو آورد. سال 2012 قرعه به نام «آنا کارنینا»ی لئو تولستوی افتاد تا توسط جو رایت ساخته شود و حالا هم «پن» با اقتباس از داستان مشهور سر جیمز متیو بری روی پرده نقره ای می رود.

دلیل اهمیت: حضور ستاره هایی چون هیو جکمن، رونی مارا و آماندا سایفرد و تاریخ خوب اکران، همزمان با فصل تابستان می تواند موفقیت گیشه ای خوبی برای آن رقم بزند. این فیلم همین طور در قسمت های مربوط به صحنه و لباس می تواند نامزد جوایز پایان سال هم بشود. اما بعید است «پن» به افتخار خاصی نایل آید.

مرد غیرمنطقی

Irrational Man

کارگردان: وودی آلن

بازیگران: اما استون، واکین فینیکس، جیمی بلکلی و...

تاریخ اکران: 2015

خلاصه داستان: در یک کالج کوچک، استادی به وسیله ایجاد ارتباط با یکی از شاگردانش، هدف جدیدی به زندگیش می دهد.

سایه روشن: تهیه کننده این اثر مثل «جادو زیر نور ماه»، «جاسمین غمگین»، «نیمه شب در پاریس» و بسیاری دیگر از آثار آلن، سونی پیکچرز کلاسیک است. این کمپانی هنوز تاریخ دقیق اکران، نام فیلم و عکسی از آن را رسما منتشر نکرده اما از آنجایی که معلوم است امسال اکران خواهد شد و با توجه به سابقه آثار وودی آلن می توان جشنواره کن، پایان تابستان و فصل جوایز را برای اکران آن پیش بینی کرد. اما استون پیش از این سابقه یک همکاری نه چندان موفق را با کارگردان «اسکوپ» در «جادو زیر نور مهتاب» داشته و حالا می خواهد در فیلم جدید به یک تجربه موفق برسد. اما شرایط برای واکین فینیکس فرق می کند. او تا به حال در فیلمی به کارگردانی وودی آلن حاضر نشده اما سابقه حضور در آثار کمدی را با «او» ساخته اسپایک جونز دارد. ظاهرا آن تجربه به حدی دلنشین بوده که فینیکس موقتا آثار نوآر را کنار بگذارد و سراغ یک تجربه کمدی دیگر برود.

دلایل اهمیت: وودی آلن یک کمدین شاخص است. البته سال هاست که از دوران اوجش فاصله گرفته اما هنوز هم چند سال یک بار با فیلمی مثل «نیمه شب در پاریس» می تواند مخاطبانش را شگفت زده کند. سبک فیلمسازی خاص او طرفدران زیادی را به خود جلب کرده که در کنار بازیگران جریان اصلی هالیوود می تواند فروش راضی کننده ای هم برای سونی پیکچرز داشته باشد. ضمن این که در دهه جدید فیلم های آلن، یکی در میان مورد توجه منتقدین قرار گرفته اند. «جادو در مهتاب» مورد توجه قرار نگرفت، «جاسمین غمگین» قرار گرفت. «به رم با عشق» پسندیده نشد، «نیمه شب در پاریس» به شدت توجهات را به خود جلب کرد. با توجه به این حلقه امسال نوبت اقبال منتقدان به وودی آلن است.

چه رویاهایی می آیند... بخش سوم

0
0

اکشن

«اکشن» شاید عجیب ترین ژانر تاریخ سینما باشد. همان طور که عاشقان سینه چاکی دارد، یکی از منفورترین گونه های هنر هفتم هم به حساب می آید. به هر حال هستند کسانی که مخالف خشونت حتی روی پرده نقره ای باشند و برای فیلم های رومانتیک تینیجری خودکشی کنند! اما قطعا در یک پرونده جامع نمی توان یکی از پولساز ترین سبک های سینمایی را نادیده گرفت. برای دیدن اولین اکشن ها باید به دهه 20 برگردیم اما بدون شک اوج این ژانر به دهه های 70 و 80 میلادی مربوط می شود. دهه هایی که مترو گلدوین مه یر، جیمز باند را به رقابت با چاک نوریس فراخواند. دوره ای که جکی چان بیشتر در قالب کتک خور آثار بروس لی شناخته می شد. رفته رفته هالیوود نسل جدید بزن بهادر هایش را می شناخت. چهره هایی مثل سیلوستر استالونه، آرنولد شوارتزنگر و بروس ویلیس. سال 76 حتی اعضای آکادمی هم مجبور شدند بالاخره در برابر یک فیلم اکشن سر تعظیم فرود آورند و اسکار بهترین فیلم سال را به «راکی» بدهند. در دهه حاضر اما داستان فرق می کند. بیشتر در حال خداحافظی با ستاره های دوران طلایی این گونه سینمایی محبوب هستیم. سه فیلم مهم این ژانر در سال 2015 هم به نظر نمی رسد (حداقل روی کاغذ) بتوانند روح تازه ای بر پیکر بی جان اکشن بدمند.

سریع و خشن 7

Fast and Furious 7

کارگردان: جیمز ون

بازیگران: جیسون استتام، دوین جانسون، پل واکر، وین دیزل، کرت راسل و...

تاریخ اکران: 3 آوریل 2015

خلاصه داستان: دکرد شاو به دنبال وقایع فیلم قبل می خواهد از باعثان قتل برادرش انتقام بگیرد.

سایه روشن: جیمز ون کارگردانی است که با فیلم های ترسناکش شناخته می شود. با «اره» و دوگانه «موذی». ساخت «سریع و خشن 7» در سال 2013 آغاز شده و قرار بود در سال 2014 هم اکران شود. اما با مرگ پل واکر، تهیه کنندگان این اثر در نشستی اعلام کردند که فیلمنامه احتیاج به بازنویسی مجدد دارد. کار با فیلمنامه بازنویسی شده مجددا آغاز و از حضور پل واکر نهایت استفاده شد. داستان به گونه ای تغییر کرد که مرگ وی صدمه ای به مجموعه نزند و حالا دو سال پس از آغاز به ساخت فیلم اکران خواهد شد تا آخرین نقش آفرینی پل واکر روی پرده نقره ای را ببینیم.

دلیل اهمیت: سریع و خشن ها اصولا فیلم های مهمی نیستند که برای دیدنشان دنبال اهمیت بگردیم. جمع شدن تعدادی بزن بهادر در کنار هم به خودی خود می تواند عوام را جذب سینما و فروش خوبی در گیشه کند. تا کنون کمپانی های سازنده این مجموعه بیش از 810 میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص داده اند و بیش از دو میلیارد و هشت صد و سی میلیون دلار هم از فروش جهانی فیلم منفعت برده اند.

 

مردی از آنکل

The Man From U.N.C.L.E.

کارگردان: گای ریچی

بازیگران: هنری کویل، آرمی همر، هیو گرنت و...

تاریخ اکران: 14 آگوست 2015

خلاصه داستان: در اوایل دهه 60، یک مامور CIA با همکاری ماموری از KGB علیه گروهی که به تولید سلاح اتمی مشغولند، ماموریت مشترکی انجام می دهد.

سایه روشن: اگرچه اعتبار گای ریچی در سینمای دنیا مثل هموطنان سرشناسش، کریستوفر نولان، دنی بویل و استنلی کوبریک نیست اما به واسطه ماجراهای زندگی خصوصی و فیلم های مخاطب پسندش بازار خوبی در سینمای آمریکا برای خودش دست و پا کرده است. کارگردانی که با دو فیلم اخیرش، «شرلوک هولمز» و «شرلوک هولمز: بازی سایه ها» مجموعا بیش از یک میلیارد دلار فروش در گیشه های جهان را به برادران وارنر تقدیم کرده به عنوان جدیدترین پروژه اش سراغ یکی از محبوب ترین سریال های سال های 64 تا 68 شبکه NBC رفته. سریالی که بیش از 100 قسمت 50 دقیقه ایش روی آنتن تلویزیون ملی آمریکا رفت و منبع سریال شکست خورده «دختری از آنکل» شد. از آنجایی که آگوست یک ماه نسبتا ایده آل برای اکران فیلم های گیشه ای است، می توان احتمال داد که گای ریچی باز هم قرار است سود مناسبی به استودیوی برادران وارنر برساند.

دلیل اهمیت: جرج کلونی، لئوناردو دی کاپریو، تام کروز، کریستین بیل، رابرت پتینسون، ریان گوسلینگ، جوزف گوردون لویت، بردلی کوپر، راسل کرو و مایکل فاسبندر تنها چند تن از ستارگان درجه یک هالیوود هستند که بازی در نقش اول این فیلم را به دلایل مختلف نپذیرفته اند. حالا هنری کویل که قرار است به زودی برای بار دوم لباس سوپرمن را بر تنش ببینیم نقش اصلی را بر عهده خواهد داشت. شاید موضوع استراتژیک و سیاسی فیلم یکی از دلایل اصلی ساخته شدن آن باشد و الا سابقه نشان داده که هر فیلمی با این همه مخالفت رو به رو شود سال ها در لیست سیاه تهیه کنندگان هالیوودی گیر می کند.

 

جین یک اسلحه گرفت

Jane Got a Gun

کارگردان: گوین ا.کانر

بازیگران: ناتالی پورتمن، ایوان مک گرگور، رودریگو سانتورو و...

تاریخ اکران: 4 سپتامبر 2015

خلاصه داستان: مردی قصد دارد همسر خود را بکشد. زن هم از معشوق سابقش می خواهد که به وی در دفاع از خود کمک کند.

سایه روشن: یکی از فیلم هایی که مدت ها در لیست سیاه هالیوود بود همین اثر است. بردلی کوپر، مایکل فاسبندر و جود لاو هر کدام به دلایلی از این پروژه کنار کشیدند. کارگردان اصلی فیلم لین رمزی بود که یک روز قبل از آغاز فیلمبرداری، از کار استعفا داد. تهیه کنندگان این اثر هم دادخواستی علیه وی به ثبت رساندند. از سوی دیگر داریوش خنجی، فیلمبردار ایرانی تبار و مشهور فیلم های وودی آلن در حمایت از لین رمزی از پروژه کنار کشید و جیک جلینهال اصلا نپذیرفت که در این فیلم بازی کند. حالا بعد از حاشیه های فراوان «جین یک اسلحه گرفت» در روز 4 سپتامبر اکران خواهد شد.

دلیل اهمیت: گوین ا. کانر کارگردان فیلم «مبارز» است. اثری که سال 2011 با تحسین منتقدان آمریکایی مواجه شد. او که به عقیده بسیاری فیلم به فیلم پیشرفت کرده با شرایطی استثنایی اثری که در لیست سیاه هالیوود رفته بود را به اکران رسانده. بی شک مدیریت چنین پروژه سنگینی جای ستایش دارد. هر چند که ممکن است خود فیلم چندان چنگی به دل نزند.

 

نهصد و نود و نه (سه نه)

Triple Nine

کارگردان: جان هیلکات

بازیگران: وودی هرلسون، کیت وینسلت، چوویتل اجیوفور، کیسی افلک و...

تاریخ اکران: 11 سپتامبر 2015

خلاصه داستان: از تعدادی پلیس فاسد باج خواهی می شود...

سایه روشن: جان هیلکات چندان در سینمای جریان اصلی آمریکا شناخته شده نیست. سال گذشته «بی قانون» را داشت. فیلمی با بازی شیا لبوف، جسیکا چستین و تام هاردی که به شصت و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کن هم رفت و نامزد نخل طلا شد. اگرچه قافیه را به «عشق» میشایل هانه که باخت. «جاده» دیگر اثر اوست که بر خلاف «بی قانون» بیشتر دیده شد. در جشنواره های تورنتو، سیاتل و حتی مراسم بفتا نامزد شد و می توانست شیر طلایی ونیز را هم به خودش اختصاص دهد که نداد. قبل از «جاده» فقط یک فیلم سینمایی ساخته که آن هم محصول کشورش، استرالیا است.

دلیل اهمیت: یک فیلمساز مستقل تمام تلاشش را می کند که مستقل بماند. بدون استودیوهای درجه یک هالیوودی و بودجه های عظیمشان.

لندن سقوط کرده است( سقوط لندن)

London Has Fallen

کارگردان: بابک نجفی

بازیگران: جرارد باتلر، مورگان فریمن، آرون اکارت و...

تاریخ اکران: 2 اکتبر 2015

خلاصه داستان: داستان در لندن آغاز می شود. زمانی که نخست وزیر بریتانیا تحت شرایط عجیبی درگذشته. سران همه کشورهای دنیا در مراسم تدفین او شرکت می کنند اما عده ای می خواهند روسای کشورهای ابرقدرت دنیا را ترور کنند. اما فقط سه نفر می توانند جلوی این اتفاق را بگیرند: رئیس جمهور آمریکا، رئیس سرویس مخفی آمریکا و مامور ام آی ششی که به هیچ کس اعتماد ندارد.

سایه روشن: این فیلم قسمت دوم «سقوط المپیوس» است. فیلمی به کارگردانی آنتونی فوکوآ که با بودجه 70 میلیون دلاری ساخته شد و 161 میلیون دلار فروش داشت. کارگردان قسمت دوم اما بابک نجفی کرمی است. کارگردان ایرانی الاصلی که سال گذشته روی صندلی کارگردانی دو قسمت سریال «بنشی» نشست. «سبه» نخستین فیلم او در جشنواره بین المللی فیلم برلین اکران شد و مورد تقدیر هم قرار گرفت. در مجموع «لندن سقوط کرده است» سومین فیلم بلند سینمایی نجفی و بزرگ ترین آنها محسوب می شود.

دلیل اهمیت: آنتونی فوکوآ کارگردان فیلم اول به دلیل نپسندیدن فیلمنامه، از کارگردانی آن سر باز زد و بابک نجفی آن را پذیرفت. قبول کنید که ساخت یک فیلم پر هزینه سیاسی جریان اصلی با حضور چهره هایی مثل مورگان فریمن و آرون اکارت توسط یک کارگردان ایرانی الاصل به خودی خود حساسیت زا هست. خصوصا که در این فیلم ستاره نقش اول فیلم ضد ایرانی 300، جرارد باتلر هم بازی می کند.

100 شخصیت بزرگ تاریخ سینما به انتخاب امپایر

0
0

وبسایت مجله ایمپایر با رای گیری از کاربرانش اقدام به انتشار لیست 100 کاراکتر بزرگ تاریخ سینما کرده. 100 کاراکتری که خیلی از آنها واقعا در تاریخ سینما جاودانه شده اند و خیلی های دیگر به نظر بیشتر به جهت تازه بودن در لیست حضور یدا کرده اند. اساسی ترین انتقادی که به این لیست وارد است بدون شک «آمریکایی بودن» آن است. به این معنا که اولا بیشتر مخاطبان شرکت کننده در این نظر سنجی آمریکایی بودند و به همین جهت تاثیر برخی کاراکترها روی کشورشان بیشتر بوده و از سوی دیگر در لیست زیر اکثریت قریب به اتفاق چهره ها محصول هالیوود هستند و فقط استثنایی نظری «آملی پولن» توانسته در لیست حضور داشته باشد. نکته جالب توجه دیگر این که با استناد به نظرات مردم به نظر می رسد شخصیت های خلق شده توسط کویینتین تارانتینو، جی آر آر تالکین، جیمز کامرون، استن لی و چند چهره دیگر طرفداران بیشتری نسبت به بقیه نویسندگان دارد.

حضور دو کاراکتر از مجموعه «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان در بین 10 شخصیت اول اهمیت بتمن های او را بیشتر نشان می دهد و حضور دو کاراکتر با بازی هریسون فورد در بین رتبه های اول تا پنجم از علاقه مردم به او و فیلم هایی که بازی کرده سخن می گوید. علاقه ای که شاید خیلی از مشهورترین سوپراستارهای فعلی هالیوود هم آنها را نداشته باشند. نکته عجیب دیگر نبود کاراکترهایی مثل «ادوارد دست قیچی» در لیست زیر است. با همه این احول فیلمنامه نویسان و نویسندگان ایرانی بد نیست نگاهی به لیست زیر بیندازند تا با برخی از کاراکترهای جاودانه تاریخ سینما آشنا شوند و احیانا نگاهی به نکات جالب آنها بیندازند. شاید خیلی اهمیتی نداشته باشد که فلان بازیگر برای بازی در کاراکترش لهجه ای خاص را یاد یا دیگری در طول دوره بازی دوش آب یخ گرفته و شاید اهمیت نداشته باشد که «بو تا نا ما کا» به زبان مینیونی چه معنایی می دهد اما بدون شک ثابت می کند تا برای خلق کاراکتری زحمت کشیده نشود یا ذهن خلاقی وجود نداشته باشد، آن کاراکتر در تاریخ سینما جاودانه نمی شود.

 

1- ایندیانا جونز
حضور: مجموعه «ایندیانا جونز (1981- 2008)
خالق: جرج لوکاس، لارنس کاسدان
نقش آفرین: هریسون فورد
نکته جالب در مورد شخصیت: معروف است که نام این شخصیت در ابتدا ایندیانا اسمیت بوده اما استیون اسپیلبرگ تاثیر خودش را روی این کاراکتر می گذارد و نامش را به ایندیانا جونز تغییر می دهد.

2- جیمز باند
حضور: مجموعه «جیمز باند» (1962- 2015)
خالق: ایان فلمینگ
نقش آفرین: شان کانری، جرج لازنبی، راجر مور، تیمتی دالتون، پیرس برازنان و دانیل کریگ
نکته جالب در مورد شخصیت: از میان جیمز باندهای ارجینال ایان فلمینگ فقط «ریسیکو»، «تحفه هیلدبراند»، «اموال یک خانم» و «007 در نیویورک» تبدیل به نام فیلم نشده اند. در عین حال «اسکای فال» و «اسپکتر» دو فیلم آخر مجموعه جیمز باند هم از روی نام کتاب های ایان فلمینگ برداشته نشده اند.

 

3- هان سولو
حضور: مجموعه «جنگ ستارگان» (1977- 2015)
خالق: جرج لوکاس
نقش آفرین: هریسون فورد
نکته جالب در مورد شخصیت: در ورژن های اولیه جرج لوکاس، هان سولو اصلا به این رومانتیکی که دیده اید نبود. او حتی انسان هم نبوده بلکه موجودی با پوست سبز و بدون دماغ بوده است. ظاهرا به خیر گذشته.

4- بتمن
حضور: مجموعه فیلم های «بتمن» (1966- 2016)
خالق: باب کین، بیل فینگر
نقش آفرین: آدام وست، مایکل کیتون، وال کیلمر، جرج کلونی، کریستین بیل، بن افلک
نکته جالب در مورد شخصیت: بعد از آن که تیم برتون اعلام کرد مایکل کیتون را برای نقش بتمن انتخاب کرده 50 هزار نامه اعتراضی از سوی هواداران برای استودیو ارسال شد. اتفاق مشابهی برای بن افلک هم افتاد که بعد از حضور موفق کریستین بیل در مجموعه «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان نقش بتمن را پذیرفت.

5- الن ریپلی
حضور: مجموعه «بیگانه» (1979- 1997)
خالق: والتر هیل، دیوید گیلر، ران کاب، دن ا بانون
نقش آفرین: سیگرنی ویور

6- جوکر
حضور: فیلم بتمن (1966)، بتمن (1989)، بتمن: نقاب شبح (1993)، شوالیه تاریکی (2008)، جوخه انتحار (2016)
خالق: بیل فینگر، جری رابینسون، باب کین
نقش آفرین: سزار رومرو، مارک همیل، جک نیکلسون، هیث لجر و جرد لتو
نکته جالب در مورد شخصیت: شخصیت جوکر فیلم کریستوفر نولان، در واقع این کاراکتر را احیا کرد. هیث لجر در هنگام کشتن دشمنانش هیچ گاه به آنها نگاه نکرد.

7- جان مک کلین
حضور: مجموعه «جان سخت» (1988- 2013)
خالق: رودریک ثورپ، استیون ای. دسوزا، جب استوارت
نقش آفرین: بروس ویلیس
نکته جالب در مورد شخصیت: از انجایی که مجموعه «جان سخت» دنباله فیلم سال 1968 «کاراگاه» است، می توان گفت کمپانی فاکس این نقش را ابتدا به فرانک سیناترا داده بود.

8- تایلر دردن
حضور: باشگاه مشت زنی (1999)
خالق: چاک پالانیک
نقش آفرین: برد پیت
نکته جالب در مورد شخصیت: برد پیت قصد داشت به عنوان راوی در باشگاه مشت زنی حاضر شود اما دیوید فینچر او را متقاعد کرد تا در نقش تایلر دردن بازی کند.

9- دارث ویدر
حضور: مجموعه «جنگ ستارگان» (1977- 2005)
خالق: جرج لوکاس
نقش آفرین: دیوید پروز، جیمز ارل جونز، سباستین شاو، هایدن کریستیانسن
نکته جالب در مورد شخصیت: این کاراکتر در دوئل های قسمت های V و VI توسط استاد شمشیر بازی آمریکایی باب اندرسون بازی شد.

10-  جف لبوفسکی
حضور: لبوفسکی بزرگ (1998)
خالق: برادران کوئن
نقش آفرین: جف بریجز
نکته جالب در مورد شخصیت: اگر لحظات رویا را مستثنی کنیم شما هیچ وقت نمی بینید جف لبوفسکی با توپ بازی کند.

11-  مایکل کورلئونه
حضور: سه گانه «پدر خوانده» (1972- 1990)
خالق: ماریو پوزو
نقش آفرین: آل پاچینو
نکته جالب در مورد شخصیت: مایکل کورلئونه نقش کوتاهی در رمان «سیسیلی» ماریو پوزو هم دارد.

12-  مارتی مک فلای
حضور: سه گانه «بازگشت به آینده» (1985- 1990)
خالق: رابرت زمکیس، باب گیل
نقش آفرین: مایکل جی. فاکس
نکته جالب در مورد شخصیت: از آنجایی که کلوین کلاین در آن دوره در اروپا ناشناخته بود، مارتی با لوی اشتراوس و پیر کاردین در برخی نسخه های اروپایی اشتباه گرفته می شد.

13-  مرد آهنی
حضور: دنیای سینمایی مارول (2008- 2015)
خالق: دان هک، جک کیربی، استن لی، لری لیبر
نقش آفرین: رابرت داونی جونیور
نکته جالب در مورد شخصیت: این شخصیت تا سال ها یکی از طلسم شده ترین ابرقهرمانان هالیوودی بود. بارها قرار بود فیلم او ساخته شود و در مقاطعی نیکلاس کیج یا حتی تام کروز نقش اول را بر عهده بگیرند اما این اتفاق رخ نداد.

14-  کاپیتان جک اسپارو
حضور: مجموعه «دزدان دریایی کارائیب» (2003- 2011)
خالق: تد الیوت، تری روسیو
نقش آفرین: جانی دپ
نکته جالب در مورد شخصیت: تد الیوت و تری روسیو با استفاده از متون ادبی و اپرا های قدیمی مثل فیگارو شخصیت کاپیتان جک اسپارو را طراحی کرده اند. 

15-  آراگورن
حضور: سه گانه «ارباب حلقه ها» (2001- 2003)
خالق: جی آر آر تالکین
نقش آفرین: ویگو مورتنسن


16-  ران برگندی
حضور: مجموعه «Anchorman» (2004- 2013)
خالق: ویل فارل، آدام مک کی
نقش آفرین: ویل فارل
نکته جالب در مورد شخصیت: ویل فارل می توانست اخبارگو شده باشد. او حتی در تلویزوین ملی دوره انترنی را هم گذراند.

17-  ام گوستاو
حضور: هتل بزرگ بوداپست (2014)
خالق: وز اندرسون، هوگو گینس
نقش آفرین: رالف فاینس
نکته جالب در مورد شخصیت: فینس سابقه کار در یک هتل در لندن را داشته. او از این تجربه به شدت برای نقشش مایه گذاشت. پیش از فینس گفته می شد جانی دپ نقش ام گوستاو را بازی خواهد کرد.

18-  ریک بلین
حضور: کازابلانکا (1942)
خالق: ماری بارنت، جوان الیسون
نقش آفرین: همفری بوگارت
نکته جالب در مورد شخصیت: بعد ها ادعا شد ریک بلین در تمام داستان مامور مخفی آمریکا بود. حتی بر اساس آن داستانی هم گفته شد اما هیچ گاه پایش به فیلم باز نشد.

19-  لوکی
حضور: دنیای سینمایی مارول (2011- 2013)
خالق: لری لیبر، جک کیربی، استن لی
نقش آفرین: تام هیدلستون
نکته جالب در مورد شخصیت: چارلی کاکس یکی از کسانی است که برای این نقش تست داد. 4 سال بعد او نقش «دردویل» را پذیرفت.

20-  داک براون
حضور: سه گانه «بازگشت به آینده» (1985- 1990)، «یک میلیون راه برای مردن در غرب» (2014)
خالق: رابرت زمکیس، باب گیل
نقش آفرین: کریستوفر لوید
نکته جالب در مورد شخصیت: این شخصیت در مجموعه اینیمشنی «بازگشت به آینده» توسط دن کاستلانتا صداگذاری شد. فردی که بیشتر با نقش هومر سیمپسون شناخته می شود.

21-  هانیبال لکتر
حضور: مجموعه فیلم های «لکتر» (1986- 2007)
خالق: توماس هریس
نقش آفرین: برایان کاکس، آنتونی هاپکینز، آران توماس، گسپرد اولیل
نکته جالب در مورد شخصیت: جان لیثگو، مندی پتکینز، ویلیام فردکین، برایان دنهی، شان کانری، درک جیکوبی و دانیل دی لوییز همگی در مقطعی می توانستند این نقش را داشته باشند.

22-  ترویس بیکل
حضور: راننده تاکسی (1976)
خالق: پل شریدر
نقش آفرین: رابرت دنیرو
نکته جالب در مورد شخصیت: یکی از چیزهایی که به پل شریدر کمک کرد تا نقش ترویس بیکل را بنویسد ترانه «تاکسی» از هری چاپین می باشد.

23-  عروس
حضور: مجموعه «بیل را بکش» (2003- 2004)
خالق: کویینتین تارانتینو
نقش آفرین: اما ترومن
نکته جالب در مورد شخصیت: ظاهرا اما ترومن اصلا به شجاعت شخصیت عروس در فیلم نیست. طوری که یک بار سر صحنه فیلمبرداری از یک مرغ ترسیده و فرار کرده است.

24-  دنیل پلینویو
حضور: خون به پا می شود (2007)
خالق: پل توماس اندرسون، آپتون سینکلر
نقش آفرین: دانیل دی لوییز
نکته جالب در مورد شخصیت: خانه بزرگ دنیل در فیلم در واقع عمارت گریستون است در لس آنجلس. جایی که متعلق به ادوارد دوهنی جونیور است. پسر غول نفتی واقعی آمریکا که بخشی از شخصیت پلینویو از روی او طراحی شده است.

25-  اش
حضور: Evil Dead (1981- 1992)
خالق: سام ریمی
نقش آفرین: بروس کمپل
نکته جالب در مورد شخصیت: این کاراکتر هم نام دفاع تیم فوتبال سوانسی و تیم ملی ولز است. نام کاملش اشلی ویلیامز می باشد.


26-  پاتریک بیتمن
حضور: روانی آمریکایی (2000)
خالق: برت ایستون الیس
نقش آفرین: کریستین بیل
نکته جالب در مورد شخصیت: برت ایستون الیس معتقد بود طرفداری متعصبانه بیتمن از هوئی لوییز ناعادلانه است. هرچند این موزیسین خودش خیلی اهمیتی نمی داد. حتی با تمسخر «بامزه یا بمیر»ش.

27-  فارست گامپ
حضور: فارست گامپ (1994)
خالق: وینستون گروم
نقش آفرین: تام هنکس
نکته جالب در مورد شخصیت: در رمان، فارست گامپ کمی هم نخبه بود. او نمرات عالی از درس فیزیک یشرفته در دانشگاه می گرفت.


28-  ترمیناتور (T-800)
حضور: مجموعه «ترمیناتور» (1984- 2015)
خالق: جیمز کامرون
نقش آفرین: آرنولد شوارتزنگر
نکته جالب در مورد شخصیت: آرنولد نسخه ای را طراحی کرد که در آن دو تا T-800 وجود داشت. یکی خوب و یکی بد. اما به دلیل آن که او هر روز باید زیر گریم سنگین قرار می گرفت تا این دو T-800 با هم متفاوت باشند، آن را لغو کرد. 

29-  اسنیک پلیسکن
حضور: «فرار از نیویورک» (1981) و «فرار از لس آنجلس» (1996)
خالق: جان کارپنتر
نقش آفرین: کرت راسل
نکته جالب در مورد شخصیت: از آنجایی که در آن مقطع زمانی کرت راسل با کمدی های دیزنیش شناخته می شد، تهیه کنندگان دوست داشتند نقش به تامی لی جونز یا چارلز برانسون برسد.

30-  گندالف
حضور: سه گانه های «ارباب حلقه ها» و «هابیت» (2001- 2014)
خالق: جی آر آر تالکین
نقش آفرین: ایان مک کلن
نکته جالب در مورد شخصیت: ایان مک کلن در مورد بازیش در نقش گندالف گفت ترجیح می دهد در نقش گندالف خاکستری بازی کند، تا نقش گندالف سفید.

31-  پیتر ونکمن
حضور: گوست باسترز (1984- 1989)
خالق: دن آیکروید، هارولد رمیس
نقش آفرین: بیل ماری
نکته جالب در مورد شخصیت: بر اساس رمان این مجموعه پیتر ونکمن در چادر یک سیرک واقع در میسوری آمریکا به دنیا آمده است. 

32-  جولز وینفیلد
حضور: پالپ فیکشن (1994)
خالق: کویینتین تارانتینو
نقش آفرین: ساموئل ال جکسون
نکته جالب در مورد شخصیت: جمله ای که جولز از کتاب مقدس می خواند در واقع از کتاب مقدس نیست. بلکه اقتباسی است از فیلم «بادی گارد» ساخته 1976.

33-  مرد بدون اسم
حضور: «یک مشت دلار» (1964)، «برای چند دلار بیشتر» (1965)، «خوب، بد، زشت» (1966)
خالق: سرجیو لئونه
نقش آفرین: کلینت ایستوود
نکته جالب در مورد شخصیت: ضد قهرمان کم حرف آثار سرجیو لئونه در 5 رمان حضور دارد که داستان سه گانه دلار را ادامه می دهد.

34-  کاپیتان مل رینولدز
حضور: متانت (2005)
خالق: جاس ویدون
نقش آفرین: نیتن فیلیون
نکته جالب در مورد شخصیت: جاس ویدون در ابتدا این نقش را برای نیکلاس برندون نوشته بود اما برنامه فیلمبرداری تغییر کرد تا حضور برندون غیر ممکن شود. در نتیجه نیتن فیلیون جای وی را پر کرد.

35-  آتیکوس فینچ
حضور: کشتن مرغ مقلد (1962)
خالق: هارپر لی
نقش آفرین: جرج پک
نکته جالب در مورد شخصیت: براک پیترز که نقش تام رابینسون را ایفا می کرد بعد ها در ستایش جرج پک، وی را «دوست من آتیکوس فینچ» خطاب کرد.

36-  راکی بالبوآ
حضور: مجموعه «راکی» (1976- 2015)
خالق: سیلوستر استالونه
نقش آفرین: سیلوستر استالونه
نکته جالب در مورد شخصیت: سیلوستر استالونه تا وقتی تهیه کنندگان راضی به حضور خودش در نقش اول نشدند حاضر نشد فیلمنامه اش را بفروشد.


37-  والتر سوبچاک
حضور: لبوفسکی بزرگ (1998)
خالق: برادران کوئن
نقش آفرین: جان گودمن
نکته جالب در مورد شخصیت: در نسخه ای که شرکت های هواپیمایی از این فیلم نشان می دهند، دیالوگ «می بینی چه اتفاقی خواهد افتاد لری! وقتی حال یک غریبه را بگیری!» به «می بینی چه اتفاقی خواهد افتاد لری! وقتی یه غریبه را در آلپ ببینی!» تغییر پیدا کرده است.

38- یودا
حضور: مجموعه «جنگ ستارگان» (1980- 2005)
خالق: جرج لوکاس، لی برکت، لاورنس کاسدان
نقش آفرین: فرانک از
نکته جالب در مورد شخصیت: در نسخه های اولیه این کاراکتر مینچ یودا نام داشت و عادت داشت خانه اش را همیشه تمیز نگه دارد.

39-  راننده
حضور: درایو (2011)
خالق: حسین امینی، جیمز سالیس
نقش آفرین: ریان گوسلینگ
نکته جالب در مورد شخصیت: نیکلاس ویندینگ رفن در حالی فیلم «درایو» را کارگردانی کرد که خودش نمی تواند رانندگی کند.

40-  فریس بولر
حضور: مرخصی فریس بولر (1986)
خالق: جان هیوز
نقش آفرین: متیو بودریک

41-  کیسر سوز
حضور: مضنونین همیشگی (1995)
خالق: کریستوفر مک کوایر
نقش آفرین: کوین اسپیسی
نکته جالب در مورد شخصیت: کیسر سوز مو بلندی که در فلش بک ها می بینیم در واقع اسکات بی مورگان است. یکی از کارکنان پشت صحنه که در سکانس های فلش بک به جای کوین اسپیسی بازی می کرد.

42-  لو بلوم
حضور: شبگرد (2014)
خالق: دن گیلروی
نقش آفرین: جیک جلینهال
نکته جالب در مورد شخصیت: وقتی جلینهال برای واقعی تر شدن بازیش در این فیلم خواست در یکی از سکانس ها خودش آیینه را بشکند، دستش 44 بخیه خورد.

43-  امی دان
حضور: دختر گمشده (2014)
خالق: گیلین فلاین
نقش آفرین: روزاموند پایک
نکته جالب در مورد شخصیت: روزاموند پایک به خاطر اضطرابش برای بازی در این نقش تصمیم گرفته بود تا مدام بخندد. او این کار را به عنوان یک مکانیزم مقابله ای انتخاب کرده بود.

44- آنتون چیگور
حضور: جایی برای پیرمردها نیست (2007)
خالق: کورماک مک کارتی، برادران کوئن
نقش آفرین: خاویر باردم
نکته جالب در مورد شخصیت: یکی دیگر از کاراکترهای اسکار برده فهرست امپایر. خاویر باردم توانست به خاطر بازی در «جایی برای پیرمردها نیست» مجسمه طلایی را به خودش اختصاص دهد.

45-  تامی دویتو
حضور: دوستان خوب (1990)
خالق: نیکلاس پیلجی، مارتین اسکورسیزی
نقش آفرین: جو پسچی
نکته جالب در مورد شخصیت: پسچی برای بازی در این نقش از لحظات واقعی که بعضا برای خودش رخ داده بود مایه گذاشت.

 

46-  کاپیتان آمریکا
حضور: دنیای سینمایی مارول (2011- 2015)
خالق: جک کیربی، جو سایمون
نقش آفرین: کریس ایوانز
نکته جالب در مورد شخصیت: تا قبل از کریس ایوانز آخرین تصویری که از کاپیتان آمریکا روی پرده سینما داشتیم  مربوط می شد به سال 1990 جایی که مت سلینجر، پسر جی دی سلینجر خالق کاراکتر هولدن کالفیلد و رمان «ناطور دشت» نقش این ابر سرباز آمریکایی را بازی کرده بود. 

47-  ریک دکارد
حضور: بلید رانر (1982)
خالق: فیلیپ کی دیک، همپتون فنچر، دیوید وب پیپلز
نقش آفرین: هریسون فورد
نکته جالب در مورد شخصیت: وقتی نخستین بار رایدلی اسکات به ملاقات هریسون فورد رفت، فورد سر صحنه فیلمبرداری ایندیانا جونز بود و کلاه معروفش را بر سر گذاشته بود. همان جا اسکات تصمیم می گیرد تا برای کاراکتر ریک دکارد هم از یک فدورا استفاده کند. 

48-  لستر برنهام
حضور: زیبای آمریکایی (1999)
خالق: آلن بال
نقش آفرین: کوین اسپیسی
نکته جالب در مورد شخصیت: فیلمنامه اصلی این طور به پایان می رسید که دختر لستر و نامزدش پس از کشتن وی دستگیر می شوند.

49-  هری کالاهان
حضور: مجموعه «هری کثیف» (1971- 1988)
خالق: هری جولین فینک، ریتا ام. فینک و دین ریسنر
نقش آفرین: کلینت ایستوود
نکته جالب در مورد شخصیت: این اثر به عنوان یک فیلم تمرینی توسط پلیس فیلیپین استفاده می شود.

50-  لوک اسکای واکر
حضور: مجموعه »جنگ ستارگان (1977- 20015)
خالق: جرج لوکاس
نقش آفرین: مارک همیل
نکته جالب در مورد شخصیت: نام اصلی این کاراکتر لوک اسکای کیلر است. او برای اولین بار خودش را به پرنسس لیا با همین اسم معرفی می کند. اما به دلیل مخالفات تهیه کنندگان، صحنه دوباره بازنویسی و ضبط می شود و این بار نام لوک اسکای واکر برای کاراکتر مارک همیل انتخاب می شود. 

51-  اوبی-ون کنوبی
حضور: مجموعه «جنگ ستارگان» (1977- 2005)
خالق: جرج لوکاس
نقش آفرین: الک گینس، ایوان مک گرگور
نکته جالب در مورد شخصیت: در مدیوم های گوناگون 15 بازیگر نقش اوبی-ون کنوبی را بازی کرده اند اما از این بین تاکنون فقط ایوان مک گرگور و الک گینس توانستند این نقش را روی پرده نقره ای بازی کنند.

52-  شان رایلی
حضور: Shaun Of The Dead (2004)
خالق: ادگار رایت، سایمون پگ
نقش آفرین: سایمون پگ
نکته جالب در مورد شخصیت: در یکی از سکانس های فیلم دست سایمون پگ واقعا آتش گرفت.

53- دن ویتو کورلئونه
حضور: پدر خوانده 1 (1972)، پدر خوانده 2 (1974)
خالق: ماریو پوزو
نقش آفرین: مارلون براندو و رابرت دنیرو
نکته جالب در مورد شخصیت: اروسن ولز زمانی گفت حاضر بوده روحش را بفروشد تا در نقش ویتو کورلئونه بازی کند اما حتی جزو نامزدها هم نبوده است.

54-  آملی پولن
حضور: آملی (2001)
خالق: ژان پیر ژونه
نقش آفرین: ادری تاتو
نکته جالب در مورد شخصیت: گونه ای از قورباغه های آمریکای جنوبی هستند که به خاطر کاراکتر نقش اول این فیلم پاریسی Cochranella Amelie نام گرفتند.

55-  اکسل فولی
حضور: سه گانه «پلیس بورلی هیلز» (1984- 1994)
خالق: دانیل پتری جونیور
نقش آفرین: ادی مرفی
نکته جالب در مورد شخصیت: این نقش در ابتدا برای سیلوستر استالونه نوشته شده بود. استالونه ظاهرا خودش بازنویسی فیلمنامه را هم بر عهده می گیرد اما در نهایت فیلمنامه رد می شود تا نقش به ادی مرفی برسد. استالونه بعدها از ایده های فیلم نخست برای ساخت «کبرا» استفاده کرد.

56-  جک برتون
حضور: مشکل بزرگ در چین کوچک (1986)
خالق: جان کارپنتر، دبلیو. دی. ریشتر
نقش آفرین: کرت راسل
نکته جالب در مورد شخصیت: فیلم قرار بود در ابتدا به صورت یک وسترن ساخته شود.

57- کتنیس اوردین
حضور: مجموعه «بازی های گرسنگی» (2012- 2015)
خالق: سوزان کالینز
نقش آفرین: جنیفر لاورنس
نکته جالب در مورد شخصیت: کتنیس نام گیاهی است که در زبان انگلیسی با نام «سر تیر» هم شناخته می شود. نویسنده قصد داشته از نوعی سمبولیزم در کارش استفاده کند. چرا که کاراکتر کتنیس در کتاب به شدت عالی از تیرکمان استفاده می کند. او از این قابلیت در مسابقات «بازی های گرسنگی» هم به مراتب استفاده می کند.

58-  سارا کانر
حضور: مجموعه ترمیناتور (1984 تا 2015)
خالق: جیمز کامرون
نقش آفرین: لیندا همیلتون، امیلیا کلارک

59-  ایس ونتورا
حضور: «ایس ونتورا: کاراگاه حیوانات» (1994) و «وقتی طبیعن صدا می زند» (1995)
خالق: جک برنستین، تام شادیاک و جیم کری
نقش آفرین: جیم کری
نکته جالب در مورد شخصیت: نسخه کارتونی ایس ونتورا حضوری مختصر در «ماسک» داشت. وقتی استنلی ایپکیس سگش را گم کرد.

60-  دکتر کینگ شولتز
حضور: جانگوی رها از بند (2012)
خالق: کویینتین تارانتینو
نقش آفرین: کریستوف والتز
نکته جالب در مورد شخصیت: والتز و تارانتینو آن قدر از همکاری با یکدیگر در «لعنتی های بی آبرو» راضی بودند که حاضر به یک همکاری مجدد شوند. نکته جالب در مورد نقش دکتر کینگ شولتز این است که تارانتینو آن را در حضور (و با مشایعت) کریستوف والتز نوشت و تا آن را پرینت کرد به دست والتز داد. کریستوف والتز به خاطر این فیلم هم توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را به خودش اختصاص دهد.

61-  بیلبو بگینز
حضور: سه گانه های «ارباب حلقه ها» و «هابیت» (2001- 2014)
خالق: جی آر آر تالکین
نقش آفرین: ایان هولم، مارتین فریمن
نکته جالب در مورد شخصیت: جان لو مسوریه که به خاطر بازی در فیلم «ارتش پدر» شهرت یافته در نسخه شبکه رادیویی بی بی سی این نقش را بازی کرد.

62- ET
حضور: ET (1982)
خالق: ملیسا ماتیسون
نقش آفرین: پت ولش
نکته جالب در مورد شخصیت: صدای پای عجیب ET توسط هنرمندی به نام جان روئش ساخته شده. او برای ایجاد صدا یک تی شرت را پر از ژله می کرد و روی زمین می کشید.

63-  وولورین
حضور: مجموعه «مردان ایکس» (2000- 2014)
خالق: لن وین، جان رومیتا سینیور
نقش آفرین: هیو جکمن
نکته جالب در مورد شخصیت: هیو جکمن برای این که بتواند بد خلقی لازم در کاراکترش را ایجاد کند هر روز دوش آب یخ می گرفته است.

 

64-  جرج بیلی
حضور: این یک زندگی قشنگ است.
خالق: فیلیپ فن دورن استرن
نقش آفرین: جیمز استوارت، بابی انرسون
نکته جالب در مورد شخصیت: نام کاراکتر اصلی در کتاب جرج پرت بود که برای فیلم به بیلی تغییر پیدا کرد.

65-  هانس لاندا
حضور: لعنتی های بی آبرو (2009)
خالق: کویینتین تارانتینو
نقش آفرین: کریستوف والتز
نکته جالب در مورد شخصیت: پیپ مشهور این کاراکتر جذاب، ادای دینی است به پیپ شرلوک هولمز و به نوعی بهره هوشی این دو کاراکتر را با هم مقایسه می کند. کریستوف والتز برای این فیلم و بازی در این نقش اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد.

66-  اسماگل
حضور: مجموعه «ارباب حلقه ها» و «هابیت: یک سفر غیر منتظره» (2001- 2012)
خالق: جی آر آر تالکین
نقش آفرین: اندی سرکیس
نکته جالب در مورد شخصیت: شلوار اسماگل از پوست گابلین درست شده است.

67-  هری پاتر
حضور: مجموعه «هری پاتر» (2001- 2011)
خالق: جی کی رولینگ
نقش آفرین: دنیل رادکلیف
نکته جالب در مورد شخصیت: به خاطر شباهت هری پاتر با توصیفات نوشته های جی کی رولینگ قرار بود دنیل رادکلیف از لنز سبز استفاده کند اما باعث خارش چشمش می شدند.

68-  نئو
حضور: مجموعه «ماتریکس» (1999- 2003)
خالق: اندی و لانا واچوفسکی
نقش آفرین: کیانو ریوز
نکته جالب در مورد شخصیت: نیکلاس کیج و ویل اسمیت بازی در نقش نئو را رد کردند تا یکی از بزرگ ترین کاراکترهای تاریخ سینما با بازی کیانو ریوز رقم بخورد.

69-  مارک گاندرسن
حضور: فارگو (1996)
خالق: برادران کوئن
نقش آفرین: فرانسیس مک دورموند
نکته جالب در مورد شخصیت: مک دورموند برای بازی در این کاراکتر لهجه مینه سوتایی را از لاریسا کوکرنات یاد گرفت. کوکرنات یک نقش کاملا فرعی در «فارگو» دارد.

70-  تونی مونتانا
حضور: صورت زخمی (1983)
خالق: الیور استون
نقش آفرین: آل پاچینو
نکته جالب در مورد شخصیت: قرار بود در دنباله فیلم نخست کوبان لینک نقش پسر تونی مونتانا را بازی کند.

 

 

71-  استارلرد
حضور: محافظان کهکشان 2014
خالق: استیو انگلهارت و استیو گن
نقش آفرین: کریس پرت
نکته جالب در مورد شخصیت: سخت ترین مسئولیت تیم سازنده برای این کاراکتر این بود که یک هدفون ارجینال قدیمی سونی را برای والکمن کوییل تهیه کنند.

72-  کاپیتان کرک
حضور: مجموعه «پیشتازان فضا» (1979- 2013)
خالق: جنی رادنبری
نقش آفرین: ویلیام شتنر، کریس پاین
نکته جالب در مورد شخصیت: جی جی آبرامز کارگردان مجموعه جدید در ابتدا از مارک والبرگ خواست تا نقش پدر کرک را بازی کند.

73- دونی دارکو
حضور: دونی دارکو (2001)
خالق: ریچارد کلی
نقش آفرین: جیک جلینهال

74-  فرانک دربین
حضور: مجموعه «The Naked Gun» (1988- 1994)
خالق: دیوید زاکر، جیم آبراهامز، جری زاکر
نقش آفرین: لزلی نیلسن

75-  لیزبث سلندر
حضور: سه گانه «دختری با خالکوبی اژدها» (2009)، «دختری با خالکوبی اژدها» (2011)
خالق: استیگ لارسن
نقش آفرین: نومی رپیس و رونی مارا
نکته جالب در مورد شخصیت: استیگ لارسن در یک اظهار نظر جنجالی عنوان کرده که فکر می کند لیزبث سلندر در واقع بزرگسالی کاراکتر «پی پی جوراب بلند» است. پی پی یکی از کاراکترهای کتاب های کودک سوئدی است.

76-  سرباز ویلیام هادسن
حضور: بیگانه ها (1986)
خالق: جیمز کامرون
نقش آفرین: بیل پکستون
نکته جالب در مورد شخصیت: پر تکرارترین دیالوگ هادسون «بازی تمام شد، مرد! بازی تمام شد.» است. این دیالوگ سر صحنه و توسط خود پاکستون خلق شده است.

77- ساموایز گمگی
حضور: سه گانه «ارباب حلقه ها» (2001- 2003)
خالق: جی آر آر تالکین
نقش آفرین: شان آستین
نکته جالب در مورد شخصیت: جالب است بدانید شان آستین در دو فیلم برای دفاع از ماهی تابه استفاده می کند. یکی در فیلم «یاران حلقه» و دیگری در فیلم «سربازان اسباب بازی».

78-  مارتین بلنک
حضور: Grosse Pointe Blank (1997)
خالق: تام یانکیویش، دی وی دوینسنتیس، استیو پینک، جان کیوزاک
نقش آفرین: جان کیوزاک
نکته جالب در مورد شخصیت: این کاراکتر با تغییر نام در فیلم «کمپانی جنگ» محصول سال 2008 حاضر است. در آن فیلم هم جان کیوزاک نقش را ایفا می کند.

 

79-  روی بتی
حضور: بلید رانر (1982)
خالق: فیلیپ کی دیک، همپتون فنچر، دیوید وب پیپلز
نقش آفرین: راتگر هاور
نکته جالب در مورد شخصیت: او متولد روز هشتم ژانویه است. اما فقط سه سال و ده ماه پس از تولدش زندگی می کند و در سال چهارم دار فانی را وداع می گوید.

80-  V
حضور: وی مثل وندتا (2005)
خالق: آلن مور، دیوید لوید
نقش آفرین: هوگو ویوینگ
نکته جالب در مورد شخصیت:  صدای V بر اساس صدای نخست وزیر سابق بریتانیا هارولد ویلسون توسط هوگو ویوینگ ساخته شده است.

 

81-  ویثنیل
حضور: ویثنیل و من (1987)
خالق: بروس رابینسون
نقش آفرین: ریچارد ای گرنت
نکته جالب در مورد شخصیت: اولین دیالوگی که ریچارد ای گرنت به عنوان ویثنیل می گوید دقیقا مطابق با تصور بروس رابینسون بود. در نتیجه وی توانست نقش را ببرد.

82-  وودی
حضور: مجموعه «داستان اسباب بازی» (1995- 2010)
خالق: جان لستر
نقش آفرین: تام هنکس
نکته جالب در مورد شخصیت: لی آلکریچ کارگردان «داستان اسباب بازی 3» در صفحه اصلی توییترش اعلام کرد نام خانوادگی وودی، «پراید» است.

83- بین
حضور: بتمن و رابین (1997)، شوالیه تاریکی بر می خیزد (2012)
خالق: چاک دیکسون، داگ موئنش، گراهام نولان
نقش آفرین: جیپ سوئنسون و تام هاردی
نکته جالب در مورد شخصیت: تام هاردی برای خلق صدای خاص کاراکترش در ساخته کریستوفر نولان از صدای بارتلی گورمن، بوکسور ایرلندی ایده برداری کرده است.

 

84-  سرجوخه هیکس
حضور: بیگانه ها (1986)
خالق: جیمز کامرون
نقش آفرین: مایکل بین
نکته جالب در مورد شخصیت: جیمز رمر در ابتدا برای نقش هیکس انتخاب شده بود. اما بعد از این که به خاطر مواد مخدر جریمه شد تیم سازنده مایکل بین را جایگزین وی کردند.

 

85-  واکر
حضور: Point Blank (1967)
خالق: دونالد ای. وستلیک
نقش آفرین: لی ماروین
نکته جالب در مورد شخصیت: ریچارد ویدمارک، رابرت دووال، مل گیبسون و جیسون استتام در پروژه های دیگر ورژن های متفاوتی از نقش واکر را بازی کرده اند.

86-  رد
حضور: رهایی از شاوشنک (1994)
خالق: استیون کینگ
نقش آفرین: مورگان فریمن
نکته جالب در مورد شخصیت: در رمان «ریتا هیوورث و رستگاری از شاوشنک»، رد یک ایرلندی است که به خاطر موهای قرمزش این نام را گرفته است.

87-  ایتن هانت
حضور: مجموعه «ماموریت غیر ممکن» (1996- 2015)
خالق: دیوید کوئپ، استیون زیلیان، رابرت تاون
نقش آفرین: تام کروز
نکته جالب در مورد شخصیت: شنیده ها حاکی از آن بود که ایتن هانت در «پروتکل روح» خواهد مرد. اما با به توافق رسیدن تهیه کنندگان و نویسندگان داستان های وی ادامه پیدا کرد. جدیدترین قسمت ماموریت غیرممکن تا چندی دیگر اکران خواهد شد.

88-  گرومیت
حضور: والاس و گرمیت: نفرین خرگوشی (2005)
خالق: نیک پارک
نقش آفرین: تیم انیمیشن کمپانی آردمن
نکته جالب در مورد شخصیت: ناسا یکی از مریخ پیماهایش را به خاطر ادای احترام به این کاراکتر، گرومیت نامیده است.

89-  گروت
حضور: محافظان کهکشان (2014)
خالق: استن لی، جک کیربی، دیک آیرز
نقش آفرین: وین دیزل
نکته جالب در مورد شخصیت: اولین بار در دهه 60 معرفی شد. او فقط سه کلمه می داند: «من»، «گروت» و «هستم». وی در شرایط گوناگون با تغییر تن صدایش می فهماند این بار «من گروت هستم» چه معنایی می دهد.

90-  هل
حضور: 2001: یک ادیسه فضایی (1968)
خالق: آرتور سی کلارک
نقش آفرین: داگلاس رین
نکته جالب در مورد شخصیت: در ابتدا قرار بود یک ربات انسان نما به اسم «سقراط» باشد.

 

91- انیگو مونتویا
حضور: شاهزاده خانم عروس (1987)
خالق: ویلیام گولدمن
نقش آفرین: مندی پتینکین
نکته جالب در مورد شخصیت: پتکینز که یک دنده اش به شدت ضرب دیده سعی می کند تا با «مریکال مکس» بیلی کریستال نخندد.

92- بازرس کلوسو
حضور: مجموعه «پلنگ صورتی» (1963- 2009)
خالق: بلیک ادواردز، مائوریس ریشلین
نقش آفرین: پیتر سلرز، آلن آرکین، استیو مارتین
نکته جالب در مورد شخصیت: بعد از آن که سلرز و ادواردز تصمیم گرفتند با هم همکاری نکنند آلن آرکین نقش را به خودش اختصاص داد.

93- ونزدی آدامز
حضور: مجموعه «خانواده آدامز» (1991- 1993)
خالق: چارلز آدامز
نقش آفرین: کریستینا ریچی
نکته جالب در مورد شخصیت: این کاراکتر نامش را از بیت یک شعر کودکانه گرفته است.

94-  لگولاس
حضور: سه گانه های «ارباب حلقه ها» و «هابیت» (2001- 2014)
خالق: جی آر آر تالکین
نقش آفرین: اورلاندو بلوم
نکته جالب در مورد شخصیت: لگولاس به عنوان یک الف می تواند با سنگ هم صحبت کند.

95-  ماکسیموس
حضور: گلادیاتور (2000)
خالق: دیوید فرانزونی، جان لوگان، ویلیام نیکلسون
نقش آفرین: راسل کرو
نکته جالب در مورد شخصیت: این شخصیت ابتدا به مل گیبسون پیشنهاد شد اما وی خود را برای آن پیر می دانست. در نتیجه فرصت همکاری برای راسل کرو و رایدلی اسکات فراهم شد.

96-  مینیون ها
حضور: مجموعه «من شرور» و «مینیون ها» (2010- 2013-2015)
خالق: سرخیو پابلوس
نقش آفرین: پیر کافین
نکته جالب در مورد شخصیت: در زبان مینیون ها «بو تا نا ما کا» یعنی «به سوی بی نهایت و فراتز از آن»!

97-  نورمن بیتس
حضور: «روانی( سایکو)» (1960)
خالق: رابرت بلوک
نقش آفرین: آنتونی پرکینز
نکته جالب در مورد شخصیت: آلفرد هیچکاک سر صحنه فیلمبرداری عادت داشت او را مستر بیتس صدا کند.

98- آپتیموس پرایم  
حضور: مجموعه «تبدیل شوندگان» (2007- 2014)
خالق: دنی اونیل، جیم شوتر و باب بودیانسکی
نقش آفرین: پیتر کالن
نکته جالب در مورد شخصیت: او «آقای سیب زمینی» خودش را دارد و نامش را «آپتیمش پرایم» گذاشته است.

99-  رندل مک مرفی
حضور: دیوانه از قفس رید (1975)
خالق: کن کسی و بو گولدمن
نقش آفرین: جک نیکلسون
نکته جالب در مورد شخصیت: کرک داگلاس این نقش را روی صحنه تئاتر برد اما به نظر پسرش که تیه کننده این فیلم بود زیادی مسن آمد.

100- ادنا مد
حضور: شگفت انگیزان (2004)
خالق: برد برد
نقش آفرین: برد برد
نکته جالب در مورد شخصیت: او در مراسم اسکار سال 2005 در کنار پیرس برازنان حاضر شد و جایزه بهترین طراحی لباس را اهدا کرد. او از طرفداران مجموعه ارباب حلقه ها است.

انتهای پیام/

 


چه رویاهایی می آیند... بخش چهارم

0
0

انیمیشن:

در چند سال اخیر شاهد اوج گیری شدید صنعت انیمیشن سازی بوده ایم. به طوری که آکادمی علوم و هنرهای فیلمسازی آمریکا هم بعد از چندین دوره، بالاخره در ابتدای دهه قبل جایزه «بهترین انیمیشن سال» را به مجموعه اسکارهایش اضافه کرد. در تمام این سال ها دیزنی و پیکسار طلایه داران این صنعت بوده اند اما فروش خوب و اقبال منتقدان چیزهایی است که هر شرکت و هر هنرمندی را به سوی این ژانر جذب می کند. در تمام این سال ها شرکت هایی مثل دریم وورکس، یونیورسال، آردمن و... دیزنی را در راه به اوج رساندن انیمیشن همراهی کرده اند. حتی فیلمسازان صاحب سبک و سرشناسی چون استیون اسپیلبرگ و تیم برتون هم جذب دنیای کارتونی سینما شده اند. به همین دلایل نگاهی به مهم ترین انیمیشن های سال 2015 هم انداخته ایم. آثاری که هم مدعی فروش باکس آفیس هستند و هم مدعی جوایز پایان سال و در راس آنها اسکار. این شما و این انیمیشن های منتخب سال 2015:

 

باب اسفنجی: اسفنجی بیرون از آب

The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water

کارگردان: پل تیبیت

صداپیشگان و بازیگران: آنتونیو باندراس، ست گرین، کلنسی براون، تام کنی، بیل فجربک و...

تاریخ اکران: 6 فوریه 2015

خلاصه داستان: باب اسفنجی به دنبال یک دستورالعمل دزدیده شده، به دنیای ما می آید تا با دزدی دریایی مقابله کند.

سایه روشن: سریال کارتونی باب اسفنجی از سال 1999 در آمریکا و شبکه مشهور نیکلودئون پخش می شود. از آن سال تا کنون 9 فصل بر اساس کاراکترهایی که استفان هیلینبرگ طراحی کرده است ساخته شده. جالب این که هیلینبرگ هم انیماتور است و هم یک زیست شناس دریایی. «باب اسفنجی» آن قدر محبوب شد که در سال 2004 نیکلودئون تصمیم گرفت تا نخستین فیلم سینماییش را بر اساس آن بسازد. فیلم مذکور بودجه ای 30 میلیون دلاری داشت و توانست بیش از 4 برابر بودجه اش درآمد کسب کند. اما با وجود فروش 140 میلیون دلاری، نیکلودئون وسوسه نشد تا دنباله ای برای «فیلم باب اسفنجی» بسازد تا این که بعد از گذشت بیش از یک دهه آنها می خواهند از دومین اثر سینمایی این مجموعه رونمایی کنند. اثری که البته به نظر راه اسکوبی دو را در پیش بگیرد. نه فروشش به پای رقیبانش برسد و نه در فصل جوایز شانسی داشته باشد. اما همه این ها باعث نمی شود که از محبوبیت عجیب کاراکترهایش چشم پوشی کنیم و شاید آنها بتوانند در لباس ابرقهرمانان فروش اثر را بالاتر بیاورند. بودجه این فیلم معادل 66 میلیون دلار برآورد شده و قطعا یک فروش خوب می تواند هم ادامه سریال را تحت تاثیر خودش قرار دهد و هم کمپانی نیکلودئون را مجاب کند تا یک فیلم سینمایی دیگر بسازد. گفتنی است نیکلودئون بودجه ای معادل 135 میلیون دلار را هم برای ساخت قسمت دوم مجموعه جدید «ماجراهای تن تن» اختصاص داده که سال آینده به تهیه کنندگی استیون اسپیلبرگ و کارگردانی پیتر جکسون ساخته خواهد شد.

دلیل اهمیت: زیاد نیستند سریال هایی که توانسته باشند بیش از 15 سال از تلویزیون آمریکا پخش شوند و باب اسفنجی یکی از آنها است. نیکلودئون امیدوار است از محبوبیت این کاراکترها برای تجمیع منابع جهت آثار مهمش مثل «تن تن ها» استفاده کند. ضمن این که «باب اسفنجی: بیرون از آب» می تواند در سرنوشت سریال هم اثر بگذارد و شاید یک جریان خوب مالی را وارد پروژه کند.

 

فیلم بره ناقلا

Shaun the Sheep Movie

کارگردان: مارک برتون و ریچارد استارزک

تاریخ اکران: 6 فوریه 2015

خلاصه داستان: وقتی شان تصمیم می گیرد تا به مرخصی یک روزه برود و کمی خوش بگذراند، اوضاع پیچیده می شود و به ناگاه خودش را به همراه بقیه گله در شهری بزرگ می یابد. او حالا می خواهد همه را به سلامت راهی مزرعه کند.

سایه روشن: «فیلم بره ناقلا» از روی سریالی با عنوان اصلی «Shaun The Sheep» برداشت شده است. سریالی که در ایران ما آن را با نام «بره ناقلا» می شناسیم. این اثر محصول کمپانی «آردمن» است. سابقه نشان داده که مردم و منتقدان انیمیشن های این کمپانی را به شدت می پسندند. پیش از این «والاس و گرومیت: نفرین خرگوشی» و «فرار مرغی» را از این کمپانی دیده ایم. «بره ناقلا» قطعا یکی از پر طرفدارترین آثار آنها است و می توان فروش خوبی را هم برایش متصور بود. مارک برتون و ریچارد استارزک به عنوان کارگردان، نخستین تجربه مهم سینماییشان را در پیش دارند. با این وجود نمی توان گفت افراد کم تجربه ای هستند. برتون پیش از این جزو تیم نویسندگان انیمیشن های مطرحی چون «ماداگاسکار» و «فرار مرغی» بوده و فیلمنامه «والاس و گرومیت: نفرین خرگوشی» را هم نوشته است. این فیلم 85 دقیقه ای، محصول مشترک فرانسه وبریتانیا است که در تاریخ 6 فوریه 2015 راهی پرده نقره ای خواهد شد.

دلیل اهمیت: انیمیشن های سینمایی کمپانی آردمن به شدت مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار می گیرند. از «والاس و گرومیت: نفرین خرگوشی» بگیرید تا آخرین اثرشان «دزدان دریایی». علاوه بر این محصول جدید آردمن، از روی یکی از محبوب ترین سریال های تاریخ تلویزیون بریتانیا ساخته شده. چه دلایل دیگری می توانند اهمیت «فیلم بره ناقلا» را نشان دهد؟!

 

Inside Out

کارگردان: پیت داکتر و رونالدو دل کارمن

صداپیشگان: امی پولر، دیان لین، کایل مک لاکلن و...

تاریخ اکران: 19 ژوئن 2015

خلاصه داستان: دختر بچه ای به همراه خانواده اش به شهر جدیدی نقل مکان می کنند. جایی که او نسبت به خانه، مدرسه و دوستان جدیدش احساسات متفاوتی را از خودش بروز می دهد.

سایه روشن: اول آوریل 1976 استیو جابز کمپانی اپل را به وجود آورد. 9 سال بعد هیئت مدیره تصمیم گرفت تا مغز متفکر تیم را از شرکت کنار بگذارد. جابز اما یک ذهن کارآفرین داشت. شرکت نکست را تاسیس کرد که انقلابی در صنعت رایانه به راه انداخت. اما این هم او را راضی نکرد. سال 1986 استیو جابر «گروه گرافیک» را از کمپانی لوکاس فیلم به مبلغ 10 میلیون دلار خرید و آن را تبدیل به پیکسار کرد. آنها از تکنیک های CGI در انیمیشن های خود استفاده کردند و با «داستان اسباب بازی 1» فصل تازه ای در انیمیشن سازی به نام خود ثبت کردند. وقتی سال 2006، دیزنی تصمیم گرفت پیکسار را بعد از سال ها همکاری مشترک بخرد، آنها مجبور شدند 7.4 میلیارد دلار پرداخت کنند و جابز با 7 درصد، بالاترین درصد سهام یک فرد حقیقی در کمپانی دیزنی را به دست آورد. این در حالی است که خانواده دیزنی مجموعا یک درصد از سهام این کمپانی بزرگ و چند ملیتی را در اختیار دارند. در تمام این سال ها پیکسار 9 بار نامزد اسکار بهترین انیمیشن سال شده که هفت بار را با گرفتن تندیس طلایی به پایان برده. تندیسی که امسال با داشتن دو فیلم شانس بیشتری برای تصاحبش دارند.

دلیل اهمیت: اگرچه کلا برای همکاری های دیزنی- پیکسار نباید دنبال دلیل گشت اما Inside Out موضوع به شدت جذابی دارد که فقط در چند ثانیه می تواند توجه شما را به خود جلب کند. پرداخت خوب به موضوع مذکور می تواند ما را با مهم ترین انیمیشن سال مواجه کند. البته حضور چهره های سرشناسی چون امی پولر در تیم صداپیشگان هم می تواند مخاطب عام را مجبور به حضور در سالن های سینما بکند.

مینیون ها

Minions

کارگردان: کایل بلدا و پیر کافین

صداپیشگان: کریس رناد، پیر کافین، مایکل کیتون، ساندرا بولاک و...

تاریخ اکران: 10 جولای 2015

خلاصه داستان: مینیون ها در طول تاریخ ارباب های گوناگونی داشتند. از دایناسورها تا دراکولا. از فرعون تا ناپلئون. آنها اما هیچ وقت نتوانستند ارباب خود را نگه دارند. تا این که یک شرور تصمیم می گیرد با استفاده از آنها دنیا را به تسخیر خود درآورد.

سایه روشن: می توان به جرئت گفت که کاراکتر مینیون ها به شدت از دو انیمیشن سینمایی «من نفرت انگیز1 و 2» محبوب تر شدند. به طوری که بعد از هر قسمت، کارگردانان تصمیم گرفتند 3 اثر کوتاه با محوریت مینیون ها طراحی کنند تا این که بالاخره استودیوی یونیورسال دستور ساخت «مینیون ها» را داد. فیلمی سینمایی  در مورد تاریخچه این موجودات بامزه و خیالی که پارودی های جذابی را در همان تریلر نخستش از وقایع مهم تاریخی نشان می دهد و مخاطب را امیدوار می کند تا با اثری متفاوت در این ژانر مواجه شود. جالب است بدانید صدای هر 899 مینیونی که در فیلم وجود دارند را شخص آقای پیر کافین درآورده است. منتقدان پیش از این به صورت گسترده ای مجموعه «من نفرت انگیز» را دوست داشته اند و مخاطبان هم با پر کردن سالن های سینما همیشه حامی خوبی برای آن بوده اند. قسمت اول مجموعه من نفرت انگیز با بودجه ای معادل 69 میلیون دلار ساخته شد و بیش از 540 میلیون دلار فروش داشت. این ارقام برای فیلم دوم به ترتیب به 76 و 970 میلیون دلار رسید تا یونیورسال مجاب شود می تواند بودجه ای برای ساخت طولانی ترین فیلم از این مجموعه تخصیص دهد. به نظر می رسد با یکی از پر فروش ترین فیلم های سال و یکی از نامزدهای اسکار در بخش بهترین انیمیشن سال رو به رو هستیم.

دلیل اهمیت: فقط فروش بلو-ری 17 فیلم در تاریخ سینمای آمریکا از 3 میلیون نسخه گذشته است. دو تا از این فیلم ها «من نفرت انگیز1» و «من نفرت انگیز2» هستند. که دومی جزو 10 فیلم پر فروش تاریخ شبکه نمایش خانگی آمریکا هم هست. یکی از مهم ترین دلایل محبوبیت این مجموعه «مینیون ها» هستند. خرید باورنکردنی لباس های طرح «مینیون» در جشن هالووینی که گذشت شاهدی بر این مدعا است.

 

هتل ترانسیلوانیا 2

Hotel Transylvania 2

کارگردان: گندی تارتاکوفسکی

صداپیشگان: آدام سندلر، سلنا گومز، مل بروکس، استیون بوشمی و...

تاریخ اکران: 25 سپتامبر 2015

خلاصه داستان: ولاد، که یک دراکولای خیلی خیلی پیر است به هتل ترانسیلوانیا می آید.

سایه روشن: هم گندی تارتاکوفسکی در زمینه انیمیشن چهره شناخته شده ای است و هم «هتل ترانسیلوانیا» انیمیشن محبوبی بود. نتیجه ای که می توان انتظارش را کشید فروش خوب قسمت دوم این مجموعه و نظر مثبت منتقدان است. سال 2013 قسمت نخست این مجموعه به طرز عجیبی نامزد اسکار بهترین انیمیشن نشد ولی توانست نامزد 8 جایزه انی( مهم ترین جایزه سالانه دنیا در ژانر انیمیشن) شود و اگر آثار فوق العاده «رالف خرابکار»، «شجاع» و «من نفرت انگیز 2» نبود قطعا اتفاقات بهتری برای ساخته جدید تارتاکوفسکی رقم می خورد. پیش از این ما این کارگردان صاحب سبک را با سریال های محبوبش در شبکه «کارتون نتوورک» می شناختیم. با «جک سامورایی»، «آزمایشگاه دکستر» و «پاورپاف گرلز». هواداران آثار او می توانند خوشحال باشند چرا که وی سال 2016 هم یک انیمیشن سینمایی بر اساس «ملوان زبل» یا به قول خارجی ها «پاپای» خواهد داشت. بی شک حضور بازیگران عامه پسندی چون آدام سندلر و سلنا گومز و هم چنین اکران همزمان با جشن های هالووین، می تواند هرچه بیشتر به فروش «هتل ترانسیلوانیا 2» خصوصا در سینماهای آمریکای شمالی کمک کند.

دلیل اهمیت: گندی تارتاکوفسکی. خیلی ها منتظرند دستاوردهای این کارگردان مشهور سریال های کارتونی را در مدیوم سینما هم ببینند. او با «هتل ترانسیلوانیا 2»، کارنامه سینمایی اش را پربار تر می کند. ضمن این که موفقیت احتمالی این اثر می تواند طرفداران «ملوان زبل» را هم امیدوار کند.

 

فیلم پیناتس

The Peanuts Movie

کارگردان: استیو مارتینو

صداپیشگان: بیل ملندز، نوآ اشناپ و...

تاریخ اکران: 6 نوامبر 2015

خلاصه داستان: چارلی براون قصد دارد تا به یک ماجراجویی بزرگ برود.

سایه روشن: «پیناتس» یا به فارسی خودمان، «بادام زمینی» نام یک مجموعه کامیک بوک است که اولین بار در سال 1950 منتشر شد. این مجموعه تا سال 2000 به طور مرتب چاپ می شد و هواداران زیادی هم داشت. تا پیش از این انیمیشن، 4 اثر بلند دیگر از روی مجموعه «پیناتس» اقتباس شده است و این پنجمین اثر و البته نخستین بعد از 35 سال است که در شصت و پنجمین سال تولد مجموعه کتاب های مصور مذکور اکران خواهد شد. کاراکترهای مشهور سرشناسی چون چارلی براون، اسنوپی و ووداستاک همگی در فیلم «پیناتس» حضور دارند که می تواند برای آمریکایی ها بسیار نوستالوژیک باشد. همان طور که می دانید انیمیشن ها کلا می توانند پول خوبی را به کمپانی های سازنده شان برگردانند. اگر از فاکتورهایی مثل نوستالوژی هم استفاده کنند که بیشتر. اگر زمان اکرانشان هم پایان سال باشد فبها المراد!

دلیل اهمیت: بازگشت اسنوپی و تیم پیناتس و البته چارلی براون سرشناس پس از 35 سال مهم ترین دلیل اهمیت این اثر است. آمریکایی ها هم که با استقبال از «محافظان کهکشان» در تابستان گذشته، نشان داده اند حسابی نوستالوژی باز هستند.

 

دایناسور خوب

The Good Dinosaur

کارگردان: پیتر سوهن

صداپیشگان: نیل پاتریک هریس، جودی گریر، فرانسیس مک دورموند و...

تاریخ اکران: 25 نوامبر 2015

خلاصه داستان: یک دایناسور 70 فوتی با پسری به نام اسپات دوست می شود.

سایه روشن: طرفداران «در جست و جوی نمو»، «کمپانی هیولاها»، «داستان اسباب بازی»، «شگفت انگیزها»، «رتاتویی»، «آپ»، «شجاع» و «وال ئی»، امسال قطعا سال خوشی را پشت سر خواهند گذاشت. چرا که کمپانی پیکسار با همکاری دیزنی دو انیمیشن برای سال 2015 در نظر گرفته که یکی از آنها همین «دایناسور خوب» است. پیتر سوهن پیش از این فقط یک انیمیشن کوتاه را در پیکسار کار کرده که «نیمه ابری» نام دارد اما همکاری های متفاوتی با بسیاری از پروژه های این کمپانی از جمله «دانشگاه هیولاها» داشته و هنرمند با تجربه ای محسوب می شود. «دایناسور خوب» که پاییز آینده و برای تعطیلات کریسمس روی پرده می رود، شانس خوبی هم برای جوایز پایان سال خواهد داشت. ضمن این که خانوادگی بودن و تاریخ خوب اکرانش به علاوه حضور ستاره ای چون نیل پاتریک هریس –که مجری گری اسکار 2015 را هم بر عهده دارد- می تواند ضامن فروش خوب آن هم بشود.

دلایل اهمیت: برای دیدن جدیدترین همکاری دیزنی- پیکسار دنبال دلیل اهمیت می گردید؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چه رویاهایی می آیند... بخش پنجم

0
0

بلاک باستر:

قرن ها بعد از آن که لوکاس فن لیدن، تابلوی «لوط و دخترانش» را کشید و سال ها قبل از این که  موشک ایرانی هامبورگ، سمت راست تیم های دیگر بوندس لیگا را اتوبان کند، شهر بندری آلمان به خاطر یک واقعه مهم تاریخی شناخته می شد. در روزهایی که آدولف هیتلر مدام در حال گسترش جهان گشایی اش بود، هامبورگ و کارخانه دینامیت سازی آن حکم پشتوانه ای قوی برای نیروهای نازی داشت. متفقین و در راس آنها بریتانیا برای ضربه زدن به آلمان، در عملیات «گومورا» (نام یکی از شهرهایی که قوم لوط در آن زندگی می کرد)، بمباران هامبورگ را برنامه ریزی کردند. اتفاقی که در سال 1943 رخ داد. قدیمی ترین کارخانه دینامیت سازی جهان که ساخته آلفرد نوبل بود، با خاک یکسان شد اما در کنارش 42600 غیر نظامی کشته و 37000 نفر هم زخمی شدند. نیروی هوایی بریتانیا در عملیات مذکور از بمب هایی استفاده کرد که هر کدام می توانست بلوکی از یک شهر را نابود کند. بمب هایی که امروزه به «بلاک باستر» مشهور است. موقع تقسیم غنایم که رسید، «لوط و دخترانش» به موزه لوور پاریس رفتند و «بلاک باسترها» به برادوی رسیدند. برای اولین بار مطبوعات آمریکایی تئاتر های پر مخاطب، که قدرت تحت تاثیر قرار دادن یک شهر را داشتند به «بلاک باستر» تشبیه کردند. در دهه هفتاد این عبارت بالاخره به تپه های هالیوود هم رسید. سال 1975، «آرواره ها»ی استیون اسپیلبرگ صفت بلاک باستر گرفت. 40 سال از آن زمان و بیش از 70 سال از بمباران هامبورگ می گذرد و حالا فیلم های بلاک باستر خود صاحب ژانر شده اند و در قالب گونه خودشان به نقد کشیده می شوند. 

 

دنیای ژوراسیک

Jurassic World

کارگردان: کالین تروورو

بازیگران: کریس پرات، جودی گریر، برایس دالاس هاوارد و...

تاریخ اکران: 12 ژوئن 2015

خلاصه داستان: بیست و دوسال از اتفاقات فیلم اول گذشته. پارک ژوراسیک حالا ویژگی جدیدی دارد تا بیشتر بازدیدکنندگانش را تحت تاثیر قرار دهد. اما این پدیده جدید ناگهان از کنترل خارج می شود.

سایه روشن: ایده اولیه فیلم جدید توسط استیون اسپیلبرگ و مارک پوروتوسویچ طراحی شده اما کارگردانی آن به کالین تروورو واگذار شد. پیش از این فقط «امنیت تضمین نشده است» را از او دیده ایم و «دنیای ژوراسیک» دومین فیلم سینمایی او محسوب می شود. اسپیلبرگ اما او را رها نکرده و به عنوان تهیه کننده اصلی، شانه به شانه کارگردان برای «دنیای ژوراسیک» زحمت کشیده پس می توان امیدوار بود که سطح فیلم حداقل کمی، از متوسط بالاتر باشد. حضور بازیگری مثل کریس پرات هم می تواند به فیلم حاضر خیلی کمک کند. او پس از بازی در چند کار کمدی به محبوبیت چشمگیری دست پیدا کرده و بازیش در «محافظان کهکشان» و صداگذاریش برای انیمیشن «فیلم لگویی» موفقیتی است که برای هر بازیگری رخ نمی دهد. حالا او می تواند سه گانه بلاک باسترش را با «دنیای ژوراسیک» تمام کند.

دلیل اهمیت: هر طور حساب کنید نام استیون اسپیلبرگ، در هالیوود و دنیا، برندی است که به سختی می شود نا دیده اش گرفت. «پارک ژوراسیک» هم مجموعه ای است که به راحتی نمی توان آن را از معادلات هالیوود کنار گذاشت. مهم ترین دلیل این موضوع هم اقبال عموم به آن است. مجموعه «پارک ژوراسیک» تا کنون فقط با 379 میلیون دلار توانسته اند بیش از 2 میلیارد دلار درآمد داشته باشند. موضوعی که نشان می دهد چرا کمپانی یونیورسال بعد از 14 سال دوباره سراغ پروژه کلاسیک دایناسوریش رفته است.

 

ماموریت غیر ممکن 5

Mission Impossible 5

کارگردان: کریستوفر مک کوآری

بازیگران: تام کروز، جرمی رنر، سایمون پگ، الک بادوین و...

تاریخ اکران: 31 جولای 2015

خلاصه داستان: مشخص نیست.

سایه روشن: امسال سال فیلم های جاسوسی است. «ماموریت غیر ممکن»، «مردی از آنکل»، «اسپکتر» و «کینگزمن: سرویس مخفی» فیلم هایی هستند که مخاطبان سینما را وارد فضای جاسوس بازی می کنند. تهیه کنندگان این اثر ترجیح می دادند که فیلم جدید هم توسط برد برد، کارگردان «ماموریت غیر ممکن: پروتکل روح» کارگردانی شود. اما وی ترجیح داد سراغ «سرزمین فردا» برود و پروژه به دست کریستوفر مک کوآری افتاد. کارگردانی که دو فیلم خیلی معمولی در پرونده اش مشاهده می شود و به نظر بیشتر به خاطر رفاقتش با تام کروز، کارگردان «ماموریت غیر ممکن 5» شده است. او در «والکری» فیلمنامه نویس بود. «جک ریچر» را با بازی کروز کارگردانی کرد و دوباره برای فیلم «لبه فردا» فیلمنامه نوشت. پس از این سه همکاری با ستاره فیلم های «ماموریت غیر ممکن»، حالا او می تواند چهارمین همکاریش با تام کروز را تجربه کند.

دلیل اهمیت: فیلم های «ماموریت غیرممکن» در طول اکرانشان کمتر از 397 میلیون دلار فروش نداشته اند. رقمی که برای بسیاری از فیلم های سطح اول آمریکایی در حد رویا است.

 

اوج قرمز

Crimson Peak

کارگردان: گیرمو دل تورو

بازیگران: جسیکا چستین، تام هیدلستون، میا واسیکوفسکا و...

تاریخ اکران: 16 اکتبر 2015

خلاصه داستان: ادیث کاشینگ، نویسنده جوانی است که با سر توماس شارپ ازدواج کرده. اما متوجه می شود، شوهرش آن کسی نیست که تظاهرش را می کند.

سایه روشن: گیرمو دل تورو فیلمسازی است که سبک خاصی از فانتزی را ارائه می دهد.  کارگردان دوگانه «پسر جهنمی» و «هزارتوی پن»، چندان به ساختن فیلم های گیشه ای شهرت نداشت اما، «حاشیه پاسیفک» در سال 2013 کمی معادلات را به هم ریخت. چرا که با فروش بیش از 410 میلیون دلاریش نشان داد دل تورو هم می تواند فیلم مخاطب پسند بسازد. او حالا پس از آن تجربه، «اوج قرمز» را ساخته است.

دلیل اهمیت: به نظر می رسد گیرمو دل تورو کمی با تغییر رویکرد در زمینه فیلمسازی مواجه شده. او پس از ساخت «حاشیه پاسیفیک» سراغ پروژه ای آمده که بدون شک از آثار گذشته اش پر ستاره تر است. حتی ابتدا قرار بود بندیکت کامبربچ، بازیگر نقش شرلوک هولمز در سریال مشهور شبکه بی بی سی نقش اصلی فیلم را بازی کند اما به دلایلی نا مشخص از پروژه کنار کشید و تام هیدلستونی جایگزینش شد که حسابی در مجموعه «ثور» از مخاطبان دلبری کرده و جزو محبوب ترین نقش های منفی تاریخ سینما هم قلمداد می شود. از سوی دیگر جسیکا چستین هم در این فیلم ایفای نقش می کند. بازیگری که تقریبا همواره مورد توجه منتقدان بوده. در این بین نمی توان از میا واسیکوفسکا هم چشم پوشی کرد. بازیگر نقش اول فیلم «آلیس در سرزمین عجایب» تیم برتون آرام آرام در حال رشد است و این فیلم در صورت موفقیت می تواند سکوی پرتابی مناسب برایش فراهم آورد.

 

اسپکتر

Spectre

کارگردان: سم مندس

بازیگران: دانیل کریگ، کریستوف والتز، رالف فاینس، دیو بائوتیستا، مونیکا بلوچی، لیا سیدو، بن ویشاو، اندرو اسکات و...

تاریخ اکران: 6 نوامبر 2015

خلاصه داستان: یک پیام رمزگذاری شده از گذشته باند، او را وارد ماجرای جدیدی می کند. در عین حال M جدید در تقابل با دولت، می خواهد سرویس مخفی را سر پا نگه دارد.

سایه روشن: بعد از سال ها حرف و حدیث و شایعه، بالاخره وارد سال 2015 شدیم. سالی که از «باند 24» رونمایی خواهد شد. در تمام این سال ها، چیزی که این پروژه کم نداشته، حاشیه بوده است. از ماجراهای انتخاب کارگردانش بگیرید تا انتشار فیلمنامه اولیه آن توسط گروه «محافظان صلح». وقتی «اسکای فال» ساخته شد آن قدر مورد تحسین قرار گرفت که سران کمپانی مترو گلدوین مه یر را مجبور کرد هر طور شده قرارداد جدیدی با سم مندس برای کارگردانی فیلم بعدی مجموعه جیمز باند ببندند. اما مندس می خواست اقتباسی از رمان «چارلی و کارخانه شکلات سازی» رولد دال را در لندن روی صحنه ببرد. صحبت هایی بود که کارگردانانی مثل نولان، 007 جدید را بسازند. خصوصا که سم مندس خودش هم رسما گفته بود فیلمش تاثیر پذیرفته از آثار کارگردان «شوالیه تاریکی» است. اما خالق «تلقین» تصمیم گرفت پروژه «در میان ستارگان» را کارگردانی کند. در نتیجه متروگلدوین مه یر برای سم مندس صبر کرد تا او بالاخره کارگردانی «باند 24» را بر عهده گرفت. اگر از پشت صحنه، به مقابل دوربین بیاییم، نبود جودی دنچ پس از 7 فیلم، از نکات برجسته «اسپکتر» است.

دلیل اهمیت: اصولا فیلم های «جیمز باند» دلایل بسیار زیادی برای مهم بودن دارند. اما اگر بخواهیم در مورد این فیلم خاص به صورت مستقل صحبت کنیم می تواینم به ابعادی بیشتر از «گیشه»، «مسائل سیاسی» و... بپردازیم. «اسپکتر» اول از همه یک بودجه سنگین دارد. چیزی نزدیک به 300 میلیون دلار که می تواند آن را پر هزینه ترین فیلم تاریخ سینما کند. بعد با یک کارگردان باهوش طرف هستیم که دقیقا می داند از بازیگرانش چه می خواهد. حضور چند بازیگر سرشناس بریتانیایی و هالیوودی هم به ما کمک می کند تا در بخش بازیگری حسابی روی این فیلم حساس شویم. جان لوگان، فیلمنامه نویس «گلادیاتور»، «هوانورد»، «هوگو»، «آخرین سامورایی» و «سویینی تاد» پس از اسکای فال، دوباره بازگشته تا دو فیلم بعدی جیمز باند را هم بنویسد. خیلی سخت است که از این پتانسیل بالا، نتیجه پایینی گرفت. درست از آن لحظاتی است که گزارشگر های فوتبال می گویند گل نکردن توپ، سخت تر از گل کردن توپ است.

 

بازی های گرسنگی: زاغ مقلد (قسمت دوم)

The Hunger Games:
Mockingjay – Part 2

کارگردان: فرانسیس لاورنس

بازیگران: جنیفر لاورنس، جاش هاچرسون، لیام همزوورث، جولین مور، فیلیپ سیمور هافمن و...

تاریخ اکران: 20 نوامبر 2015

خلاصه داستان: کتنیس و منطقه 13 با کمک هم انقلابی علیه کپیتول را آغاز می کنند.

سایه روشن: وقتی کمپانی لاینزگیت تصمیم گرفت اقتباسی سینمایی از روی سه گانه سوزان کالینز انجام دهد یک شرط بزرگ داشت: اگر قسمت اول بودجه قسمت دوم را تامین نکرد، ادامه پروژه ساخته نخواهد شد. اما علاقه مردم به کتاب «بازی های گرسنگی» به حدی بالا بود که فروش فیلم نخست، نه تنها بودجه قسمت دوم را تامین کرد که کمپانی لاینزگیت را برای اولین بار وارد کورس رقابت با استودیوهای درجه یک هالیوودی کرد. فیلم اول در سال 2012 اکران شد. در حالی که فقط 78 میلیون دلار بودجه برایش صرف شده بود. اما بیش از 690 میلیون دلار فروش داشت. لاینزگیت برای قسمت دوم حدود 140 میلیون دلار اختصاص داد و نتیجه اش یک فروش 864 میلیون دلاری شد. این اتفاقات تهیه کنندگان مجموعه بازی های گرسنگی را به این نتیجه رساند که بهتر است کتاب سوم یا «زاغ مقلد»، تبدیل به دو فیلم سینمایی شود. مثل قسمت آخر هری پاتر. «زاغ مقلد 1» اواخر سال گذشته اکران شد. اگرچه این فیلم هنوز روی پرده است و میزان نهایی فروشش مشخص نشده اما تا اینجا بررسی ها نشان می دهد به ازای 333 میلیون دلاری که لاینزگیت صرف مجموعه بازی های گرسنگی کرده، فروشی بیش از دو میلیارد و دویست میلیون دلار داشته است.

دلیل اهمیت: این فیلم آخرین اثر فیلیپ سیمور هافمن است. بازیگر برنده اسکاری که سال گذشته دار فانی را وداع گفت. همین طور به ادعای کارگردان، «بازی های گرسنگی: زاغ مقلد (قسمت دوم) خشن ترین فیلم، در این مجموعه خواهد بود.

 

جنگ ستارگان: نیروها برمی خیزند

Star Wars: The Force Awakens

کارگردان: جی جی آبرامز

بازیگران: اسکار آیزاک، کری فیشر، هریسون فورد، لوپیتا نیونگو، اندی سرکیس و...

تاریخ اکران: 18 دسامبر 2015

خلاصه داستان: هنوز داستانی به طور دقیق اعلام نشده اما به طور کلی ادامه فیلم های قبلی است.

سایه روشن: سال 2012 که کمپانی دیزنی، لوکاس فیلم را به قیمت 4.05 میلیارد دلار، مثل پیکسار، خرید مسئولان «لانه موش» تصمیم گرفتند تا دنیای ستارگان جرج لوکاس را گسترش دهند. اولین گام در راستای این پروژه هم ساخت فیلم «جنگ ستارگان: نیروها بر می خیزند» بود. خالق سریال مشهور «لاست» اگرچه اولین گزینه برای کارگردانی این فیلم نبود اما با توجه به کارنامه کاریش و سابقه ساخت فیلمی مثل «پیشتازان فضا» دیزنی تصمیم گرفت وظیفه ساخت «جنگ ستارگان» جدید را بر دوش جی جی آبرامز قرار دهد. سه سال وقت و 200 میلیون دلار بودجه برای این فیلم هزینه شد تا در نهایت فصل جوایز پیش رو زمان اکران آن باشد.

دلیل اهمیت: سی و هشت سال پس از قسمت اول مجموعه «جنگ ستارگان» و 10 سال بعد از آخرین اثری که از این مجموعه روی پرده رفته دوباره فیلمی بر اساس دنیای جرج لوکاس ساخته شده. تاثیر جنگ ستارگان بر هالیوود اما چیزی بیشتر از دو تریلوژی است. فیلم اول ساختار هالیوود جدید را شکل داد و فیلم های آمریکایی را به سمت استفاده حداکثری از جلوه های ویژه برد. سهام کمپانی فاکس، به واسطه ساخته لوکاس از 6 دلار به 25 دلار (به ازای هر سهم) افزایش یافت و روزی 1.2 میلیون دلار سود به این کمپانی رساند. در حالی که بودجه ای 11 میلیون دلاری داشت، فروشی بیش از 775 میلیون دلار را به نام خودش در تاریخ سینمای آمریکا ثبت کرد. آن هم درست زمانی که کمپانی در مرز ورشکستگی کامل قرار داشت. واژه «جنگ ستارگان» توسط ریگان وارد ادبیات سیاسی شد و موسیقی متن مشهور جان ویلیامز بارها مورد اقتباس قرار گرفت. پارودی های زیادی از روی این مجموعه ساخته شد و فیلمسازان سرشناسی از آن الهام گرفتند. حالا یک بار دیگر یک مجموعه جدید آغاز شده که احتمالا بیشتر اثرش را در سال های آینده ببینیم. شاید مهم ترین اتفاقی که در سال جاری می تواند برای این فیلم رخ دهد اسکار است. فیلم اول توانست 6 مجسمه طلایی را به خودش اختصاص دهد. آیا فیلم اول مجموعه جدید هم می تواند این موفقیت را تکرار کند؟

 

عاشقانه ای سیاسی برای «کهکشان»

0
0

خبرگزاری تسنیم: وقتی آمریکایی ها خطر کمونیسم را در جهان احساس کردند از یک ابرقهرمان ثروتمند به نام بتمن رونمایی کردند. خلق شدن «محافظان کهکشان» هم داستان مشابهی دارد تا نشان دهد هیچ ابرقهرمانی بدون دلیل خلق نشده.

بگذارید اگر فقط با یک جمله، از دیدن «محافظان کهکشان» و خواندن مطلبی در موردش، منصرف می شوید، آن جمله را همین اول بگویم: «اگر می توانید چند جین آدم فضایی، یک راکون سخنگو و یک درخت متحرک را تصور کنید از دیدن «محافظان کهکشان» لذت خواهید برد.»

حال پس از تعدیل مخاطبان(!)،  بیایید به مناسبت یک سالگی ساخته جیمز گان، در مورد یکی از موفق ترین فیلم های اکران تابستانه سینماهای جهان در سال 2014 صحبت کنیم. فیلمی که رکورد های فروش سینماهای امریکا در این فصل را یکی پس از دیگری شکست و شاید تنها با اکران یک پروپاگاندای نظامی مثل «تک تیرانداز امریکایی» می شد پر فروش ترین فیلم سال نشود. در سالی که سینماهای آمریکا با یک رکود نسبی دست و پنجه نرم می کرد، تبدیل شد به ابر قهرمان گیشه هالیوود و البته پر فروش ترین فیلم تابستان 2014 آمریکا. رکورد تعداد صدرنشینی «آخر هفته» هایش، «انتقام جویان» را رد کرد تا مارول و دیزنی به فکر ساخت قسمت دوم آن بیفتند. این تعریفات به گوش سینماهای جهان رسید. در خاورمیانه و در نخستین شب اکران با استقبال گسترده ای همراه شد. صف های طولانی سینما باعث شد خیلی از مخاطبان قید دیدن «محافظان کهکشان» در شب اول را بزنند. اما این حول و ولا خیلی زود فروکش کرد. روزهای بعد، در برخی سانس ها تعداد تماشاگران شاید به زور از تعداد انگشتان دو دست تجاوز می کرد. شاید یکی از مهم ترین دلایل اقبال شدید آمریکایی ها در برابر مردم دنیا را بتوان ریشه های فرهنگی این فیلم سینمایی ابر قهرمانی دانست. 

وقتی آمریکایی ها خطر کمونیسم را در جهان احساس کردند از یک ابرقهرمان ثروتمند به نام بتمن رونمایی کردند. خلق شدن «محافظان کهکشان» هم داستان مشابهی دارد تا نشان دهد هیچ ابرقهرمانی بدون دلیل خلق نشده، حتی «چند جین آدم فضایی، یک راکون سخنگو و یک درخت متحرک».

45 سال پیش، در روزهایی که راپرت مرداک به تازگی «نیوز آو د ورلد» را خریده بود، روس ها و آمریکایی ها رقابت شانه به شانه ای برای فتح کهکشان ها داشتند. روز 5 ژانویه 1969 شوروی «ونرای 5» را به سمت سیاره ناهید فرستاد. ماه هنوز به نیمه نرسیده بود که «ونرای 6» هم به سمت ناهید ارسال شد. وقتی مردم دنیا صفحه روز پانزدهم ژانویه را از تقویم های رومیزیشان می کندند، دانشمندان سرزمین شوراها سایوز 4 و 5 را هم راهی فضا کرده بودند. آمریکایی ها که  سند آسمان ها را هم مثل زمین به نام خود زده بودند، احساس کردند «کهکشان» به «محافظت» احتیاج دارد. در همان ماه، کمپانی مارول برای نخستین بار از «محافظان کهکشان»ش رونمایی کرد. تمام این سال ها «گروت»، «استار لرد»، «گامورا»، «دراکس» و البته «راکت راکون» وظیفه محافظت از کهکشان را بر عهده داشتند. سال 2008 سری جدید این مجموعه به چاپ رسید و پایه های یک اقتباس سینمایی را فراهم کرد. اقتباسی که چالشی عظیم برای کمپانی مارول محسوب می شد. آنها جیمز گان را برای کارگردانی فیلم سینماییشان انتخاب کردند. کارگردانی که سال گذشته به صورت مشترک جایزه تمشک طلایی بدترین فیلمنامه را دریافت و تا قبل از «محافظان» فقط 2 فیلم سینمایی را کارگردانی کرده بود. آن هم با بودجه های 2.5 و 15 میلیون دلار. مارول اما دست به یک قمار 170 میلیون دلاری زد و نخستین همکاری غیر «انتقام جویان»ش با کمپانی دیزنی را به دست جیمز گان داد. شاید حتی مارول هم توقع یک فیلم قوی را نداشت. اگر هم داشت، نه در حدی که به «انتقام جویان» تنه بزند. باید توجه داشت که کار جیمز گان هم چقدر سخت بوده. به جز کمبود فاکتور تجربه، او قطعا می دانسته که پس از اکران فیلم جدیدش همه آن را با «انتقام جویان» مقایسه خواهند کرد. اما کسی در نظر نمی گیرد که مارول تا قبل از پروژه عظیم سال 2012 اش، 5 فیلم سینمایی از «آیرون من»، «هالک»، «ثور» و «کاپیتان آمریکا» اکران کرده. همه دنیا این ابر قهرمانان را می شناسند. اما آیا همه دنیا «یوندو» را هم می شناسند؟ همه دنیا، نه! ولی آمریکایی ها می شناسند. پس مردم کشورش را به عنوان جامعه هدف انتخاب کرد. سراغ جزئیات رفت، با استفاده از آن فیلمنامه قابل قبولی نوشت. آن قدر به شخصیت ها پرداخت که با دیدن فیلمش کسی به «درخت متحرک و راکون سخنگو» توجه نکند و با رنگ آمیزی فانتزی فیلمش، آن را بیشتر از هر زمان دیگری به ذات کمیک بوکی اش نزدیک کرد. بعد هم با هوشمندی هرچه تمام تر سراغ المان های نوستالوژیک تینیجر های دهه 70 و 80 رفت و از موسیقی آن مقطع زمانی برای فیلمش استفاده کرد و چه چیزی بهتر از موسیقی می تواند مخاطب را یاد خاطرات گذشته اش بیندازد. یاد روزهایی که آتش جنگ بلوک غرب و شرق به کهکشان ها کشیده شده بود. یاد روزهایی که کهکشان ها به محافظ احتیاج داشتند.

انتهای پیام/

 

چه رویاهایی می آیند... بخش ششم

0
0

علمی- تخیلی

«علمی- تخیلی» دیگر یک عبارت یا حتی یک ژانر خالی نیست. تجربه بشر نشان داده که آثار «علمی- تخیلی» نقشه راه بشر برای رسیدن به یافته های جدید است.  همان طور که ری داگلاس بردبری، یکی از بهترین نویسنده های این ژانر در آمریکا می گوید: «هر چه تصور می‌کنیم تخیل و هر چه انجام می‌دهیم علم است، کل تاریخ بشر چیزی جز داستانی علمی-تخیلی نیست.» همان طور که خود «سینما» اولین بار به صورت یک ایده در آثار ژول ورن مطرح شد و حالا خود هنری است که می تواند آینه تمام نمای آینده و تخیل باشد. سال گذشته این آثار با «در میان ستارگان» کریستوفر نولان وارد فصل جدیدی شدند. فصلی که نشان می دهد حتی از روی تئوری های علمی هم می توان اقتباس سینمایی کرد. باید دید آیا از میان مهم ترین آثار سای فای امسال، اثری پتانسیل باقی ماندن در تاریخ سینما را خواهد داشت یا خیر؟ اثری که بعدها آیندگان بگویند که ایده اختراعاتشان شده است.

صعود ژوپیتر

 

Jupiter Ascending

کارگردانان: اندی و لانا واچوفسکی

بازیگران: چانینگ تاتوم، میلا کونیس و...

تاریخ اکران: 6 فوریه 2015

خلاصه داستان: وقتی یکی از حاکمان فضا در آینده از دنیا می رود، سه وارث او جنگی را آغاز می کنند. جنگی که با وارث چهارم تکمیل می شود: ژوپیتر.

سایه روشن: واچوفسکی ها همیشه فیلم های علمی تخیلی و فانتزی عجیبی ساخته اند. «اطلس ابر» و سه گانه «ماتریکس» مهم ترین آثار قبلی آنها هستند. آنها همیشه در صدر اخبار رسانه ها بوده اند. چه با فیلم هایشان و چه با زندگی خصوصیشان. این دومین فیلمی است که تحت عنوان «برادران واچوفسکی» کارگردانیش را بر عهده نداشته اند. چرا که چندی پیش لری واچوفسکی، تغییر جنسیت داد و بعد آن همه او را با نام لانا می شناسند. نکته جالب در مورد فیلم جدید این که کارگردانان «صعود ژوپیتر» فیلمنامه ای 600 صفحه ای نوشته بودند و فیلم تازه شان را از روی آن ساخته اند. «صعود ژوپیتر» قرار بود سال گذشته اکران شود اما به دلیل کار بیشتر در مرحله پس تولید، اکران آن به تعویق افتاد تا در روز 6 فوریه 2015 راهی پرده های نقره ای شود. روز که ژوپیتر(مشتری) بیش از هر زمان دیگری به زمین نزدیک است.

دلایل اهمیت: «صعود ژوپیتر» از چند جهت اهمیت دارد. این نخستین فیلم واچوفسکی ها است که PG-13 شده. فیلم های گذشته آنها همه R  و یکی PG بوده است.  همین طور اولین فیلم آنها است که به صورت سه بعدی فیلمبرداری شده و بیشتر از هر فیلم دیگری در کارنامه اندی و لانا لحظات کمدی دارد. جالب است بدانید که آنها با تلفیق 6 دوربین فیلمبرداری، دستگاهی ساخته بودند می توانست زاویه ای 180 درجه ای را تحت پوشش قرار دهد و روی هلی کوپتر هم نصب می شد. همه این ها باعث می شود به «صعود ژوپیتر» طور دیگری نسبت به بقیه فیلم های عامه پسند اکران تابستان نگاه کنیم. هر چند که در این فیلم هم می توان ردپای ستاره های تازه به دوران رسیده هالیوود را دید: چانینگ تاتوم و میلا کونیس.

 

چپی

Chappie

کارگردان: نیل بلومکمپ

بازیگران: هیو جکمن، سیگورنی ویور، دیو پاتل و...

تاریخ اکران: 6 مارچ 2015

خلاصه داستان: چپی روباتی است که می تواند یاد بگیرد و احساسات را درک کند. او باید با کسانی که قصد نابودیش را دارند مبارزه کند.

سایه روشن: سال 2009 نیل بلومکمپ به سینمای هالیوود معرفی شد. کارگردان جوانی که نخستین فیلمش، «منطقه 9» را با حضور بازیگران نه چندان سرشناس ساخت. فیلمی که اگرچه هیچ استودیوی تراز اول هالیوودی آن را پشتیبانی نکرد اما بودجه ای 30 میلیون دلاری داشت و توانست 211 میلیون دلار فروش کند. سال 2013 بلومکمپ پیشرفت قابل توجهی کرد و توانست از یک بازیگر سطح اول هالیوودی مثل مت دیمون در فیلمش، «ایلیسیم» استفاده کند و حالا او که سنت ساخت فیلم در سال های فرد، را فراموش نکرده باز هم پیشرفت کرده و به جز استفاده از یک ستاره دیگر در جدیدترین اثرش، همکاری با یک کمپانی مطرح مثل کلمبیا پیکچرز را آغاز کرده است.

دلیل اهمیت: هیو جکمن را امسال فقط در دو فیلم خواهیم دید که یکی از آنها همین «چپی» است. اکران یک فیلم از این بازیگر سرشناس استرالیایی که محبوبیت بیش از اندازه ای را هم در سطح دنیا دارد، آن هم درست در آغاز اکران تابستانه می تواند مهم ترین دلیل اهمیت این اثر باشد.

 

سرزمین فردا

Tomorrowland

کارگردان: برد برد

بازیگران: جرج کلونی، بریت رابرتسون، هیو لوری و...

تاریخ اکران: 22 می 2015

خلاصه داستان: دو نفر می خواهند راز سرزمینی که در زمان و مکانی دیگر است را کشف کنند.

سایه روشن: در هالیوود امروز برد برد یک چهره مثبت محسوب می شود. «والت دیزنی مدرن»، مرد خانواده ای است که از سال 1988 به ازدواجش پایبند بوده و سه فرزند دارد. کاری به دعواهای سیاسی ندارد و حتی زباله منزلش را با شلوارک مقابل در نگذاشته! از طرفی نبض مخاطب را زیر دست دارد و فیلم هایش پر طرفدار و پرفروش می شود و از سوی دیگر استقلال ایده و داستان خودش را حفظ می کند. میانگین امتیاز کارنامه او در روتن تومیتوز 94 درصد و در متاکریتیک 86 است. که نشان می دهد منتقدان هم آثار او را پسندیده اند. سال 1999 او با «غول آهنی» خودش را مطرح کرد و با «شگفت انگیزان» توانست جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال را به خودش اختصاص دهد. سال 2007 او یکی از بهترین انیمیشن های تاریخ کمپانی پیکسار، «رتاتویی» را کارگردانی کرد و به خاطر آن هم اسکار بهترین انیمیشن سال را گرفت. چهارمین اثر برد اما یک فیلم سینمایی بود: «ماموریت غیر ممکن: پروتکل روح». فیلمی که بیش از 690 میلیون دلار فروش داشت و به عقیده منتقدان وبسایت هایی مانند روتن تومیتوز، بهترین فیلم مجموعه «ماموریت غیر ممکن» محسوب می شود. برد در دومین تجربه غیر کارتونیش سراغ «سرزمین فردا» یا «Tomorrowland»  رفته و بعد از مدتی دوری دوباره با کمپانی دیزنی همکاری کرده است.

دلیل اهمیت: جالب است بدانید که برد برد گزینه اول کارگردانی قسمت جدید «جنگ ستارگان» بود. اما او در اقدامی باور نکردنی از پذیرش کارگردانی آن سر باز زد و پروژه «سرزمین فردا» را به دست گرفت. او بعدا در اظهار نظری با اشاره به این که خود از طرفداران جنگ ستارگان است، گفت وقتی شما فرصت انجام یک کار ارجینال دارید، آن را انتخاب می کنید. ما هم منتظریم ببینیم نتیجه یکی از مهم ترین فیلم های دیزنی درسال جدید چیست؟ خصوصا که «جنگ ستارگان» هم قرار است در همین سال اکران شود. آیا فیلم ارجینال آقای برد برد می تواند شگفتی تابستان امسال باشد؟ ضمن این که این پروژه به شدت برای دیزنی مهم است. به طوری که اولین تریلر این اثر برای پخش در وسط بازی «سوپر باول» آماده شد. مسابقه ای که در سال جاری هر سی ثانیه تبلیغ تجاری در میان آن 4.5 میلیون دلار آب خورده است. با اکران فیلم ارزش این ریسک بیشتر مشخص می شود.

چه رویاهایی می آیند... بخش هفتم

0
0

اقتباس:

همیشه یک درگیری ساده ذهن مخاطبین کتاب ها و فیلم ها را به خود مشغول می کند. بالاخره فیلم جذاب تر است یا کتاب؟ هر کس سلیقه ای دارد که قابل احترام است اما خیلی ها ترجیح می دهند بعد از خواندن یک کتاب جذاب فیلمش را هم ببینند و تصورات خودشان را با کارگردان و فیلمنامه نویس مقایسه کنند. گاهی کتاب خود آن قدر به جزئیات می پردازد که در هنگام خواندنش هم گویی تصاویری از ذهن عبور می کند و یا گاهی پیش آمده که اقتباس سینمایی به متن چندان پایدار نبوده و در نهایت کارگردان با استفاده از ایده کتابی، داستان خودش را به مخاطب منتقل می کند. این بخش سینما آن قدر اهمیت دارد که همیشه حساب فیلمنامه اقتباسی را از فیلمنامه ارجینال جدا می کنند و جتی جایزه ای جداگانه هم به این بخش تخصیص می دهند. ما هم تصمیم گرفتیم تا با جدا کردن بخشی از سینمای اقتباسی به صورت جزئی تر به این فیلم ها در سال 2015 نگاهی بیندازیم.

شورشی

Insurgent

کارگردان: رابرت شونتکه

بازیگران: شایلین وودلی، مایلز تلر، نائومی واتس، کیت وینسلت، اکتاویا اسپنسر و...

تاریخ اکران: 20 مارچ 2015

خلاصه داستان: اقتباسی از قسمت دوم مجموعه «سنت شکن». بیترایس در ادامه فیلم قبل باید با گروهی مبارزه کند که می خواهند اجتماع آنها را نابود کند.

سایه روشن: ورونیکا راف، نویسنده مجموعه «سنت شکن» است. آثاری که این روزها جایگزین «بازی های گرسنگی»، «گرگ و میش» و «هری پاتر» شده و حسابی توسط مخاطبان مورد لطف قرار می گیرد. هالیوود خیلی سریع دست به کار شد و فیلم اول را سال گذشته اکران کرد. فیلم دوم به امسال رسید و کتاب سوم هم در دو فیلم اقتباس خواهد شد که یکی سال آینده و دیگری در سال 2017 روی پرده نقره ای می روند. رابرت شونتکه که کارگردانی این مجموعه را بر عهده دارد پیش از این با فیلم های «قرمز» و «آر. آی. پی. دی» نشان داده که کارگردانی درجه یک نیست و بیشتر وقتش را روی بی مووی های پر فروش می گذارد. به هر حال خود مجموعه «سنت شکن» هم چند کلاس با «هری پاتر»، «مجموعه نارنیا» و یا حتی «بازی های گرسنگی» فرق دارد.

دلیل اهمیت: فیلم نخست 85 میلیون دلار بودجه داشت و بیش از 288 میلیون دلار فروش کرد. برای فیلم دوم هم تاریخ اکران خوبی در نظر گرفته شده که ابتدای فصل تابستان است. پس می توان منتظر یک فروش خوب از «شورشی» هم بود.

 

بچه 44

Child 44

کارگردان: دنیل اسپینوزا

بازیگران: تام هاردی، جوئل کینامن، وینسنت کسل و...

تاریخ اکران: 17 آوریل 2015

خلاصه داستان: اقتباسی از رمان بچه 44. پلیسی به دنبال پرونده قتل چند کودک در زمان حکومت شوروی می رود.

سایه روشن:دنیل اسپینوزا با فیلم «خانه امن» شناخته می شود. او در جدیدترین اثرش سراغ اقتباس از رمان بچه 44 نوشته تام راب اسمیت رفته است. این کتاب که به زبان فارسی نیز ترجمه شده، در سال 2008 نامزد جایزه بوکر شد. بعد از این موفقیت هالیوود برای اقتباس سراغش آمد. ابتدا قرار بود رایدلی اسکات آن را کارگردانی کند اما کنار کشید تا کار به اسپینوزا برسد اما همواره به عنوان یک تهیه کننده در کار حاضر بود.

دلیل اهمیت: این کتاب بر اساس خاطرات قتل های زنجیره ای آندره چیکاتیلو نوشته شده و حضور یک کارگردان تریلر ساز می تواند یک فیلم سرگرم کننده را برای شب های تابستان آماده کند. اما نه منتظر فروش خیلی چشمگیر آن باشید و نه امیدی به شگفتی آفرینی در اسکار داشته باشد.

دور از اجتماع خشمگین

Far From The Madding Crowd

کارگردان: توماس وینتربرگ

بازیگران: جونو تمپل، کری مولیگان، مایکل شین و...

تاریخ اکران: 1 می 2015

خلاصه داستان: اقتباسی از رمانی به همین نام. در انگلستان ویکتوریایی یک چوپان عاشق دختری می شود که تازه به روستایشان آمده است.

سایه روشن: توماس وینتربرگ از آن دسته فیلمسازانی است که آثارش بیشتر توسط منتقدان اروپایی و بالاخص ساکنان جنوب فرانسه در کن، مورد تقدیر قرار می گیرد. سال 2012 وی «شکار» را اکران کرد. فیلمی که توانست نامزد یک مجسمه اسکار شود و جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن را هم به دست مس میگلسون برساند. وینتربرگ به خاطر «زیر دریایی» هم نامزد جایزه خرس طلایی از جشنواره برلین شده است.

دلیل اهمیت: وینتربرگ معرف سینمای دانمارک است و همان طور که اشاره شد جشنواره های اروپایی هم بیشتر مورد تحسین قرارش می دهند. تاریخ اکران فیلم برای بهار آینده برنامه ریزی شده. آیا این فیلم قرار است در جشنواره بین المللی کن هم حضور داشته باشد؟ همچنین باید اشاره کرد که این فیلم اقتباسی از کتاب توماس هاردی است. نویسنده سرشناس بریتانیایی که مدفنش کلیسای وست مینستر لندن می باشد. این شاعر و داستان نویس سرشناس مکتب ناتورالیسم، داستان های زیادی نوشته که از میانشان «تس» و «دور از اجتماع خشمگین» مشهور تر شده اند.

در دل دریا

In The Heart of The Sea

کارگردان: ران هاوارد

بازیگران: کریس همزوورث، سیلین مرفی، بن ویشاو و...

تاریخ اکران: 11 دسامبر 2015

خلاصه داستان: اقتباسی از کتاب «در دل دریا». در سال 1820، برخورد یک کشتی با والی عظیم، موجب می شود سرنشینان مایل ها دور از خانه به مدت 90 روز در آب غوطه ور باشند.

سایه روشن: بعد از «سرعت» محصول سال 2013 این جدیدترین اثر کارگردان «راز داوینچی» و «شیاطین و فرشتگان» است. ران هاوارد در فیلم جدیدش برای دومین بار با «کریس همزوورث» همکاری کرده. این کارگردان صاحب نام آمریکایی که به خاطر «یک ذهن زیبا» توانسته دو جایزه اسکار بگیرد، سال آینده هم یک اثر اقتباسی دیگر را کارگردانی خواهد کرد: «دوزخ» نوشته دن براون نویسنده سرشناس و پر حاشیه آمریکایی. در فیلم سال آینده باز هم تام هنکس برای بازی در نقش رابرت لنگدان حضور پیدا خواهد کرد.

دلیل اهمیت: یک فیلم تاریخی که توسط یک کارگردان مهم ساخته شده بدون شک پروژه مهمی است. «در دل دریا» 11 دسامبر و همزمان با فصل جوایز اکران می شود و پتانسیل درخشش در مراسم جوایز پایان سال را در حوزه های گوناگون دارد. شاید یکی از این حوزه ها هم بهترین فیلمنامه اقتباسی باشد.

 

چه رویاهایی می آیند... بخش هشتم

0
0

کامیک بوکی ها:

اگر هوس بستنی شکلاتی، پیتزای پپرونی یا احیانا پاپ کورن پنیری کرده اید و دوست دارید هنگام خوردن آنها فیلمی هم تماشا کنید می توانید سراغ فیلم های کامیک بوکی بروید. فیلم هایی که دقیقا به همین درد می خورند و اگر چند نمونه استثنایی را از میانشان جدا کنیم، مثل همان بستنی، یک لذت زود گذر را به مخاطبشان می دهند و تمام. این گونه فیلم ها اگرچه هر ساله به حق یا نا حق توسط آکادمی و دیگر جشنواره ها و مراسم پایان سال، نادیده گرفته می شوند، اما فروش های بسیار بالایی دارند به طوری که هر ساله برخی از این فیلم ها یکی پس از دیگری لیست 10 فیلم برتر پر فروش تاریخ آمریکا را با حضور خود عوض می کنند. طبیعی است که به همین اندازه هم موفق می شوند روی مخاطب و اجتماع اثر گذار باشند. «کامیک بوک» ژانر به حساب نمی آید اما به دلیل همین تاثیری که روی مخاطب می گذارند، آنها را در دسته ای جداگانه مورد بررسی قرار داد.

کینگزمن: سرویس مخفی

Kingsman: The Secret Service

کارگردان: متیو وان

بازیگران: کالین فرث، مایکل کین، سامول ال جکسون، تارون ایگرتون و...

تاریخ اکران: 13 فوریه 2015

خلاصه داستان: یک مامور مخفی، قصد دارد آموزش پسر جوانی را بر عهده گیرد.

سایه روشن: پدر بیولوژیکی متیو وان، جرج دی ور دورموند نام دارد. یک اشراف زاده انگلیسی که پسرخوانده جرج ششم، پادشاه بریتانیا، همسر ملکه الیزابت مادر محسوب می شود. وان به دلیل اهداف تجاری و هنریش، نام خانوادگی همسر مادر خود را انتخاب کرده است. مردی که پیش از این همه او را به عنوان پدر واقعی متیو می شناختند. به همین دلیل او به خوبی با فرهنگ آریستوکرات بریتانیایی آشنایی دارد و در فیلم جدیدش هم سراغ  قشر مرفه جزیره بریتانیا رفته. این موضوع تفاوت اصلی «کینگزمن» با دیگر آثار کارنامه کاری متیو وان است. ضمن این که مارک میلر نویسنده کامیک بوک های «سرویس مخفی» در نوشتن فیلمنامه به آقای کارگردان کمک کرده است.

دلیل اهمیت: متیو وان در سینما، با فیلم های رده «بی» اش شناخته می شود. آثار او هیچ گاه نتوانسته اند نظر منتقدان را به خود جلب کنند اما مخاطب را خیلی خوب سمت سالن های سینما جذب کرده اند. فیلم جدید او اقتباسی از مجموعه کامیک شش قسمتی «سرویس مخفی» است. مجموعه ای که برای نخستین بار در سال 2012 منتشر شد و به دلیل مضمونش که به نوعی پارودی جیمز باند بود محبوبیت نسبتا زیادی را هم به دست آورد. او بر خلاف آثار سابقش سراغ هنرپیشه هایی رفته که محبوب منتقدان هستند و از کالین فرث در نقش اصلی استفاده کرده است.

 

مرد مورچه ای

Ant- Man

کارگردان: پیتون رید

بازیگران: پل راد، هایلی اتول، اونجلین لیلای، مایکل داگلاس و...

تاریخ اکران: 17 جولای 2015

خلاصه داستان: اسکات لانگ با لباس خاصی که قابلیت تغییر سایز بدن را دارد، باید دنیا را نجات دهد.

سایه روشن: آخرین اثر فاز دوم سینمایی مارول، فیلمی است که توسط یک کارگردان نه چندان سرشناس ساخته شده. معروف ترین اثر پیتون رید تا قبل از «مرد مورچه ای»، کمدی «مرد بله گو» با بازی جیم کری است. البته تا چندی قبل از آغاز فیلمبرداری قرار بود ادگار رایت کارگردانی این پروژه را انجام دهد. او حتی گروه خودش را هم انتخاب کرد اما به دلیل چیزی که «اختلاف خلاقیت با مارول» ذکر شده بود از این پروژه کنار گذاشته شد. اسکات لانگ به نظر واقعا یک کارگردان و «مرد بله گو» برای مارول بوده و توانسته این پروژه را کارگردانی کند.

دلیل اهمیت: آخرین فیلمی که قبل از «انتقام جویان: عصر آلترون ها» اکران می شود، «مرد مورچه ای» است. پس احتمالا تاثیر نسبتا زیادی روی دنیای مارول خواهد داشت. از آنجایی که پیتون رید کارگردان مطرحی نیست می تواند مثل «جاس ویدون» و «جیمز گان» با این فیلم رشد کند اما اگر نتیجه بر عکس باشد ممکن است زحمات کل فاز دوم از بین برود. اما به هرحال نبود فیلم های کامیک بوکی کمپانی دی سی می تواند به فیلم هایی مثل «مرد مورچه ای» کمک کند تا فروش خوبی را در گیشه تجربه کنند.

 

انتقام جویان: عصر آلترون ها

The Avengers: Age of Ultron

کارگردان: جاس ویدن

بازیگران: رابرت داونی جونیور، اسکارلت جوهانسون، جرمی رنر، مارک روفالو، کریس ایوانز، ساموئل ال جکسون، کریس همزوورث، تام هیدلستون، پل بتانی، الیزابت اولسن و...

تاریخ اکران: 1 می 2015

خلاصه داستان: وقتی برنامه های تونی استارک آن طور که می خواهد پیش نمی روند، انتقام جویان دست به کار می شوند تا جلوی یک خادثه وحشتناک را بگیرند.

سایه روشن: جاس ویدون برای استودیوی مارول همان معنایی را می دهد که کریستوفر نولان برای دی سی کامیکس. با این تفاوت که نولان زیر بار مسئولیت جلو بردن پروژه های کامیک بوکی دی سی نرفت اما ویدون در مارول این وظیفه را پذیرفت. هر دو انقلابی در فیلم های ابر قهرمانی به پا کردند و حالا یکی از آنها دوباره با یک فیلم بزرگ ابر قهرمانی برگشته. جالب تر این که «انتقام جویان» نخستین فیلم سینمایی کارنامه ویدون است اما آن قدر مورد تحسین واقع شد که مارول بر اساس طرح او فاز دوم فیلم های ابر قهرمانیش را ساخت. ویدون در این مدت سریال «ماموران شیلد» را هم طراحی کرد تا بتواند داستان های ناگفته در فیلم های سینمایی را با آن به مخاطب انتقال دهد و فضا سازی فازهای سینمایی مارول تکمیل شود.

دلیل اهمیت: وقتی «انتقام جویان» ساخته شد، همه منتظر فیلم عظیمی بودند که پر فروش هم بشود. چرا که پر بود از بازیگران ریز و درشت هالیوودی. موضوع آن هم ابر قهرمانی بود و اقتباسی از محبوب ترین کامیک بوک های تاریخ ایالات متحده. اما کسی فکرش را نمی کرد که  نخستین فیلم سینمایی یک کارگردان بیش از یک میلیارد و پانصد میلیون دلار فروش کند و سومین فیلم پر فروش تاریخ شود، تنها پایین تر از «اوتار» و «تایتانیک». منتقدان هم آن قدر از فیلم تحسین کردند که مارول خیلی زود دستور ساخت قسمت دوم این فیلم را هم به جاس ویدون بدهد. اما با یک فرق بزرگ. او وظیفه هدایت فاز دوم پروژه سینمایی مارول را هم بر عهده گرفت. به این معنی که در هر فیلم از این کمپانی که قرار بود حرفی از «انتقام جویان» زده شود، او باید حضور می یافت و مطمئن می شد که در راستای فیلم «انتقام جویان: عصر آلترون ها» است و از آنجایی که این فیلم قرار است فاز دوم را به پایان برساند و مخاطب را وارد فاز سوم کند، همه آثار  به فیلم او مربوط می شدند. حالا اما انتظار ها به پایان رسیده و قرار است به زودی از این ابر پروژه هالیوودی رونمایی شود. «انتقام جویان: عصر آلترون ها» تا همین جا رکورد دیدن تریلر یک فیلم مارول در یوتیوب را با بیش از 60 میلیون بیننده شکسته و اگر بدبینانه نگاه کنیم قرار است تعداد زیادی رکورد دیگر را هم بشکند.

 

مکس دیوانه: جاده خشم

Mad Max: Fury Road

کارگردان: جرج میلر

بازیگران: تام هاردی، چارلیز ترون، نیکلاس هولت و...

تاریخ اکران: 15 می 2015

خلاصه داستان: در آخر الزمان انسان ها شکست خورده اند و باید برای ابتدایی ترین نیازهایشان هم به جنگ با یکدیگر بپردازند.

سایه روشن: جرج میلر در سال 1971 نخستین قسمت «مکس دیوانه» را کارگردانی کرد. ده سال بعد این هنرمند گزیده کار سینمای استرالیا قسمت دوم مجموعه اش را هم راهی پرده های سینما می کند. «مکس دیوانه» بر عکس آثاری چون «شوالیه تاریکی»، «انتقام جویان» و «مردی از جنس آهن» ابتدا در قالب کتاب مصور به چاپ نرسیده بلکه مثل «تلقین» و «در میان ستارگان» پس از پروژه سینمایی اش تبدیل به کامیک بوک شده. بعد از فیلم دوم، کتاب مصوری بر مبنای آن وارد بازار شد که روایت خاصی را برای داستان گویی انتخاب کرده بود. همین اتفاق موج تحسین ها را بر انگیخت و اکنون سال ها است که بسیاری از کامیک های آخرالزمانی روایتی شبیه «مکس دیوانه» دارند. این تاثیر گذاری عجیب باعث شد جرج میلر در سال 1985 قسمت سوم مجموعه اش را بسازد. سی سال از آن زمان گذشته و این مجموعه فانتزی، تاثیر عمیقی در فضای هنری آمریکا و استرالیا گذاشته. به طوری که نماهنگ ها، قطعات موسیقی و حتی فیلم هایی با بهره گیری از دنیای «مکس دیوانه» ساخته شده است. کارگردانان بزرگی مثل جیمز کامرون و دیوید فینچر این مجموعه را الهام بخش خود دانسته اند و عده ای آن را در کنار «جنگ ستارگان» جرج لوکاس قرار می دهند. حالا پس از سال ها و درست در زمانی که «جنگ ستارگان» جدید هم روی پرده خواهد رفت، جرج میلر هم تصمیم گرفته تا آخرالزمانش را تجدید کند.

دلیل اهمیت: این مجموعه را اصلا دست کم نگیرید. قسمت اول «مکس دیوانه» دومین پروژه ای بود که جرج میلر کارگردانی می کرد. این فیلم توانست سود آورترین فیلم دهه شود و نام خود را در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برساند. همچنین ساخته جرج میلر برای اولین بار دروازه های دنیا را روی سینمای موج نوی استرالیا باز کرد. مل گیبسون هم شهرت جهانی خودش را مدیون سه گانه میلر است. قسمت دوم همان طور که اشاره شده، انقلابی در کتاب های مصور آخرالزمانی راه انداخت. قسمت سوم اگرچه موفقیت دو فیلم قبل از خودش را تکرار نکرد اما به هرحال پایان بخش یک سه گانه مهم در سینمای استرالیا بود. حالا پس از سی سال کارگردان انیمیشن های «هپی فیت» دوباره «مکس دیوانه» را ساخته. بدون مل گیبسون. با حضور تام هاردی، یک ستاره در حال ظهور دیگر در سینمای هالیوود و البته چارلیز ترون. جالب است بدانید که ترون برای این فیلم حاضر شد موهایش را از ته بتراشد و در «یک میلیون راه برای مردن در غرب» ست مک فارلین با کلاه گیس بازی کند. نکته جالب دیگری که ان فیلم را متفاوت می کند این است که 80 درصد جلوه های ویژه «مکس دیوانه: جاده خشم» بدون استفاده از تکنیک CGI انجام شده که می تواند برای علاقه مندان به این رشته جذابیت های زیادی داشته باشد.

 

چهار شگفت انگیز

Fantastic Four

کارگردان: جاش ترانک

بازیگران: مایلز تلر، کیت مارا، مایکل بی. جوردن، جیمی بل و...

تاریخ اکران: 7 آگوست 2015

خلاصه داستان: چهار دانشمند طی فرایندی به قدرت های ماوراءالطبیعه دست پیدا می کنند.

سایه روشن: 10 سال پیش کمپانی مارول، آخرین بار «چهار شگفت انگیز» را روی پرده نقره ای برد. فیلمی با بازی چهره هایی چون جسیکا آلبا و کریس ایوانز که 100 میلیون دلار بودجه داشت و 330 میلیون فروش. از تیم سابق، کریس ایوانز قرار دادش را با کمپانی مارول تمدید کرد و در فاز اول پروژه سینمایی این کمپانی مشهور، نقش «کاپیتان آمریکا» را بر عهده گرفت. بقیه ستاره ها اما یکی پس از دیگری از فیلم های ابرقهرمانی کنار رفتند.  حالا در فیلم جدید یک کارگردان فیلم دومی پشت دوربین قرار گرفته اما در زمینه نوشتن فیلمنامه چهره هایی چون استن لی و سایمون کینبرگ او را همراهی کرده اند که می تواند نوید بخش ساخته شدن یک فیلم متوسط رو به خوب باشد.

دلیل اهمیت: وقتی سال 2007، آخرین قسمت دوگانه «چهار شگفت انگیز» با تیم سابق اکران شد، مارول تازه در آغاز فاز اول پروژه عظیم سینمایی اش بود. این کمپانی به خاطر قراردادهای جداگانه ای که با کمپانی های دیزنی و فاکس قرن بیستم داشت، نمی توانست از کاراکترهای «چهار شگفت انگیز» در پروژه اش استفاده کند. اما با انتشار نامه های مدیران کمپانی سونی توسط گروه «محافظان صلح» مشخص شد که فاکس خودش برنامه مفصلی برای فیلم های کامیک بوکیش دارد و می خواهد یک چندگانه را با حضور شگفت انگیزان و مردان ایکس بسازد. قطعی شدن ساخت قسمت دوم فیلم جاش ترانک در سال 2017 هم نشانی بر این مدعی است. البته از آنجایی که خیلی از کمپانی ها با افشای برنامه هایشان تصمیم به تغییر آنها گرفتند، نمی توان به طور 100 درصد در مورد آینده دنیای ابرقهرمانان فاکس نظر داد اما فعلا می توان آنها را مهم ارزیابی کرد.

 

 

چه رویاهایی می آیند... بخش پایانی

0
0

فصل جوایز:

ماه نوامبر و با برگزاری مراسم جوایز گاتهام فصل جوایز رسما آغاز می شود و تا فوریه که اسکارها برندگانشان را می شناسند ادامه دارد. در این فاصله اکثر جشن های معتبر سینمایی و جوایز سالانه آمریکای شمالی منعقد می شوند به همین جهت این مقطع به «فصل جوایز» شهرت دارد. پیش بینی فیلم هایی که هرسال به موفقیت دست پیدا می کنند کار بسیار سختی است. اما از آنجایی که خصوصا برای مراسم اسکار تهیه کنندگان احتیاج به لابی کردن و رایزنی دارند، نشدنی نیست. با این وجود هر سال شگفتی ها یا فیلم های مستقلی پیدا می شوند که همه معادلات را به هم بریزند. اما این موضوع باعث نمی شود فیلم هایی که خود هالیوودی ها از حالا طور دیگری نگاهشان می کنند را در پرونده مان نادیده بگیریم. آثاری که به خاطر تیم سازنده شان و تاریخ اکران می توان احتمال حضورشان در فصل جوایز را داد. لازم به ذکر است برخی فیلم های این بخش، مثل «جنگ ستارگان» را با رویکرد دیگری در قسمت های دیگر بررسی کرده ایم. نکته دیگر این که فیلم هایی مثل «بانو در ون» یا «مایلز پیش رو» هم بودند که می توانستند در این فهرست قرار گیرند اما تا زمان نگارش مطلب اطلاعات زیادی از آنها در دست نبود. 

 

استیو جابز

Steve Jobs

کارگردان: دنی بویل

بازیگران: مایکل فاسبندر، ست روگن، کیت وینسلت، افشین اولیایی و...

تاریخ اکران: 9 اکتبر 2015

خلاصه داستان: فیلم زندگی استیو جابز، سه مقطع از زندگی موسس کمپانی اپل را تا سال 1998 روایت می کند.

سایه روشن: درست از لحظه ای که استیو جابز دار فانی را وداع گفت زمزمه های ساخت فیلم در مورد او یا ادای دین به وی در هالیوود شنیده می شد. کمپانی پیکسار که یکی از شرکت های تاسیس شده توسط استیو جابز بود انیمیشن «شجاع» را به وی تقدیم کرد. در آن فیلم هر گاه پرنسس مریدا، سیب می خورد به دلایل مختلف نمی توانست بیشتر از یک قطعه از آن را با دندان جدا کند. سال 2013 اولین فیلم در مورد رئیس کمپانی«اپل» ساخته شد. فیلمی به نام «جابز» و با بازی اشتون کاچر در نقش اصلی. اثری که اصلا نتوانست انتظارات را بر آورده کند. از همان زمان بود که شایعات ساخته شدن فیلمی عظیم در مورد استیو جابز مطرح شد. در مقطعی حتی قرار بود دیوید فینچر آن را با بازی کریستین بیل بسازد. اما به هر صورت قرعه به نام دنی بویل و مایکل فاسبندر افتاد. جالب است بدانید استیو ووزنیاک، مشاور این پروژه بوده است. شخصی که قرار است ست روگن نقشش را بازی کند.

دلیل اهمیت: آرون سورکین فیلمنامه نویس مطرحی در هالیوود محسوب می شود. او به خاطر اقتباس های خوبش شهرت دارد. ضمن این که برای نوشتن فیلم «شبکه اجتماعی» از روی زندگی مارک زاکربرگ توانست جایزه اسکار را به خودش اختصاص دهد. خالق سریال «اتاق خبر» که فیلمنامه «مانی بال» را هم در پرونده اش دارد، استیو جابز را از روی کتابی به همین نام نوشته والتر ایساکسن اقتباس کرده است. این نخستین بار پس از کارگردانی افتتاحیه رقابت های المپیک 2012 لندن است که دنی بویل به هالیوود بازگشته تا فیلمی را کارگردانی کند. پیش از این دو فیلم «میلیونر زاغه نشین» و «127 ساعت» از میان آثار وی بیشترین تحسین را به خودشان اختصاص داده اند که در این بین «میلیونر زاغه نشین» توانسته جایزه اسکار بهترین فیلم سال را هم به خودش اختصاص دهد. از آنجایی که خود استیو جابز هم شخصیت بزرگی در آمریکای معاصر و صنعت تکنولوژی دنیا محسوب می شود این فیلم می تواند یکی از مهم ترین آثار سال شود.

 

پل جاسوس ها

Bridges of Spies

کارگردان: استیون اسپیلبرگ

بازیگران: تام هنکس، امی ریان، آلن آلدا، بیلی مگنوسن و...

تاریخ اکران: 16 اکتبر 2015

خلاصه داستان: در دوره جنگ سرد، یک وکیل آمریکایی توسط سی آی ای استخدام می شود تا خلبانی اسیر در شوروی را نجات دهد.

سایه روشن: سومین فیلم سیاسی متوالی استیون اسپیلبرگ بعد از «اسب جنگی» و «لینکلن». کارگردان «فهرست شیندلر» سال پرکاری را سپری خواهد کرد. او امسال تهیه چند فیلم را بر عهده دارد و یک فیلم را هم کارگردانی می کند. فیلمی که از قضا می توان خیلی امیدوارانه نگاهش کرد. چهارمین همکاری تام هنکس و اسپیلبرگ بعد از «ترمینال»، «اگه می تونی منو بگیر» و «نجات سرباز ریان» که بعد از 11 سال رخ داده همکاری عجیبی بین چند کمپانی رقیب را نشان می دهد. تاچ استون، امبلین اینترتینمنت و دریم وورکس مهم ترین استودیوهای سازنده فیلم هستند اما والت دیزنی و فاکس قرن بیستم پخش کننده های آن می باشند که در نوع خود بی نظیر است.

دلیل اهمیت: اگرچه اساسا برای فیلم های استیون اسپیلبرگ دیگر نباید دنبال دلیل اهمیت گشت اما وقتی فیلمنامه ای را برادران کوئن بنویسند و کارگردان «آرواره ها» آن را بسازد، جای هیچ صحبتی نمی گذارد که این فیلم قطعا یکی از مهم ترین آثار سال 2015 است. خصوصا اگر بازیگر صاحب سبکی چون تام هنکس هم در آن بازی کند. نکته ای که ما را کمی نا امید می کند این است که تا کنون هیچ فیلمی از کمپانی دیزنی نتوانسته جایزه اسکار بهترین فیلم سال را از آن خودش کند. اما همیشه یک اولین بار وجود دارد.

 

هشت نفرت انگیز

The Hateful Eight

کارگردان: کویینتین تارانتینو

بازیگران: چانینگ تاتوم، کرت راسل، ساموئل ال جکسون، جنیفر جیسون لی، تیم راث، بروس درن و...

تاریخ اکران: 13 نوامبر 2015

خلاصه داستان: بعد از جنگ های داخلی آمریکا، جایزه ببر ها دنبال سرپناهی جهت مخفی شدن می گردند اما همیشه خیانت آنها را به خطر می اندازد...

سایه روشن: کویینتین تارانتینو بعد از «جانگوی رها از بند» سراغ «هشت نفرت انگیز» آمد. دو فیلم وسترن اسپاگتی، پشت سر هم. اما دومی حسابی برایش حاشیه ساز شد. اول فیلمنامه آن بیرون درز کرد. کیو تی تصمیم گرفت دیگر آن را کارگردانی نکند و فقط در مراسمی با حضور بازیگرانی که قرار بوده در فیلم حضور داشته باشند، فیلمنامه خوانی کنند. اما بعد نظرش برگشت و تصمیم گرفت با تغییراتی آن را بسازد. فیلم جدید او مثل «جانگوی رها از بند»، «لعنتی های بی آبرو» و «پالپ فیکشن» پر از ستاره های ریز و درشت هالیوودی است. از بین بازیگرانی که در این فیلم حضور دارند ساموئل ال جکسون برای ششمین بار مقابل دوربین تارانتینو حاضر خواهد شد. همین طور این نخستین بار پس از «جانگوی رها از بند» و «لعنتی های بی آبرو» است که کریستوف والتز در فیلمی از تارانتینو حضور ندارد. هر دو فیلم قبلی با بردن اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای والتز همراه شده بود.

دلیل اهمیت: فیلم های تارانتینو جزو معدود آثار سینمایی هستند که هم توسط منتقدان خاص جشنواره هایی مثل کن مورد تحسین قرار گرفته اند و هم منتقدان آمریکایی آنها را می پسندند. سبک خاص کارگردانی وی طرفداران زیادی پیدا کرده و فیلم های زیادی با الهام از آثار او در جهان ساخته شده اند. تارانتینو همین طور دوبار برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شده و دو فیلم آخر او مجموعا نامزد 13 جایزه اسکار شده اند و از این بین سه تا را به خود اختصاص داده اند. «هشت نفرت انگیز» می تواند در بخش های «بهترین فیلم»، «کارگردانی»، « فیلمنامه»، «بازیگران مرد و زن»، «فیلمبرداری» و «تدوین» از شانس های اصلی کسب جوایز پایان سال باشد.

 هولوگرامی برای پادشاه

A Hologram For The King

کارگردان: تام تایکور

بازیگران: تام هنکس، ساریتا چادهاری، تام اسکریت و...

تاریخ اکران: 25 نوامبر 2015

خلاصه داستان: اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته دیو ایگرز. یک تاجر ناموفق آمریکایی تصمیم می گیرد تا به عربستان برود و ایده اش را به پادشاه ثروتمند عرب بفروشد.

سایه روشن: تام تایکور اصلا در دایره کارگردانان درجه یک یا مولف دنیا حضور ندارد. فیلم قبلی او یک کارگردانی سه نفره با واچوفسکی ها در «اطلس ابر» بود و حالا سراغ اقتباس از رمان هولوگرامی برای پادشاه آمده است. اثری که در مراکش، مصر و آلمان فیلمبرداری شده و در فصل جوایز اکران می شود.

دلیل اهمیت: اول این که «هولوگرامی برای پادشاه»، دومین فیلم تام هنکس در فصل جوایز است. اگر این اثر پرداخت خوبی داشته باشد می تواند شانس زیادی برای بازیگر «فارست گامپ» و «نجات آقای بنکس» همراه خودش بیاورد. از سوی دیگر محبوبیت رمان اصلی می تواند به فروش آن هم کمک کند. اما اگر این فیلم آن چیزی نشود که پیش بینی می کنیم، فقط می تواند باعث سرگرمی مخاطبین در کریسمس شود. همین طور نگاه جدید سینمای آمریکا به خاورمیانه می تواند برای ما اهمیت داشته باشد.

 

شوالیه جام ها

Knight of Cups

کارگردان: ترنس مالیک

بازیگران: کریستین بیل، کیت بلانشیت، ناتالی پورتمن و...

تاریخ اکران: 11 دسامبر 2015

خلاصه داستان: یک فیلمنامه نویس مفیم لس آنجلس می خواهد از اتفاقاتی که پیرامونش می افتد سر در آورد.

سایه روشن: ترنس مالیک در طول کارنامه کاریش هر چهار یا پنج سال (گاهی حتی بیشتر) یک فیلم را کارگردانی کرده. از آقای اسرار آمیز هالیوود حتی عکس های زیادی هم منتشر نشده. عادت به مصاحبه و حاشیه سازی ندارد و در آشفته بازار لس آنجلس به آرامی کار خودش را می کند. اما درست بعد از «درخت زندگی» روند ساخت فیلم هایش سرعت گرفت. او سال 2012 «به سوی شگفتی» را ساخت.  سه سال فیلم نساخت اما امسال دو فیلم دارد و سال 2016 هم یک مستند. از میان دو فیلم امسالش که هر دو با بازی کریستین بیل و به صورت پشت سر هم فیلمبرداری شده، یکی «شوالیه جام ها» است ولی اطلاعات زیادی از فیلم دیگر نداریم. نه تاریخ اکرانش را می دانیم و نه حتی نامش را. اما می دانیم که تعدادی از بازیگرانش از جمله ناتالی پورتمن و کیت بلانشیت در هر دو فیلم حضور دارند.

دلیل اهمیت: در تمام سال هایی که ترنس مالیک فعال یا غیر فعال بوده او هیچ وقت اقدام به سری سازی نکرده بود. چیزی که به نظر می رسد امسال انجام داده. کارشناسان حوزه جوایز با احتیاط به این مجموعه نگاه می کنند. نه به راحتی از کنارش می گذرند و نه دیدی امیدوارانه دارند. حضور بازیگرانی مثل ناتالی پورتمن، کریستین بیل و کیت بلانشیت در نقش های اصلی که هرسه حداقل یک بار برنده جایزه اسکار شده اند می تواند منتقدان را امیدوار کند. هر چند آخرین فیلمی که از مالیک دیده ایم، «به سوی شگفتی» هیچ شگفتی خاصی ایجاد نکرد اما در مورد این دوگانه عجیب باید با احتیاط سخن بگوییم. خصوصا که در زمان ساخت خبری از فیلمنامه نبوده و بازیگران بدون خواندن متن مقابل دوربین رفته اند.

 

بازگشته

The Revenant

کارگردان: الخاندرو گونسالس اینیاریتو

بازیگران: لئوناردو دی کاپریو، تام هاردی، ویل پولتر و...

تاریخ اکران: 25 دسامبر 2015

خلاصه داستان: اقتباسی از رمان «بازگشته» نوشته مایکل پانکه. در قرن نوزدهم، دسته ای به شکار می روند اما یکی از اعضا که مورد حمله خرس گریزلی قرار گرفته توسط گروه، مورد سرقت قرار می گیرد و رها می شود تا بمیرد. او به سختی خود را نجات می دهد و تلاش می کند تا از اعضای گروه انتقام بگیرد.

سایه روشن: اینیاریتو یکی از فیلمسازان مهم آمریکای لاتین و جهان است. کارگردانی که فیلم هایی مثل «21 گرم»، «بابل» و «مرد پرنده ای» را کارگردانی کرده و بارها مورد تقدیر منتقدان قرار گرفته است. این کارگردان مکزیکی اما بعد از سه گانه مرگ و «بیوتیفول» به ناگاه چرخشی عجیب در کارنامه کاریش داشت. او که تاکنون به عنوان یک فیلمساز مستقل عمل می کرد، سراغ ساخت «مرد پرنده ای» رفت. فیلمی کاملا هالیوودی که رگه هایی از سینمای تارنتینو را با خود همراه داشت. او حالا با موفقیت فیلم قبلی، سراغ یک پروژه هالیوودی دیگر آمده: «بازگشته» با بازی لئوناردو دی کاپریو.

دلیل اهمیت: الخاندرو گونسالس اینیاریتو تا کنون ژانر های مختلفی را تجربه کرده که مورد توجه منتقدین هم بوده. او بعد از ساخت یک کمدی تلخ سراغ فیلمی با مضامین تاریخی آمده. در تمام این سال ها اما فیلم های او نقاط مثبت مشترکی داشته اند که می توان پیش بینی کرد، «بازگشته» را هم به موفقیت برسانند. یکی از این نقاط مثبت، بازیگری است. اینیاریتو بازیگردان خوبی است که می تواند دی کاپریو را امیدوار کند، بالاخره بعد از 4+1 بار نامزدی، جایزه اسکار بازیگری را بگیرد. خود دی کاپریو هم این موضوع را می داند. یادمان باشد او بازی در نقش «استیو جابر» فیلم دنی بویل را رد کرد تا در این فیلم بازی کند. از سوی دیگر نمی توان از فیلمنامه و کارگردانی آثار اینیاریتو هم گذشت. فیلمبرداری هم که برای چندمین بار توسط امانوئل لوبزکی انجام می شود. اگر اتفاق خاصی نیفتد می توان «بازگشته» را یکی از نامزدهای اسکار بهترین فیلم سال دانست.

 

مکبث

Macbeth

کارگردان: جاستین کرزل

بازیگران: مایکل فاسبندر، ماریون کوتیار، شان هریس و...

تاریخ اکران: 2015

خلاصه داستان: اقتباسی از نمایش مشهور ویلیام شکسپیر. مکبث با وسوسه همسرش شاه دانکن اسکاتلند را می کشد و از آن پس دیگر چیزی مثل قبل نیست.

سایه روشن: «مکبث» سومین فیلم جاستین کرزل است. او بعد از دو فیلم معمولی این بار سراغ اقتباسی از نمایشنامه محبوب و مشهور ویلیام شکسپیر رفته تا بلکه مشکل متن را از فیلمش دور کند. سه فیلمنامه نویس این اقتباس را انجام داده اند که هیچ کدام شهرت خاصی ندارند و فیلم مهمی هم در کارنامه شان دیده نمی شود. شاید روی کاغذ خیلی نتوان به این فیلم امید داشت اما حضور مایکل فاسبندر و ماریون کوتیار، نشان می دهد گروه، به شدت جاه طلب هستند و این فیلم می تواند یکی از شگفتی های فصل جوایز باشد. ضمن این که کمپانی وینستین تهیه کننده اصلی فیلم «مکبث» است و هروی وینستین به تنهایی می تواند خیلی از معادلات را به نفع فیلم هایش تغییر دهد. همان طور که سال گذشته «فیلومنا» در عین ناباوری نامزد اسکار بهترین فیلم سال شد و امسال هم «بازی تقلید» در این فهرست قرار دارد.

دلیل اهمیت: مکبث یکی از محبوب ترین نمایشنامه ها در تاریخ هنرهای نمایشی است. بارها گروه های مختلف با زبان های مختلف در سراسر جهان خودش یا اقتباس هایی از آن را روی صحنه و یا حتی پرده سینما برده اند. چیزی که تقریبا همه به آن معترفند این است که نقش «بانو مکبث» یکی از سخت ترین نقش هایی است که در طول تاریخ این هنر نوشته شده و هر بازیگری توانایی ایفای آن را ندارد. ماریون کوتیار که سابقه بردن جایزه اسکار را هم دارد پس از چند نقش تحسین شده در جشنواره های گوناگون سراغ یکی از بزرگ ترین چالش های دوران فعالیتش آمده. نتیجه این فیلم می تواند تاثیر مستقیمی در کارنامه کاری او داشته باشد. شاید سال آینده او را در لیست نامزدهای اسکار هم ببینیم. مایکل فاسبندر هم تا کنون یک بار نامزد جایزه اسکار شده. او پنجمین بازیگر مجموعه مردان ایکس، پس از جیمز مک آووی، پاتریک استوارت و یان مک کلن است که نقش مکبث را بازی می کند. باید دید نتیجه همکاری این زوج هنری می تواند فیلم را به موفقیت برساند یا نه؟!

 

کنار دریا

By The Sea

کارگردان: آنجلینا جولی

بازیگران: برد پیت، آنجلینا جولی، ملانی لورن و...

تاریخ اکران: 2015

خلاصه داستان: در میانه دهه هفتاد میلادی یک نویسنده آمریکایی و هسمرش به روستایی در فرانسه سفر می کنند.

سایه روشن: قرار بود این فیلم آخرین باری باشد که آنجلینا جولی نقشی را مقابل دوربین بر عهده دارد که این اتفاق نیفتاد. جولی که برای سومین بار روی صندلی کارگردانی می نشیند در دو فیلم قبلیش تحسین برخی منتقدان را بر انگیخت و توانست خود را به عنوان یک کارگردان آینده دار معرفی کند. بازیگر سرشناس آمریکایی فیلم «آقا و خانم اسمیت» می خواهد این کار را جدی تر دنبال کند و «کنار دریا» جدیدترین دغدغه های وی به عنوان یک کارگردان را به تصویر خواهد کشید. همچنین فیلم حاضر پس از 10 سال آنجلینا جولی و برد پیت را با هم مقابل دوربین نشان خواهد داد.

دلیل اهمیت: پیشرفت آنجلینا جولی از «در سرزمین خون و عسل» تا «شکست ناپذیر» فوق العاده بوده. اگرچه بدون شک قسمتی از این موفقیت به خاطر فیلمنامه قابل توجه برادران کوئن است اما کارگردانی جولی به نسبت فیلم اولش را هم می توان پخته تر دانست و ستود. نکته قابل توجه در «کنار دریا» این است که فیلمنامه یک بار دیگر توسط بازیگر «بچه عوضی» نوشته شده و این فیلم عیار واقعی آنجلینا جولی را روی صندلی کارگردانی مشخص خواهد کرد.

 


این بچه همسایه

0
0

به حول و قوه الهی پنجمین شماره دوره جدید ماهنامه نقد سینما و هفتاد و یکمین شماره پیاپی این نشریه سینمایی منتشر شد. عذرخواهی می کنم که متن اصلی مطالبم در این شماره را با بیش از یک ماه تاخیر روی وبلاگ قرار می دهم اما مشکلات شخصی باعث می شد نتوانم زودتر سراغ آپدیت وبلاگ بیایم. 

 

این بچه همسایه

جشنواره بین المللی فیلم فجر در حالی به پایان رسید که بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی داشت. اگرچه رسانه های داخلی بیشتر به وجوه منفی آن نگریستند اما زاویه دید خارجی ها متفاوت بود. بسیاری از رسانه های جهان تغییر ساختار جشنواره بین المللی فیلم فجر را در ادامه رویکرد «ارتباط با دنیا»ی دولت تدبیر و امید دانسته بودند. وراییتی در مطلبی به قلم نیک ویوارلی به این رویداد فرهنگی کشورمان پرداخته بود. ویوارلی که نسبتا خوب به شرایط جشنواره ما آگاه است مطلبش را با اطلاعاتی عمومی در این باره آغاز کرده. او با توضیحاتی در مورد ساختار جشنواره و سازمان سینمایی که به جای فارابی عهده دار برگزاری سی و سومین دوره فجر است یادداشتش را ادامه می دهد.

جشنواره بین المللی فیلم فجر در حالی به پایان رسید که بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی داشت. اگرچه رسانه های داخلی بیشتر به وجوه منفی آن نگریستند اما زاویه دید خارجی ها متفاوت بود. بسیاری از رسانه های جهان تغییر ساختار جشنواره بین المللی فیلم فجر را در ادامه رویکرد «ارتباط با دنیا»ی دولت تدبیر و امید دانسته بودند. وراییتی در مطلبی به قلم نیک ویوارلی به این رویداد فرهنگی کشورمان پرداخته بود. ویوارلی که نسبتا خوب به شرایط جشنواره ما آگاه است مطلبش را با اطلاعاتی عمومی در این باره آغاز کرده. او با توضیحاتی در مورد ساختار جشنواره و سازمان سینمایی که به جای فارابی عهده دار برگزاری سی و سومین دوره فجر است یادداشتش را ادامه می دهد. نویسنده وراییتی حتی تیتر مطلبش را هم بر اساس همین موضوع انتخاب کرده است: «با طراحی مجدد جشنواره فجر، ایران در جست و جوی فیلم های خارجی بیشتر» . اما بدون شک بخش جذاب متن وی جایی است که او تحلیل سیاسی خود را در حوزه فرهنگ ارائه می دهد. به ادعای ویوارلی، درست پس از اعلام رسیدن به چارچوب توافق جامع ایران و 5+1 در رسانه های دنیا، سازمان سینمایی هم طی دو کنفرانس مطبوعاتی اعلام می کند که برای نخستین بار در تاریخ سی و سه ساله جشنواره فجر این فستیوال امسال مجزا از بخش مسابقه سینمای ایران برگزار خواهد شد. او معتقد است سیگنال های تشویق کننده ای که رئیس جمهور متعادل ایران، حسن روحانی فرستاده باعث شده تا حدود 240 میهمان خارجی در این دوره جشنواره حاضر باشند. گزارش نسبتا کوتاه وراییتی با اشاره به اهدای خرس طلای برلین به «تاکسی» جعفر پناهی پایان می یابد. فیلمی که اگرچه مجوز ساخت و نمایش در ایران ندارد اما در حال نمایش در سینماهای اروپا است. پناهی حق پخش فرانسه فیلمش را با 200 هزار یورو یه کمپانی ممنتو فیلمز واگذار کرده. جالب است بدانید که این فیلم در سی کشور دیگر هم اکران خواهد شد. جالب تر این که پیش از این به نقل از جعفر پناهی نقل شده بود که وی «تاکسی» را با 100 میلیون تومانی که قرض کرده ساخته اما به نظر می رسد حالا می تواند با سود خوبی وجه اصلی را به صاحبانش مسترد گرداند. پناهی که به نظر می رسد ثروتمندترین راننده تاکسی دنیا باشد، اخیرا روی صفحه اینستاگرامش از پوستر فیلم تازه اش رونمایی و اعلام کرد این فیلم به زودی در آلمان و با دوبله آلمانی اکران می شود. پیش از این هم ممنتو فیلمز از پوسترهای فرانسوی فیلم پرده برداری کرده که روی آن نام اثر جدید کارگردان «این یک فیلم نیست» و «پرده» را «تاکسی تهران» درج کرده بود. ممنتو فیلمز فرانسه سابقا حق پخش آثاری چون «جدایی نادر از سیمین» و «گذشته» اصغر فرهادی را هم خریداری کرده است.

فجر سی و سوم در رسانه های شرق آسیا هم بازتاب داشت. خبرگزاری های چینی از قرارداد بین بنیاد سینمایی فارابی و «شاینوورک مدیا»ی چین در بازار بین المللی فجر خبر دادند. طی این قرارداد اولین محصول مشترک سینمای این دو کشور با نام «رسم شائولین» توسط تیم سازنده ای مشترک ساخته خواهد شد. این نخستین فیلم با مضمون کنگ فو است که توسط ایران و چین ساخته می شود. قرار است فیلمبرداری این اثر در هر دو کشور انجام شود. وبسایت های چینی از قول امیر اسفندیاری مدیر روابط بین الملل بنیاد سینمایی فارابی ابراز امیدواری کرده اند که «رسم شائولین» علاوه بر اکران در ایران و چین وارد بازار جهانی هم شود. این فیلم داستان یک طرفدار ورزش کنگ فو در ایران است که به معبد شائولین در ایالت هنان چین می رود.

در ماهی که گذشت بیست و ششمین دوره جشن بزرگداشت سینمای ایران UCLA هم برگزار شد. این مراسم با اکران فیلم «قصه ها» ساخته پر حاشیه رخشان بنی اعتماد هم همراه بود. کارگردانی که خودش هم در مراسم حاضر بود و عکس هایش در آمریکا بازتاب زیادی در رسانه های ایرانی داشت. البته این مراسم تقریبا 10 روزه میهمان های دیگری هم داشت. چهره هایی چون شهرام مکری، کامران حیدری و سپیده فارسی برخی دیگر از حاضران بودند. جالب است بدانید که جشنواره سینمای ایران UCLA با فیلم «طبیعت بی جان» سهراب شهید ثالث به پایان رسید. «رد کارپت» رضا عطاران، «ماهی و گربه» شهرام مکری، «رز سرخ» سپیده فارسی(با موضوع فتنه سبز)، «در دنیای تو ساعت چند است؟» صفی یزدانیان و... از دیگر آثار شرکت کننده در جشنواره فیلم های ایرانی UCLA محسوب می شوند.

انتهای پیام/

این 10 نفر

0
0

تایم طبق یک سنت، اقدام به معرفی 100 چهره تاثیر گذار هر سال می کند. این افراد در سال گذشته کار یا کارهای قابل توجهی انجام داده اند که آنها را لایق حضور در فهرست این مجله می نماید. در میان چهره های تاثیر گذار سال 2014 که لیستشان به تازگی منتشر شده از ایران دو نفر حضور دارند: دکتر محمد جواد ظریف و دکتر پردیس ثابتی. در سالی که به جز ایرانی ها، چهره هایی مثل باراک اوباما، بنیامین نتانیاهو و تیم کوک هم هستند، تصویر کانیه وست، خواننده و رپر آمریکایی جلد مجله را اشغال کرده. تایم در شماره ویژه ای که به معرفی اشخاص انتخابی می پردازد از فردی معمولا شناخته شده و مرتبط با شخص مورد نظر می خواهد تا این کار را بر عهده گیرد. به همین مناسبت نگاهی انداخته ایم به مهم ترین چهره های سینمایی فهرست تایم و بخشی  از مطالبی که در موردشان نوشته شده. 

کریستوفر نولان (کارگردان)

مایکل کین: «عادت داشتم که بگویم او «دیوید لین» جدید است اما الان به شما می گویم او «کریستوفر نولان» است... سر صحنه، مهم نیست که هوا چقدر گرم باشد، او تمام روز یک اورکت می پوشد و چای می نوشد. شما نمی توانید متوجه شوید که او یک کارگردان است. خبری از داد و فریاد نیست. وی یک جنتلمن آرام است. اگر کار اشتباهی انجام دهید، فقط دوباره تلاش خواهید کرد. درست مثل کار کردن با یک فیلسوف.»

کارگردان «تلقین» و سه گانه «شوالیه تاریکی» امسال از نهمین فیلم بلند سینمایی اش رونمایی کرد. «در میان ستارگان» از روی تئوری دکتر کیپ ثورن ساخته شده که در نوع خودش بی نظیر است. این فیلم به جز تحسین منتقدان و نامزدی در 5 جایزه اسکار موفق شد 675 میلیون دلار هم فروش داشته باشد.

 

جولین مور( بازیگر)

تام فورد: «نترس. این اولین کلمه ایست که وقتی به جولین مور فکر می کنم به ذهنم خطور می کند... جولین یکی از بزرگ ترین بازیگرانی است که امروزه به کار مشغول است. اما وی یک انسان فوق العاده هم هست. افتخار می کنم به این که او را «دوست» خطاب می کنم.»

این بازیگر 54 ساله هالیوودی سال گذشته برای یازدهمین بار نامزد جایزه انجمن بازیگران آمریکا شد. همین طور برای بار نهم نامزد گولدن گلوب و برای بار چهارم کاندید دریافت جایزه بفتا شد. همه این ها را بگذارید کنار پنجمین نامزدیش برای جایزه اسکار و البته نخستین نامزدیش برای جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره بین المللی فیلم کن. جالب این که وی توانست همه این جوایز را به خودش اختصاص دهد تا بار دیگر در دهه ششم زندگیش روی جلد مجلات سینمایی و صدر اخبار خبرگزاری ها برود.

 

کریس پرت (بازیگر)

امی پولر: «کریس پرت اینجاست تا ما را نجات دهد. از بیگانگان فضایی، دایناسورها و بی حوصلگی عمومی. آمریکا تصمیم گرفته تا او ستاره بزرگ بعدی سینما باشد و من می دانم چرا. این به خاطر شانه های پهن یا بر آمدن از یک خانواده ساده نیست. به خاطر این نیست که او مثل یک ترکیب فوق العاده از فردی که می شناسیدش و فردی که می خواهید مثلش باشید است. به خاطر این است که او یک چیز مخصوص دارد. چیزی جادویی که به شما می گوید او به سختی تلاش کرده و قرار نیست وقت شما را بگیرد... .»

پرت از آن دست چهره هایی است که همای سعادت در هالیوود به ناگاه روی سرش نشست. به عنوان بازیگر مهمان به سریال کمدی «پارک ها و تفریحگاه ها» پیوست. حضور او آن قدر مخاطب پسند بود که برای فصول بعدی به تیم اصلی اضافه شد. بازی در همین سریال کافی بود تا دروازه های جدید سینما هم به رویش گشوده شود. سال گذشته وی به عنوان نقش اصلی در یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ کمپانی مارول، «محافظان کهکشان» درخشید و فصل آخر سریال کمدیش را هم به پایان برد.

 

لی دنیلز( کارگردان)

اپرا وینفری:« دو سال پیش برای اولین بار در پانزده سال گذشته برای بازی در یک فیلم، پا به صحنه فیلم «خدمتکار» گذاشتم. لی داشت اولین صحنه ام را کارگردانی می کرد که ناگاه از پشت دوربین با عجله به سمت من آمد و داد زد:«بازی نکن»! به همین خاطر است که بازیگران دوست دارند با لی کار کنند. او مجبورتان می کند درهر نفس، درون کاراکترتان باشید.»

کارگردان مشهور سینمای آمریکا که در هر عرصه ای یکی از مدافعان اصلی سیاهان کشورش بوده در جدیدترین کارش یک سریال با مضمون موسیقی هیپ هاپ و سیاه پوستان را خلق کرده که محصول شبکه فاکس است. سریال «امپراطوری» سال گذشته با تحسین زیاد منتقدان مواجه شد به طوری که امتیازش در روتن تومیتوز 79 درصد است. قسمت نخست این سریال توانست بالاترین رتبه را بین قسمت های نخست سریال های فاکس در سه سال اخیر کسب کند و قسمت آخرش بالاترین رتبه برنامه های دارای متن تلویزیون آمریکا در سال گذشته را به خودش اختصاص داد. این قسمت همین طور بهترین قسمت آخر از فصل اول یک سریال آمریکایی در 15 سال اخیر است.

 

باب ایگر( مدیر عامل دیزنی و عضو هیئت مدیره اپل)

راپرت مرداک: «وقتی باب 15 میلیارد دلار را برای پیکسار، لوکاس فیلم و مارول پرداخت، هالیوود شوکه شد! اما بعدا معلوم شد که چقدر این سرمایه گذاری ها منطقی و بزرگ بودند به طوری که دیزنی را پیشگام کرد. دیزنی زیر نظر باب، خیلی بعید است در زمان منجمد شود.»

ایگر قطعا یکی از مهم ترین و بهترین مدیران آمریکا در دهه اخیر بوده است. وی موفق شد در سالی که گذشت کمپانی مشهور دیزنی را تبدیل به بزرگ ترین کمپانی صنعت سرگرمی در دنیا کند به طوری که در پایان سال مالی 2014 دیزنی 48.8 میلیارد دلار درآمد داشته است. برخی معتقدند باب ایگر ترکیبی از استیو جابز و والت دیزنی است.

 

اما واتسون( بازیگر)

جیل آبرامسون: «واتسون تنها 9 سال داشت که برای نقش هرماینی( گرنجر) تست داد و در تمامی فیلم های هری پاتر حضور پیدا کرد. او بعد از هاگوارتز مدرک ادبیات انگلیسی اش را از دانشگاه براون گرفت. سخنرانی «او برای او» در داووس یک شور اینترنتی به پا کرد اما جای تعجب نیست که با اعتراضات ضد فمینیست ها و حتی چند تهدید مواجه شد.... اما عکس العمل مطمئن و جالب او این بود: اگر سعی می کنند تا از این کار کناره گیری کنم، برعکسش را انجام دادند.»

اما واتسون اگرچه بعد از مجموعه هشت قسمتی هری پاتر در چند فیلم سینمایی بازی کرد اما هیچ گاه مثل قبل دیده نشد. حتی به خاطر بازی در «نوح» دارن آرانوفسکی. او چند وقتی هست که کمپینی فمینیستی را تاسیس کرده و همکاری هایی با سازمان ملل هم دارد. سخنرانی سازمان ملل او بیش از 8 میلیون بار در فضای مجازی دیده شده که باعث می شود نام اما واتسون به لیست 100 چهره تاثیرگذار سال اضافه شود.

 

ریس ویترسپون( بازیگر)

میندی کالینگ: « تا جایی که به خاطر می آورم، بازی ریس ویترسپون در نقش شریل استراید فیلم «وحش»، بازی مورد علاقه من از یک بازیگر در یک فیلم در سال یا سال های گذشته بود. چون به شدت ریسکی بود، قدرتمند هم بود. تقریبا هر کاراکتری که ریس بازی کرده را می توان با کلمات «حساس» و «دوست داشتنی» توصیف کرد اما اینجا با یک زن مشکل دار و دلشکسته مواجهیم و کارهایی می کند که کمتر دیده ایم زنی در فیلم انجام دهد. با این وجود او کماکان حساس و دوست داشتنی است.»

ریس ویترسپون در سال 2014 موفق شد نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «وحش» شود. هرچند که جایزه را به جولین مور و فیلم «آلیس آرام» واگذار کرد.

 

بردلی کوپر( بازیگر)

اولیور پلات: « خیلی سخت است کاری کنی که مردم و مخصوصا دوستانت فراموش کنند درون فیلم، چه کسی هستی. اما بردلی همین قدر خوب است و من فکر می کنم ما فقط اشاره ای از آنچه در آینده می آید را دیده ایم.»

کوپر امسال در «تک تیرانداز آمریکایی» بازی کرد. فیلمی که تبدیل به پر فروش ترین اثر جنگی تاریخ سینما شد و دومین فیلم پر سود سال 2014 پس از «تبدیل شوندگان: عصر انقراض». این فیلم پر فروش ترین ساخته کلینت ایستوود هم لقب گرفت و نامزد شش جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم شد. کوپر که در «محافظان کهکشان» هم نقش راکت راکون را بر عهده داشت، در سه سال اخیر نامزد 4 جایزه اسکار شده که رکورد قابل توجهی است.

 

ریچارد لینک لیتر (کارگردان)

ایتن هاوک: ریچارد لینک لیتر قبل از این که یکی از کارگردانان پیشرو نسل ما بشود، شب ها به عنوان یک راننده در یکی از هتل های تجاری لوکس آستین کار می کرد. شبی او دنبال جوان خیلی مهمی به فرودگاه می رود. از پشت ون هتل، مرد از او می پرسد چقدر کارش را دوست دارد. او پاسخ می دهد:« این بهترین کاری است که تا کنون داشته ام. یک جا می نشینم و تمام شب را می خوانم و می نویسم. کاری که در خانه آن را رایگان انجام می دهم. قسم می خورم که تقریبا تمام کارهای تولستوی را خوانده ام. به اضافه این که هر چقدر غذا پیدا کنم می خورم و معمولا با خودم خانه هم می برم. » مرد می گوید:«جالب است». بعد ریک از او می پرسد:«تو چقدر کارت را دوست داری؟» مرد پاسخ می دهد:« چندان علاقه ای به آن ندارم. ببین، من برای یافتن راه های بیشتر بهره وری در آستین توسط دولت استخدام شده بودم .... تو اخراجی!».

همین ریچارد لینک لیتر پس از 12 سال زحمت از فیلم «پسربچگی»اش رونمایی کرد. فیلمی که نامزد 6 جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد و جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد. «پسربچگی» فیلم مورد علاقه سال 2014 باراک اوباما هم بود.

 

ملودی هابسن (رئیس هیئت مدیره دریم وورکس)

بیل بردلی: «از تلاشش به عنوان رئیس شرکت سرمایه گذاری آریل بگیرید تا کمپین ریاست جمهوری من، ملودی یک اطمینان شادی بخش را پخش کرده که باعث می شود مردم دوست داشته باشند تا وی را تعقیب کنند. او گفته هدفش انجام کارهای خوب در کنار مردمی فوق العاده است تا دنیا را تبدیل به جایی بهتر کند. از آنجایی که او هم اکنون هم در حال انجام این کار است، فقط تصور کنید 30 سال بعد چه برایمان به ارمغان می آورد؟!»

یکی از تاثیر گذار ترین چهره های کمپانی دریم وورکس ملودی هابسن است. همسر سیه چرده جرج لوکاس، از آن دست مدیرانی است که هر جا رفته رد پای خودش را باقی گذاشته. او تا کنون عضو یا رئیس هیئت مدیره نهاد ها یا شرکت هایی بوده که فقط یکی از آنها می تواند نام او را وارد فهرست تایم کند. از انیستیتوی ساندنس بگیرید تا استارباکس( بزرگ ترین کافی شاپ زنجیره ای دنیا) همه جا رد پای وی مشاهده می شود.

 

انتهای پیام/

 

این فرانسوی های نازنین

0
0

منتقدان، بخش رقابتی جشنواره کن شصت و هشتم را به یک کورس بهاره سه اسبه تشبیه کرده بودند. کورسی که در نهایت «کارول» ساخته تاد هینس، «آدمکش» به کارگردانی هو سیائو سین و «پسر سائول» اثر لاسلو نمس را در دور آخر خود می دید. اما درست به سبک غافلگیری های یک مسابقه اسب سواری، «دیپان» فیلمی که کمتر شناخته شده بود توانست نخل طلا را به دست بیاورد. شاید چون سوارکار ماهری داشت. شاید چون ساخته ژاک اودیاری بود که همیشه رابطه خوبی با برگزار کنندگان جشنواره داشته. 

منتقدان، بخش رقابتی جشنواره کن شصت و هشتم را به یک کورس بهاره سه اسبه تشبیه کرده بودند. کورسی که در نهایت «کارول» ساخته تاد هینس، «آدمکش» به کارگردانی هو سیائو سین و «پسر سائول» اثر لاسلو نمس را در دور آخر خود می دید اما درست به سبک غافلگیری های یک مسابقه اسب سواری، «دیپان» فیلمی که کمتر شناخته شده بود توانست نخل طلا را به دست بیاورد. شاید چون سوارکار ماهری داشت. شاید چون ساخته ژاک اودیاری بود که همیشه رابطه خوبی با برگزار کنندگان جشنواره داشته. کارگردان «زنگار و استخوان» سال 2009 هم توانسته بود با «یک پیامبر» جایزه بزرگ فستیوال را به خودش اختصاص دهد. جایزه ای که امسال به «پسر سائول» اثر تحسین شده لاسلو نمس رسید. خیلی ها فکر می کردند یک فیلم اولی، دست خالی جشنواره را ترک خواهد کرد. اما نمس آن قدر خوش شانس بود که بتواند نامی برای خودش دست و پا کند و بسیاری را از الآن منتظر فیلم بعدیش بگذارد. «پسر سائول» روایت گر داستان یک کارگر یهودی در آشوویتش است. موضوع این اثر مجارستانی می تواند در آینده هم خیلی به کمک سازندگانش بیاید. کسی چه می داند شاید حتی هالیوودی که همیشه به یهودی ها و هولوکاست علاقه نشان داده، از الآن برنده اسکار بهترین فیلم خارجی زبانشان را انتخاب کرده باشند.

به سنت هر ساله آمریکایی ها امسال هم به شدت کن را رصد می کردند. تعدادی از سرشناس ترین صاحبان دست های پشت پرده هالیوود مثل هاروی واینستین باز هم به جنوب فرانسه آمدند و شروع به استعداد یابی و خرید فیلم از بازار مشهور جشنواره کردند. آنها البته مثل هر سال تعدادی از فیلم های مهم اکران تابستانه شان را هم برای افتتاح به کوت دازور آورده بودند. فیلم هایی مثل «مکس دیوانه» و «Inside Out» که به شدت هم با تحسین منتقدان مواجه شدند. برخی حتی به کنایه می گفتند انیمیشن جدید دیزنی- پیکسار بهترین فیلمی بود که دیدند. حضور این دو فیلم در کنار آثاری چون «مرد غیر منطقی» ساخته وودی آلن با بازی اما استون و واکین فینیکس، انیمیشن «شازده کوچولو» و «داستانی از عشق و تاریکی» نخستین تجربه کارگردانی ناتالی پورتمن که اقتباسی از روی خاطرات آموس از، نویسنده اسرائیلی است، باعث شده بود که بخش خارج از مسابقه هم به رونق بخش رقابتی باشد.

اگر بگوییم امسال زنانه ترین دوره جشنواره کن در طول تاریخ بود، پر بیراه نگفته ایم. قبل از معرفی فیلم های هر بخش، مشخص شد فیلمی که جشنواره امسال را افتتاح می کند «سربلند» امانوئله برکو است. این نخستین بار بود که اثری از یک کارگردان خانم، وظیفه افتتاح کن را بر عهده می گرفت و بیش از 10 سال از آخرین باری که یک فیلم فرانسوی در شب اول نمایش داده می شد می گذشت. از سوی دیگر حضور تصویر اینگرید برگمن روی پوستر رسمی جشنواره و حضور دختر سرشناسش، «ایزابلا روسلینی» به عنوان رئیس هیئت داوران بخش نوعی نگاه فضا را زنانه تر هم می کرد. از سوی دیگر چهار نفر از اعضای هیئت داوران بخش اصلی را هم خانم ها تشکیل می دادند: رزی دی پالما، سوفی مارسو، سیه نا میلر و روکیا ترائوره. شاید همین ها بود که باعث شد یکی از عجیب ترین قوانین تاریخ فستیوال کن هم مخصوص بانوان وضع شود. قانونی که به موجب آن هیچ یک از خانم ها حق ندارند بدون کفش پاشنه بلند روی فرش قرمز راه بروند. البته از این دست قوانین من در آوردی همیشه بوده. حتی همین امسال به خاطر سرعت یافتن مراسم رد کارپت اعلام شد هیچ ستاره ای حق انداختن عکس سلفی را ندارد. که البته مورد توجه حضار قرار نگرفت و تعداد زیادی از بازیگران با هوادارانشان سلفی هم انداختند. اما شاید هیچ یک از این عکس های خلاف قانون هم حاشیه ای را که تصویر بازیگران فیلم «ناهید» ایجاد کرد، به دنبال نداشتند. تصویری که نوید محمدزاده از خودش با «لباس توریستی» و پژمان بازغی منتشر کرد آن قدر در فضای مجازی سر و صدا کرد که آقای بازیگر مجبور به نشان دادن عکس العمل شد. البته همه این حواشی با رسمی شدن لباس اعضای تیم «ناهید» بر طرف شد یا به عبارت بهتر وارد فاز جدیدی شد. نقدهایی که در مورد نخستین ساخته سینمایی آیدا پناهنده نوشته شد حاوی نکات و سوالات جدی و قابل توجهی در مورد صیغه و جامعه اسلامی بود. تعدادی دیگر از منتقدان هم به محدودیت های زن ایرانی پرداختند و این که با وجود ضعف های قابل توجه و تقلید از «جدایی نادر از سیمین» همین که یک زن ایرانی توانسته از جامعه به ادعای آنها «بسته» ایران، فیلمی برای کن بسازد، کار بزرگی کرده و ستودنی است. «ناهید» که در بخش «نوعی نگاه» حاضر شده بود، توانست جایزه «آینده روشن» را مشترکا با یک فیلم هندی به خودش اختصاص دهد. در نهایت پرونده تنها نماینده ایران، با فروخته شدن حق پخش فرانسه اش به شرکت ممنتو فیلمز بسته شد. این شرکت پیش از این پخش کننده «جدایی نادر از سیمین» و تهیه کننده «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی هم بوده.

البته به جز «ناهید» فیلم های دیگری هم از آسیا شرکت کرده بودند. به طوری که می توان نقش قاره کهن در جشنواره امسال را بسیار پر رنگ دانست. «آدمکش» بدون شک مهم ترین فیلم آسیایی جشنواره بود که در بخش رقابتی اکران شد و در نهایت توانست جایزه بهترین کارگردانی را هم کسب کند. فیلمی که منتقدان به شدت تحسینش کردند، به عقیده بسیاری می توانست جوایزی در بخش هایی مثل بهترین تدوین را هم ببرد. اگر کن چنین بخش هایی می داشت. فیلم «خواهر کوچک ما» ساخته هیروکاتزو کورئدا هم از دیگر محصولات سینمای آسیا بود که آن هم با نظر نسبتا مثبت منتقدان مواجه شد. در جشنواره ای که آثاری چون «دریای درختان» را بی رحمانه «هو» کردند، همین «نظر نسبتا مثبت» هم جای شکر دارد.

در روز پایانی هیئت داوران جشنواره امسال به ریاست برادران کوئن، جایزه بهترین فیلمنامه را به فیلم «مزمن» محصول مکزیک اختصاص دادند. جالب است بدانید این دوره برای نخستین بار در تاریخ برگزاری جشنواره، بخش رقابتی دو رئیس هیئت داوران داشت. پس آنها از اهدای جوایز اشتراکی ابایی نداشتند. در زنانه ترین جشنواره تاریخ کن، دو جایزه بهترین بازیگر زن هم اهدا شد. یکی به امانوئله برکو برای فیلم «Mon Roi» و دیگری رونی مارا برای «کارول». عجیب است که سهم ساخته جدید تاد هینس فقط یک جایزه در بخش بهترین بازیگر زن بود. پیش بینی می شد جشنواره کن که همیشه به فیلم هایی با موضوعات جنسی و همجنس گرایانه علاقه داشته، حداقل جایزه ویژه ژوری را به «کارول» بدهد. خصوصا که منتقدان هم فیلم را پسندیده بودند. اما جایزه ویژه هیئت ژوری به «لابستر»، نخستین ساخته انگلیسی زبان یورگوس لانتیموس یونانی رسید. با این وجود جشنواره امسال با «کارول» ادای دینش را به همجنس گرایان انجام داد. هر ساله در حاشیه کن جایزه ای به اسم «نخل دگرباشی» به بهترین فیلم با موضوعات  مربوط به LGBT اهدا می شود. اتفاقا رئیس این دوره هیئت داوران «نخل دگرباشی» یک خانم ایرانی- آمریکایی به اسم دزیره اخوان بود. او و دیگر اعضای هیئت داوران این بخش تصمیم گرفتند جایزه شان را در سال 2015 به «کارول» اهدا کنند.

در دوره ای که کارگردانان صاحب نامی چون متیو گارونه و پائولو سورنتینو نتوانستند با فیلم های انگلیسی زبانشان بدرخشند، آخرین جایزه بخش رقابتی هم برای بهترین بازیگر مرد به فیلم «اندازه یک مرد» و هنرپیشه فرانسویش وینسنت لیندون اختصاص پیدا کرد.

انتهای پیام/ 

داستان -نه چندان- عامه پسند

0
0

سال ها بعد وقتی مورخین سینمایی در مورد این دهه تحقیق می کنند، به راحتی نمی توانند از روی سال 2014 عبور کنند. سالی که فیلم های کارگردان های بزرگی مثل جرج کلونی، دارن آرانوفسکی، کلینت ایستوود، رایدلی اسکات، دیوید فینچر، الخاندرو گونسالس اینیاریتو، کریستوفر نولان و... اکران شدند. سالی که استانداردهای فروش سینمای دنیا را جا به جا کرد. کسی چه می داند، شاید بیست سال بعد عاشقان فیلم های بلاک باستر بتوانند چند شاهکار کلاسیک از ژانر محبوبشان را از دل 2014 بیرون بکشند و نگاهی که حالا ما به «جنگ ستارگان» داریم را به «محافظان کهکشان» داشته باشند. بیست چهارده، حتی چارچوب اعتراض های سینمایی را هم تغییر داد. از حملات سایبری گروه موسوم به «محافظان صلح» بگیرید تا پایین کشیده شدن فیلم ها از پرده سینماها، تهدیدات تروریستی علیه سالن ها و البته گفتن یک «نه» نسبتا قاطع به اکران برخی از فیلم های آمریکایی. اتفاقاتی که به ندرت می توان نمونه هایش را در تاریخ سینما جست. 

یکی از پر حرف و حدیث ترین داستان های سال، که شاید بعدها بتواند چند برگی از کتاب تاریخ حواشی هالیوود را به خودش اختصاص دهد مربوط به فیلم «هجرت: خدایان و شاهان» است. ساخته جدید رایدلی اسکات که بعد از مدت ها منتقدان و مخاطبان را بر سر ضعف های بی شمارش، با هم متحد کرد. بگذارید داستانمان را با «یکی بود، یکی نبود» آغاز نکنیم. چرا که این عبارت باید برای قصه های هپی- اند مادر بزرگ ها ذخیره شود. پایان ماجرای حواشی فیلم جدید کارگردان «پیکره دروغ ها» و «رابین هود» اصلا خوش نیست.

از کمی عقب تر شروع می کنیم. یک خبر داغ و هیجان انگیز به تیتر یک خبرگزاری های سینمایی جهان تبدیل شد: «رایدلی اسکات، داستان زندگی حضرت موسی علیه السلام را می سازد.» وقتی در تخیلاتت کارگردان «گلادیاتور» را نقال قصه موسی سلام الله علیه تصور می کردی، دیگر نمی توانستی برای دیدنش صبر کنی. مثل تمام افسانه های جن و پری، داستان ما هم یک اوج می خواست. اوجی که خیلی زود از راه رسید: کریستین بیل، بازیگر برنده اسکار سه گانه «شوالیه تاریکی»، در نقش کلیم الله ظاهر خواهد شد. و در حالی که ما منتظر پیچ و تاب های بعدی بودیم تعلیق آغاز شد. تاریخ اکران در میانه فصل جوایز باعث می شد این سوال را از خودمان بپرسیم: آیا اسکات به روزهای خوب خودش بازگشته؟ آیا تهیه کنندگان در حال سرمایه گذاری روی جایزه اسکار بهترین فیلم هستند؟ اما هیچ چیز به همان خوبی که آغاز شده بود به پایان نرسید. فقط انتشار یک تریلر از فیلم توانست جرقه انتقادات را روشن کند: این همه بازیگر سفید پوست در فیلمی با موضوع مردم مصر؟ چطور می شود از یک بازیگر استرالیایی و ولزی در نقش های اصلی استفاده کرد؟ اما این تازه آغاز یک طوفان بود. با اکران فیلم موج انتقادات یکی پس از دیگری از راه رسید. اولین موج مربوط به همین رنگ پوست بازیگران بود. جواب غیر عقلانی و بدون سیاست رایدلی اسکات آتش حملات را شعله ور تر کرد. وقتی گاردین و دیلی میل از قول او در پاسخ به این سوال ها نوشت: «وقتی کارم به جایی رسیده که می خواهم از معافیت مالیاتی دولت اسپانیا استفاده کنم، نمی توانم نقش اصلی ام را به «محمد فلانی» از «فلان جا» بدهم. آن وقت اصلا بودجه ای برای فیلم فراهم نمی شود. پس این سوال حتی به ذهنم خطور هم نمی کند.» انتخاب بازیگر به خاطر تامین بودجه همیشه یکی از بدترین دلایل برای کار هنری محسوب می شود. وقتی آن را با چنین بی احترامی بزرگی به مسلمانان علنی می کنید باید منتظر همه چیز باشید و اکران نشدن فیلمتان در بسیاری از سینماهای کشور های مسلمان یکی از پس لرزه های صحبتتان است. بعد ها شایعه شد اسکات حرفش را پس گرفته. «هجرت» اما آن قدر بهانه به مسلمانان می داد تا باز هم از اکران آن سر باز زنند. اول از همه مصر به دلیل «اشتباهات تاریخی» از اکران این اثر جلوگیری کرد. آنها معتقد بودند بر خلاف آنچه در فیلم نشان داده شده اهرام را یهودی ها نساختند و البته دریای سرخ با معجزه حضرت موسی علیه السلام شکافته شد و نه به دلایل طبیعی. جابر عصفور، وزیر فرهنگ مصر ساخته جدید کارگردان «بیگانه» را یک اثر «صهیونیستی» دانست و اعلام کرد فیلم بیشتر از یهودیان حمایت می کند. پس از آن نوبت به مراکش رسید. اگرچه مرکز سینمایی اش که زیر مجموعه دولت محسوب می شود به فیلم چراغ سبز داد، اما  سینماداران اعلام کردند که این مرکز به صورت شفاهی از آنها خواسته تا فیلم را اکران نکنند. برخی سینماداران مدعی شدند در صورت عدم تمکین از این خواسته شفاهی، دولت حتی تهدید به تعطیلی سینماها کرده است. موج عدم اکران به عرب های حاشیه خلیج همیشه فارس هم رسید. امارات متحده عربی هم به دلیل اشتباهات مذهبی ترجیح داد تا فیلم جدید رایدلی اسکات را اکران نکند. آنها به نمایش خداوند عزوجل در قامت یک کودک خردسال و شخصیت پردازی حضرت موسی به عنوان یک گلادیاتور تا یک پیامبر اعتراض داشتند. آن قدر در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی حاشیه سازی شد تا بالاخره راپرت مرداک، غول رسانه ای استرالیا و جهان که مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره مجموعه فاکس (مالک استودیوی سازنده فیلم)، هم هست به طرفداری از رایدلی اسکات موضع گرفت و در توییتر نوشت همه مصری هایی که وی می شناسد سفید پوست هستند. این اظهار نظر انتقادات زیادی را در بر داشت. طوری که آقای مرداک یک بار دیگر دست به دامن صفحه اجتماعی اش شد و نوشت: «البته که مصری ها خاورمیانه ای هستند اما آنها از سیاهان فاصله دارند. انها با سیاهان مثل برده برخورد می کنند». اما اظهار نظر دوم فقط اوضاع را بدتر کرد. طوری که مرداک رسما اعلام کرد فقط به خاطر عوض کردن بحث، اظهار نظر کرده و الا همه نوع رنگی در مصر هست و هیچ چیز نژاد پرستانه ای هم رخ نداده.

کار به جایی رسید که حتی صدای مسیحیان هم در آمد. کریستین بیل در کنفرانسی مطبوعاتی اعلام کرد که تا پیش از بازی در این فیلم اطلاعات زیادی در مورد حضرت موسی نداشته اما با خواندن قرآن، تورات و چند کتاب دیگر شناخت خوبی نسبت به وی پیدا کرده. او سپس از چند عبارت ناشایست در توصیف این پیامبر عظیم الشان و خداوند متعال استفاده می کند که با اعتراض شدید برخی گروه های مسیحی هم مواجه می شود. دامنه اعتراضات وقتی گسترده تر می شود که رایدلی اسکات هم در یک اظهار نظر جنجالی دیگر معجزات حضرت موسی را غیر باور پذیر می خواند و در مورد «ده فرمان» می گوید وقتی بچه بوده نتوانسته با دیوارهایی از آب که مردم از میانشان عبور می کنند ازتباط برقرار کند. پس برای فیلم خودش ترجیح داده تا دنبال دلایل علمی تری نسبت به معجزه بگردد.

فیلم ضعیف اسکات نقدهای سینمایی منفی زیادی را هم به خودش جلب کرد. برخی با کنایه گفتند او به جای ساختن زندگی یک پیامبر، زندگی یک گلادیاتور را دوباره ترسیم کرده و به تکرار خودش روی آورده. خیلی ها هم با تمسخر، کریستین بیل را «بتمن» جدید دانسته بودند و با مقایسه طنز آمیز «هجرت: خدایان و شاهان» و تریلوژی شاهکار «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان از مرگ بتمن در مصر باستان نوشته بودند. اما اجازه بدهید مطلبم را با ذهن خلاق ایرانی ها به پایان برم. برخی از مردم کشور ما که همیشه در فضای مجازی فعال بوده اند نقش گلشیفته فراهانی در این فیلم را مثل نقش رضا عطاران و اظهارنظرش در مورد «قد خرمای بغداد» در «ملک سلیمان» دانسته بودند. از آنجایی که رایدلی اسکات فیلم جدیدش را به برادر مرحومش، «تونی اسکات» تقدیم کرده، بعضی ها هم نوشته بودند وی باید فیلم جدیدش را به «عمه جانش» تقدیم می کرد.

انتهای پیام/

 

شب عاشقان بی درد

0
0

مطلب زیر کل پرونده اسکار ماهنامه نقد سینما است که با تیتر های مختلف و به صورت مجزا کار شده. یکی از این بخش ها که بیشتر هم دیده شد شب عاشقان بی درد بود که تیتر آن ابتکار زیبای دوستانم در ماهنامه است. به همین جهت این تیتر را به کل مطلبم تعمیم داده ام.

11 می 1927 تاریخ هالیوود برای همیشه تغییر کرد. روزی که لوییز بی. میر، رئیس وقت کمپانی مترو گلدوین میر و تنی چند از دیگر همکارانش «آکادمی هنر و علوم تصاویر متحرک» آمریکا را در بورلی هیلز کالیفرنیا تاسیس کردند. نهادی که هم اکنون 5783 عضو از سراسر دنیا دارد و در جهان با مراسم سالیانه اش، «اسکار» شناخته می شود. اما این، همه کاری نیست که انجام می دهند. برای آشنا شدن با کار «آمپاس»( مخفف نام لاتین آکادمی) باید کمی در مورد ساختار آن اطلاعات داشته باشیم.

11 می 1927 تاریخ هالیوود برای همیشه تغییر کرد. روزی که لوییز بی. میر، رئیس وقت کمپانی مترو گلدوین میر و تنی چند از دیگر همکارانش «آکادمی هنر و علوم تصاویر متحرک» آمریکا را در بورلی هیلز کالیفرنیا تاسیس کردند. نهادی که هم اکنون 5783 عضو از سراسر دنیا دارد و در جهان با مراسم سالیانه اش، «اسکار» شناخته می شود. اما این، همه کاری نیست که انجام می دهند. برای آشنا شدن با کار «آمپاس»( مخفف نام لاتین آکادمی) باید کمی در مورد ساختار آن اطلاعات داشته باشیم.

سیاست گذاری های آکادمی در 17 شاخه اصلی مرتبط با فیلمسازی صورت می گیرد:

1-      روابط عمومی

2-      طراحی صحنه و لباس

3-      فیلمبرداری

4-      چهره پردازی

5-      مدیریت

6-      فیلم کوتاه و انیمیشن

7-      مستند

8-      بازیگری

9-      صدا

10-  تهیه کنندگی

11-  موسیقی

12-  کارگردانی

13-  نویسندگی

14-  جلوه های ویژه

15-  تدوین

16-  کارگزینی (انتخاب عوامل)

17-  طراحی تولید

در بخش بالای چارت سازمانی آکادمی، «شورای حکام» قرار دارد. این شورا متشکل از نمایندگان 17 شاخه اصلی است و به ازای هر بخش، سه نماینده در شورا حضور دارد. نماینده ها موظفند یک مدیر عامل انتخاب کنند که وظیفه سرپرستی آکادمی را دارد. اما در اصلی ترین صندلی شورای حکام، ریاست آکادمی می نشیند که در دوره فعلی شریل بون آیزاکس است. او به همراه مدیر عامل و 5 نفر از اعضای شورای حکام، در شورای دبیران که بالاترین نهاد تصمیم گیری آکادمی است نیز عضو می باشند. جالب است بدانید شریل بون آیزاکس، نخستین آفریقایی- آمریکایی تاریخ است که توانسته به این پست کلیدی برسد. او که بیش از 20 سال در شورای حکام عضو بوده سومین زنی است که ریاست آکادمی را بر عهده می گیرد.

 

1-      جوایز شورای حکام:

در سال 2009 اعضای شورای حکام تصمیم گرفتند در مراسمی سالانه  جوایز افتخاری آکادمی را اهدا کنند. از همان زمان هر ساله شورای حکام در جشنی فارغ از مراسم اسکار، چند جایزه افتخاری اهدا می کند. دریافت کنندگان این جوایز، تابستان هر سال مشخص می شوند و طی میهمانی شامی که در ماه نوامبر منعقد می گردد تندیس های خود را تحویل می گیرند. این افراد با رای گیری مرسومی که برای اسکار در میان اعضای آکادمی رخ می دهد، انتخاب نمی شوند بلکه توسط شورای حکام، به صورت مستقل برگزیده می شوند. هرساله فیلمی از این رویداد که در سالن مرکز هالیوود و هایلند رخ می دهد در بخش ویژه ای از مراسم اسکار پخش می شود.

در ماه سپتامبر اعضای شورا دور هم جمع می شوند تا در جلسه ویژه ای برگزیدگان جوایز افتخاری خود را انتخاب کنند. این جوایز در سه بخش اهدا می شود: جایزه یادبود ایروینگ جی. تالبرگ. جایزه بشر دوستانه ژان هرشولت و اسکار افتخاری. اعضای شورای حکام حق ندارند در بخش های ایروینگ جی. تالبرگ و ژان هرشولت بیش از یک برگزیده را معرفی کنند. همین طور این شورا حق ندارد سالانه به بیش از 4 نفر جایزه اهدا کند. در حالت کلی جایزه ایروینگ جی. تالبرگ به تهیه کننده ای اهدا می شود که مجموع آثارش کیفیت بالایی داشته و استاندارد های ساخت فیلم را بالاتر برده باشند. جایزه ژان هرشولت به کسی اهدا می شود که تلاش های انسان دوستانه اش، اعتباری ویژه را برای صنعت فیلمسازی به ارمغان آورده باشد و در نهایت جایزه افتخاری هم به جهت یک عمر دستاورد هنری یا انجام خدمتی ویژه برای آکادمی به افراد اهدا می شود.

جالب است بدانید که هیچ یک از اعضای شورای حکام در زمان مسئولیتشان حق بردن این جوایز را ندارند. این مراسم یک قانون نانوشته دیگر هم دارد. از آنجایی که تاکنون در هیچ مراسمی به طور همزمان جایزه ژان هرشولت و ایروینگ جی. تالبرگ اهدا نشده، ادعا می شود که آکادمی در هر سال فقط یکی از این دو جایزه را می دهد. جایزه ژان هرشولت و اسکار افتخاری به صورت تندیس مشهور اسکار داده می شود اما جایزه ایروینگ جی. تالبرگ تندیس مخصوص به خود را دارد.

 

جایزه افتخاری:

اگرچه در چند سال اخیر همواره این جایزه به شکل تندیس اسکار اهدا شده اما در اساسنامه آکادمی این موضوع رسمیت ندارد. به معنای دیگر این جایزه می تواند هم به شکل اسکار اهدا شود و هم به اشکال دیگر. لزوما هم هرسال جایزه افتخاری داده نمی شود. بلکه با صلاح دید اعضای شورای حکام وجود می یابد. این جایزه می تواند به افراد حقیقی، یا کمپانی ها و سازمان ها برسد. این جایزه به هیچ عنوان از سوی آکادمی «یک عمر دستاورد هنری» نامیده نمی شود اما می تواند به خاطر یک عمر دستاورد هنری، به فیلمسازی داده شود. جایزه افتخاری می تواند فرم های گوناگونی هم پیدا کند. به عنوان مثال عضویت افتخاری آکادمی، خود به عنوان یک جایزه افتخاری از سوی آمپاس در نظر گرفته می شود. جالب است بدانید عجیب ترین جوایز در این بخش به ادگار برگن و والت دیزنی رسیده است. ادگار برگن در سال 2009 به خاطر خلق عروسک چوبی «چارلی مک کارتی» مستحق دریافت جایزه افتخاری می شود. جایزه او یک تندیس چوبی اسکار است که دهانش قابل حرکت دادن می باشد. والت دیزنی هم که با 22 جایزه، رکورد دار دریافت مجسمه اسکار است در دوره ای که به بهترین انیمیشن های سال جایزه ای داده نمی شد، یکی از تندیس هایش را به خاطر ساخته کلاسیکش «سفید برفی و هفت کوتوله» برد. جایزه او که در رده جوایز افتخاری دسته بندی می شود، یک مجسمه اسکار معمولی است که در کنارش هفت مجسمه اسکار مینیاتوری قرار گرفته.

 

جایزه بشر دوستانه ژان هرشولت:

جایزه ژان هرشولت به صورت مجسمه اسکار اهدا می شود و نام آن از روی بازیگر، مترجم و تهیه کننده سرشناس دانمارکی برداشت شده. او در 12 جولای 1886 چشم به جهان گشود. او به خاطر تور تئاترهایش در اروپا مشهور بود تا این که در دو فیلم دانمارکی بازی کرد و در 1913 راهی آمریکا شد. او از 1915 در صنعت فیلمسازی آمریکا حاضر بود و کارش را با بازیگری فیلم های صامت آغاز کرد و جزو بازیگرانی بود که بعد از حضور صدا در سینما هم توانست به کارش ادامه دهد. در سال  1938 و در آستانه جنگ جهانی دوم، ژان  پیر هرشولت رئیس بنیاد ریلیف شد. موسسه ای که بیش از پانزده سال وظیفه حمایت از کارکنان صنعت سینما را داشت. در سال 1939 فعالیت های این موسسه باعث شد تا آکادمی یک جایزه افتخاری به آن بدهد. از جمله کارهای هرشولت در دوره ریاستش، تاسیس یک بیمارستان مخصوص برای کارکنان صنعت سینما بود. پس از آن در بین سال های حساس 1945 تا 1949 ریاست آکادمی را بر عهده گرفت. درست در همان زمانی که استودیو های هالیوودی تصمیم گرفتند هزینه های مراسم سالانه آکادمی را تقبل نکنند. دوره استقلال مالی آکادمی را می توان در زمان ریاست ژان هرشولت و به واسطه کارهای این مدیر دانمارکی دانست.

هرشولت هیچ گاه سرزمین مادری خودش را فراموش نکرد و عشق به هانس کریستین اندرسون را همواره با خود داشت. به همین جهت بیش از 160 افسانه این نویسنده سرشناس را به زبان انگلیسی ترجمه کرد. تلاشی که از دید کریستین دهم، پادشاه دانمارک مخفی نماند و در سال 1948 وی را شوالیه کرد. ژان هرشولت در دوم ژوئن 1956 دار فانی را وداع گفت و تقریبا بلافاصله پس از مرگ وی، آمپاس جایزه بشر دوستانه ژان هرشولت را معرفی کرد. مقبره او در قبرستان فارست لاون و در شهر گلن دیل کالیفرنیا واقع شده است و روی آن مجسمه هانس بدترکیب قرار گرفته. یکی از کاراکترهای داستان های هانس کریستین اندرسون که برای پیدا کردن راهش در زندگی و ازدواج با شاهزاده خانم، مجبور شد به سفر دور دنیا برود. درست مثل ژان پیر هرشولت.

 

جایزه ایروینگ جی. تالبرگ:

برخلاف دو جایزه قبلی که عموما به صورت اسکار اهدا می شود، تندیس این بخش، چهره برونزی ایروینگ جی. تالبرگ است. تندیسی با 9 اینچ ارتفاع و بیش از 10.5 پوند وزن. پیش از این که در سال 1957 گالبرتو روچی، تندیس فعلی را بسازد، دو نمونه ابتدایی از آن به برندگان اهدا می شد. ویلیام وایلر نخستین فردی است که تندیس جدید را در سی و هشتمین دوره مراسم اسکار دریافت کرد.

ایروینگ جی. تالبرگ یکی از نوابغ صنعت سینمای آمریکا در طول تاریخ است. فردی که در بیست سالگی ریاست بخش تولید یونیورسال را بر عهده داشت و سه سال بعد نایب رئیس و رئیس بخش تولید کمپانی لوییز بی. میر شد. وقتی تالبرگ بیست و چهار سال سن داشت، کمپانی لوییز بی. میر بخشی از مترو گلدوین میر شد. او نایب رئیس باقی ماند و سرپرست بخش تولید هم شد. در هشت سال بعدی زحمات او و همکارانش ام جی ام را معتبرترین کمپانی هالیوود کرد. در 1936 او که خیلی زود پله های پیشرفت و ترقی را پیموده بود به خاطر سینه پهلو درگذشت و از همان سال جایزه یادبود وی، توسط آکادمی بنیان گذاشته شد. تالبرگ در هنگام مرگ فقط 37 سال سن داشت.

جایزه تالبرگ هر سال اهدا نمی شود.  تا قبل از سال 1962 افرادی بودند که بیش از یک بار این جایزه را به خود اختصاص دادند اما پس از آن، شورای حکام تصویب کرد که افراد حقیقی نمی توانند بیش از یک بار این جایزه را به خود اختصاص دهند. جالب است بدانید از سال 1938 تا 1942 چهار نفر، تندیس اولیه تالبرگ را به خودشان اختصاص دادند. پس از آن نورما شیرر، همسر بازیگر آقای تالبرگ به این تندیس اعتراض کرد چرا که معتقد بود چهره شوهرش خوب درنیامده. وی با هزینه شخصی طراحی که هویتش برای ما مشخص نیست را استخدام کرد و نسخه دوم تندیس ایروینگ جی. تالبرگ را ساخت. شیرر از این تندیس برای تمام برندگان قبلی فرستاد. تندیسی که تا 1966 استفاده می شد. در سال 1957 نسخه ابتدایی تندیس سوم توسط گالبرتو روچی ساخته شد. اما تا سال 1966 از آن استفاده نشد. جالب اینت که هویت طراح سوم هم نامشخص بود تا این که سال ها بعد خود گالبرتو روچی اعلام کرد که جایزه ایروینگ جی. تابرگ را طراحی کرده است. این طراح مشهور ایتالیایی تاکنون مجسمه چهره های مشهور هنری، سیاسی و اجتماعی زیادی را طراحی کرده که ایروینگ تالبرگ فقط یکی از آن ها به حساب می آید. هنوز مشخص نیست چرا تندیس سوم تا سال 1966 استفاده نشده اما محققین آکادمی امیدوارند که بتوانند از روی نامه های روسای آن زمان، حقیقت را متوجه شوند.

 

2-      جوایز سای-تک:

از آنجایی که پیشرفت های علمی و فنی همواره تاثیر مستقیمی روی صنعت سینما داشته، آکادمی از بدو تاسیس روی این مباحث در صنعت سینما هم تمرکز کرده است. آنها از دوره چهارم جوایز اسکار، بخش سای- تک را هم اضافه کردند و از آن سال به مردان، زنان و کمپانی هایی که اختراعات و تحقیقاتشان به پیشرفت فیلمسازی کمک کرده، جایزه اهدا کرده اند. آکادمی جوایز این بخش را در سه سطح ارائه می دهد:

جایزه دستاورد فنی:

این جایزه به دستاوردی اهدا می شود که در صنعت فیلمسازی نقش داشته است. جایزه این بخش به صورت لوح تقدیری اهدا می شود که روی آن نام برنده یا برندگان به ثبت رسیده و در مراسم سالانه ای -که عموما دو هفته پیش از اسکار است- به دست فرد برنده می رسد. دستاوردی که مورد تقدیر قرار می گیرد نباید در همان سال ساخته شده باشد.

جایزه علمی و مهندسی:

این جایزه به دستاورد یا دستاوردهایی اهدا می شود که تاثیری غیر قابل چشم پوشی در پیشرفت صنعت سینما داشته باشند. در این بخش هم دستاورد مورد تقدیر نباید در سال جاری ساخته و معرفی شده باشد. جایزه علمی و مهندسی به شکل پلاکی از طلای 24 عیار است که طرحی از اسکار به همراه نام برنده و دستاوردش، روی آن نقش بسته است.

جایزه شایستگی آکادمی:

در این بخش، جایزه به صورت مجسمه اسکار اهدا می شود و به دستاوردهایی تخصیص یافته که تاثیرشان بر صنعت فیلمسازی باعث دگرگونی کلی این صنعت شده است.

از دوره چهارم اسکار در سال 1931 تا دوره پنجاهم در 1977، این جوایز در همان مراسم اصلی به برندگان اهدا می شد اما پس از آن آکادمی تصمیم گرفت تا در مراسم شامی جداگانه جوایز را به دست برندگان برساند. این مراسم که هم اکنون دیگر به کلی با اسکار تفاوت پیدا کرده در طول این سال ها مجری های نام آشنایی هم داشته. چهره هایی چون کرک داگلاس، لوید بریجز، جنت لی، ریچارد دریفوس، هلن هانت، شارلیز ترون، اسکارلت جوهانسون، جنیفر گارنتر و آرنولد شوارتزنگر از جمله مجریان این مراسم بوده اند. همین طور گفتنی است در حال حاضر به صورت سنتی، میهمانی شام آکادمی برای اهدای جوایز سای تک، دو هفته قبل از اسکار در یکی از هتل های اصلی کالیفرنیا برگزار می شود.

 

جایزه گوردون ای. سایر:

نام این جایزه از روی رئیس سابق دپارتمان صدای استودیوهای ساموئل گولدوین برداشته شده. کسی که سه بار هم جایزه اسکار را به خود اختصاص داده و از سال 1936 تا 1977 جزو کمیته جوایز علمی و فنی آکادمی بوده است. س از مرگش جایزه اسکاری به نامش ثبت شد و در بزرگداشتش به اشخاصی اهدا می شود که همکاری های فنی شان، توانسته اعتبار صنعت سینما را بالاتر ببرد. جایزه گوردون ای. سایر نخستین بار در 1981 تقدیم شده و از آن سال تا کنون بیش از 20 نفر آن را برده اند. هر ساله افرادی که واجد شرایط برای بردن این جایزه هستند توسط کمیته جوایز علمی و فنی به آکادمی معرفی می شوند تا در نهایت برنده از میانشان انتخاب شود.

نشان لیاقت جان ای. بانر:

هر ساله افرادی که شایستگی بردن نشان لیاقت جان ای. بانر را دارند، مثل بخش گوردون ای. سایر، توسط کمیته جوایز علمی و فنی به اعضای شورای حکام معرفی می شوند تا آنها برنده را انتخاب کنند. این نشان در تقدیر از زحمات فوق العاده افراد در جهت حمایت از استانداردهای بالای آکادمی اهدا می شود. این نشان که اولین بار در سال 1977 داده شد، هر ساله اهدا نمی شود.

در سال 1997 اعضای آکادمی تصمیم گرفتند تا نام این جایزه را به افتخار مهندس صدای سرشناسشان جان ای. بانر تغییر دهند. کسی که تا سال 1996، قبل از مرگش مدیر بخش پروژه های ویژه استودیوهای هالیوود وارنر بود. جالب است بدانید وی سال 1994 ، آخرین فردی بود که جایزه را قبل از نام گذاری مجددش برده بود. او سال ها عضو شورای حکام و کمیته جوایز علمی و فنی آکادمی هم بوده.

 

3-      جوایز دانش آموزی آکادمی:

در سال 1972 آکادمی هنر و علوم تصاویر متحرک آمریکا تصمیم گرفت، برای حمایت از پایه های صنعت فیلمسازی، جوایز دانش آموزی آکادمی را اهدا کند. رقابت این بخش در سطح کالج ها برگزار می شود و جالب است که نتایج خوبی را هم برای سینمای آمریکا به ارمغان آورده. به طوری که برگزیدگان بخش دانش آموزی تا کنون 46 بار نامزد جایزه اسکار شده اند که از این بین هشت جایزه را هم به خودشان اختصاص داده اند. چهره هایی چون جان لستر، رابرت زمکیس، اسپایک لی و...، کار خودشان را از جوایز دانش آموزی آکادمی آغاز کردند. هر ساله بیش از 500 دانش آموز و دانشجوی کالج ها و مدارس فیلمسازی آمریکا در این بخش با هم رقابت می کنند. جوایز دانش آموزی آکادمی در 4 بخش اهدا می شود:

انیمیشن: شرکت کنندگان در این بخش می توانند تقریبا از هر تکنیکی که می خواهند برای خلق اثرشان استفاده کنند. داوران آکادمی هر انیمیشن را بر اساس تکنیکی که استفاده کرده قضاوت می کنند.

 مستند: فیلم های مستند- داستانی هم با یک شرط در این بخش قبول می شوند: داستان فیلم باید در مورد مشکلات و شرایط واقعی باشد.

روایی: برای این بخش هم فیلمساز مختار است تا از هر ژانری که دوست دارد استفاده کند. فقط اثرش باید داستان گو باشد. مثل یک رمان اما روی پرده سینما. اثر ارسالی هم به عنوان یک مجموعه توسط داوران قضاوت می شود و کارگردانی، از فیلمنامه، موسیقی، تدوین، بازیگری، صدا، لباس، گریم، جلوه های ویژه و... جدا نمی شود.

آلترناتیو: فیلم هایی می توانند در این بخش شرکت کنند که در بخش های دیگر شرکت نکرده اند. به عبارت دیگر این بخش مثل قسمت «هنر و تجربه» خودمان می ماند!

اما این همه ماجرا نیست. دانش آموزان و دانشجویان سینما از سراسر دنیا هم می توانند در بخش ویژه فیلم های خارجی زبان شرکت کنند. هر مدرسه یا کالجی که واجد شرکت در مسابقه باشد، توانایی شرکت در آن را دارد. فیلم ارسالی مدارس می تواند در هر یک از بخش های بالا قرار گیرد. تنها محدودیت آنها این است که به ازای هر مدرسه فقط یک فیلم می تواند در رقابت شرکت کند. برگزیدگان طی مراسم سالانه ای که در ساموئل گولدوین تیاتر آکادمی برگزار می شود معرفی می گردند. برای این که تاثیر علمی این رویداد هنری بیشتر هم شود، فیلم هایی که موفق به دریافت مدال طلا می شوند، به صورت رایگان در اختیار نهادها و اورگان های آموزشی سراسر آمریکا قرار می گیرند. جوایز بخش دانش آموزی آکادمی شامل سه مدال طلا، نقره و برنز است که همراه خود وجه نقد هم دارند. این وجه نقد برای مدال طلا 5000 دلار و برای مدال های نقره و برنز به ترتیب 3000 و 2000 دلار است. همین طور فینالیست های هر بخش برای مراسم نهایی، میهمان آکادمی هستند و می توانند از یک هفته اقامت در لس آنجلس لذت ببرند.

 

4-      بورس فیلمنامه نویسی نیکول (فلوشیپ آکادمی):

شاید بتوانیم فیلمنامه را به جرات مهم ترین بخش یک اثر سینمایی بدانیم. چرا که تا وقتی فیلمنامه ای شروع به نوشتن نشده، هیچ فیلمی قرار نیست ساخته شود. البته که آکادمی هم به این موضوع واقف است و به همین جهت بخشی مربوط به فیلمنامه نویسان آماتور دارد. فیلمنامه نویسانی که با گرفتن بورسیه آکادمی می توانند رویاهای خودشان در هالیوود را دنبال کنند. این بورسیه شامل 5 جایزه 35 هزار دلاری است. فیلمنامه نویسانی که تاکنون بیش از 25 هزار دلار از آثارشان درآمد نداشته اند، می توانند اثری برای آکادمی ارسال و در صورتی که جزو 5 نفر برتر باشند، از 35 هزار دلارشان استفاده کنند. از سال 1986 که این بورسیه آغاز شده تا کنون بیش از 3.74 میلیون دلار جایزه بین 149 نویسنده تقسیم شده است. برگزیدگان توسط یک کمیته مخصوص انتخاب می شوند که در سال جاری 16 نفر عضو دارد و چهره های صاحب نامی از عالم فیلمنامه نویسی، مثل اریک راث در آن حضور دارند. نفرات انتخابی، در یک دوره یک ساله شرکت می کنند و در پایان باید یک فیلمنامه بلند بنویسند. البته آکادمی این حق را برای خودش محفوظ نگه داشته که اگر به عقیده کمیته انتخاب، کسی شایسته دریافت جایزه نبود، جایزه ای اهدا نکند. به معنای دیگر این بورسیه لزوما هر سال به 5 فیلمنامه نویس اهدا نمی شود. جالب است بدانید در سال 2014، به طور دقیق 7511 فیلمنامه برای کمیته انتخاب فرستاده شد. از این بین همه آثار دو بار خوانده شدند. 15 درصد آثار برای بار سوم هم مورد مطالعه قرار گرفتند. حدود 5 درصد آثار به بخش یک چهارم نهایی راه پیدا کردند و 2 درصد وارد مرحله نیمه نهایی شدند. در نهایت از بین 7511 فیلمنامه ارسالی 10 اثر راهی مرحله نهایی شدند. به این ترتیب هر اثر حداقل دوبار و حداکثر شش بار خوانده می شود. در هر بار، یک نظر در مورد فیلمنامه برای آن به ثبت می رسد که می توانند بعدها به نویسنده شان بسیار کمک کنند. چرا که این نظرات توسط صاحب نظران فیلمنامه نویسی هالیوود نوشته می شود. نحوه قضاوت آثار هم به این صورت است: مرحله اول و یک چهارم نهایی توسط صاحب نظرانی قضاوت می شوند که عضو آکادمی نیستند. مرحله نیمه نهایی توسط اعضای آکادمی قضاوت می شود و در نهایت مرحله فینال به اعضای کمیته فلوشیپ نیکول می رسد.

بودجه اصلی مربوط به این بخش را خود فرستنده ها تامین می کنند. آکادمی در سال جاری، سه تاریخ را برای ارسال آثار در نظر گرفته است. اگر تا قبل از روز دوم مارچ فیلمنامه ارسال شود( یا به عبارت بهتر: می شد)، نویسنده باید 40 دلار پرداخت کند.  از دوم مارچ تا 10 آوریل، هزینه ارسال اثر، 55 دلار خواهد بود و از آن تاریخ تا اول می، این مبلغ به 75 دلار افزایش پیدا می کند. با یک حساب خیلی ساده می توانیم متوجه شویم که اگر شرکت کنندگان امسال را 7500 نفر در نظر بگیریم و برای هر کدام فقط مبلغ حداقلی را محاسبه کنیم، چیزی در حدود 300 هزار دلار برای آکادمی جمع می شود.

 داستان موفقیت:

از سال 1986 تا کنون عده زیادی از کسانی که توانستند در دوره آکادمی شرکت کنند، جذب استودیوهای هالیوودی شده اند. خیلی از فیلم های موفقی که تاکنون دیده اید، از یک بورسیه ساده آغاز شده. فیلمنامه نویسان آثاری چون پوکانتس، مولان، ترنسفورمرز: انتقام سقوط کرده، فصل جادوگر، کره، سقوط المپیوس و... با همین بورسیه کار خودشان را آغاز کرده اند. شاید باورتان نشود اما فیلم هایی مثل «کره» یا «فصل جادوگر» خودشان فیلمنامه ارسالی برای کمیته فلوشیپ نیکول بودند. برخی از آنها حتی بالاتر هم رفته اند.  مثل ربکا سانشاین که تهیه کننده سریال «خاطرات خون آشام» شبکه CW شد. اگر به سایت آکادمی رجوع کنید تعدادی از فیلمنامه های برگزیده این بخش را می توانید مورد مطالعه قرار دهید.

5-      اسکار

سال ها از اولین دوره مراسم آکادمی گذشته و «اسکار» تبدیل به برندی برای معتبرترین جایزه سینمایی جهان شده. این برند آن قدر گسترده شده که حتی مراسم دیگر را هم تحت تاثیر خودش قرار داده. چقدر شنیده اید که به «سزار» می گویند: «اسکار فرانسه»؟ یا حتی به مراسم گالای فیفا می گویند «اسکار فوتبالی»؟ و... . اعلام نامزدهای اسکار در ژانویه و مراسم اصلی در فوریه چیزی در حدود دو ماه خوراک رسانه ها و خبرگزاری های جهان را فراهم می کند. رسانه هایی که منتظر هر خبری هستند تا بزرگ ترین رویداد سینمایی سال را به بهترین نحو ممکن پوشش دهند. از اخبار اصلی بگیرید تا دکمه لباس فلان بازیگر و منوی غذای شب اسکار.

این مراسم سالانه که هشتاد و هفتمین دوره اش امسال سپری شد، قدیمی ترین مراسم اهدای جوایز در صنعت سرگرمی است. اولین دوره اسکار، 16 می سال 1929، در هتل روزولت هالیوود برگزار شد. فقط 270 نفر میهمان داشت و قیمت بلیطش 5 دلار بود. رقمی که امروزه به صورت رسمی به 69 دلار رسیده. ولی همیشه بازار سیاه هم بوده. با تمام این حرف ها مردم عادی به هر دستاویزی برای حضور در این رویداد مهم چنگ می زنند. از ثبت نام برای صندلی های سطح پایینی که در مراسم فرش قرمز قرار دارد بگیرید تا حضور به عنوان «سیت فیلر» یا «صندلی پرکن».

 

رای گیری:

نامزدها و برگزیدگان مراسم اسکار طی یک رای گیری عظیم مشخص می شوند. در مرحله اول از همه اعضای آکادمی خواسته می شود تا در رشته ای که به خاطرش عضو آکادمی هستند و از میان افرادی که صلاحیت حضور در بین نامزدها را دارند، برگزیده هایشان را انتخاب کنند. به معنای دیگر بازیگران، بازیگران نامزد اسکار را انتخاب می کنند و فیلمبرداران به همکاران خودشان رای می دهند و... . البته ساز و کار رای دهی و انتخاب نامزدهای بخش هایی مثل فیلم خارجی زبان و انیمیشن متفاوت است. ضمن این که همه اعضا می توانند در رای گیری بخش بهترین فیلم سال، شرکت کنند. این رای گیری به دو صورت مکتوب و آنلاین قابل انجام است که اکثر اعضا روش آنلاین را ترجیح می دهند. مرحله نخست، در انتهای ماه دسامبر به پایان می رسد و تمام رای ها توسط کمپانی «پرایس واترهاوس کوپرز» جمع آوری می شود. با انجام مرحله نهایی عملا چهره برندگان مشخص می شود اما از آنجایی که تمام مراحل کار زیر نظر کمپانی مذکور است، آنها مانع از درز اطلاعات می شوند و تا روز مراسم فقط دو نفر از کارکنان این شرکت نتایج را می دانند. رای اکثریت اعضای آکادمی، قیمت دارد و با کمپین های بزرگ و لابی گری به دست می آید. به طوری که برای بهترین فیلم سال، گاهی تا 15 میلیون دلار هزینه تبلیغات، لابی، کمپین و... می شود. این یک قانون نانوشته در اسکار است. سال گذشته یکی از نامزدهای بخش بهترین ترانه سال، بروس براتون بود. هنرمند 70 ساله ای که سال ها در بخش موسیقی شورای حکام عضو بوده. نامزدی وی به خاطر همین لابی گری های مخفی بازپس گرفته شد.

 

پرایس واترهاوس کوپرز:

شرکت پرایس واترهاوس کوپرز 81 دوره است که برای رای گیری اسکار، با آکادمی همکاری می کند. این کمپانی که تا سال 1359 در ایران هم فعال بوده یکی از بزرگ ترین شرکت های حسابرسی در سراسر دنیا است و بیشتر سرویس هایی که می دهد در قالب مشاوره مالی، حسابرسی، حسابداری و... می باشد. در سال 2014 در آمد سالیانه آنها بیش از 34 میلیارد دلار تخمین زده شده که باعث می شود آنها در میان 4 شرکت بزرگ حسابداری و حسابرسی دنیا قرار بگیرند. «پرایس واترهاوس کوپرز» سال 1998 با ادغام دو شرکت «پرایس واترهاوس» و «کوپرز و لیبراند» به وجود آمده. اگرچه به نظر تازه تاسیس می آید اما شروع به کار شرکت هایی که نام بردیم به ترتیب از سال 1849 و 1854 بوده است. پرایس واترهاوس کوپرز در انتهای دسامبر یا ابتدای ژانویه هر سال مرحله نخست رای گیری را آغاز می کند. بر اساس همین رای گیری، اواسط ژانویه نامزدها رسما معرفی می شوند و تقریبا هر سال 15 روز مانده به مراسم اصلی، رای گیری نهایی شروع می شود و وقتی تنها 5 روز به اسکار باقی مانده رای گیری مرحله نهایی هم تمام می شود. از اینجا به بعد کار شرکت «پی دبلیو سی»( مخفف پرایس واترهاوس کوپرز) هیجان انگیز می شود. یک گروه شش نفره، تمام رای های بخش های مختلف را بین خود تقسیم و شروع به شمارش می کنند. هیچ بخشی به طور کامل دست یک نفر قرار نمی گیرد. به این ترتیب هیچکدام نمی توانند نتیجه رای گیری را متوجه شوند. شمارش که به پایان رسید، دو نفر از مهم ترین افراد شرکت که وظیفه حضور در اسکار را دارند، اعداد به دست آمده را با هم جمع می زنند تا برنده ها مشخص شوند. تا کنون هیچ وقت لازم نشده که پس از مراسم اسکار رای ها مجددا مورد شمارش قرار گیرند. به این دلیل که قبل از اعلام نتایج، همه (حدود) 6000 رای اعضای آکادمی به صورت دستی و بارها مورد شمارش قرار می گیرند. اگر پاکت های مشهور اسکار را دیده باشید، مهر و موم آن را هم دیده اید. مهر و مومی که توسط همین کمپانی زده شده. برای همه برندگان احتمالی دو پاکت مخصوص با نام آنها آماده می شود و وقتی نتیجه معلوم شد، پاکت های اضافی از بین می روند. از پاکت حاوی نام برندگان، همان طور که اشاره شد دو سری آماده شده و هر کدام در کیفی جداگانه قرار گرفته و هر کیف به دستان یکی از نمایندگان پرایس واترهاوس کوپرز در اسکار سپرده می شود. این  دو نماینده در روز مراسم با تدابیر ویژه امنیتی به صورت جداگانه پا روی فرش قرمز می گذارند و پس از مصاحبه های احتمالی در دو سمت سالن محل برگزاری مستقر می شوند. پس از آن کسی که بخواهد برای معرفی برندگان یک بخش روی سن حاضر شود، پاکت مربوطه را از این نمایندگان می گیرد و پا روی سن می گذارد و تا وقتی برای خواندن نام برنده، مهر و موم پاکت باز نشده، فقط دو نماینده شرکت پرایس واترهاوس کوپرز از نام فرد یا فیلم برنده اطلاع دارند.

 

فرش قرمز:

یکی از بخش های اصلی هر مراسمی به سبک اسکار، فرش قرمز آن است. مراسمی که بعضا از ساعت ها پیش از رویداد اصلی آغاز می شود و چهره های سرشناس دعوت شده، روی آن قدم می گذارند، عکس می اندازند، سعی می کنند با لباسشان چشمان حریفشان را در آورند و احیانا به چند سوال خبرنگاران و ابراز احساسات هواداران ساعت ها منتظرشان، پاسخ دهند.

قطعا یکی از پرهزینه ترین بخش ها هم همین فرش قرمز است. فرش قرمزی که بیرون سالن دالبی تیاتر انداخته می شود 500 فوت مربع طول و 33 فوت مربع، عرض دارد. هزینه هر یک فوت مربع از این فرش سرخ رنگ، 1 تا 1.5 دلار است. با یک حساب ساده متوجه می شویم مساحت فرش شده 16500 فوت مکعب است، که ضرب در 1.5، قیمت کل فرش را به ما می گوید: 24750 دلار. هزینه های نصب، کارگر و... هم برای مراسمی که گذشت بالغ بر 3800 دلار بود. در واقع به طور کلی پهن کردن فرش قرمز برای مراسمی به بزرگی اسکار حدود 30000 دلار هزینه در بر دارد. اما این اعداد فقط وقتی دیده می شوند که ستاره ای پا بر روی فرش نگذارند. به محض حضور ستاره ها، اعداد و مبالغ عجیب و غریب لباس های آنها روی خروجی سایت ها قرار می گیرد.  از 6000 مروارید روی لباس بازیگر کنیایی بگیرید تا 2000 کریستال سواروفسکی کار شده روی یقه یکی دیگر از لباس ها. از 1600 ساعت کاری که لباس فلان سلبریتی برده، تا 25 خیاطی که روی لباس آن یکی کار کرده اند. وقتی صحبت از جواهرات می شود که دیگر اعداد هم چندان به کار نمی آیند، چون درک کردن گردنبند 750 هزار دلاری و ست جواهراتی که از 2.5 میلیون آغاز می شود و تا 7.5 میلیون دلار و بیشتر ادامه می یابد خیلی مشکل است. جالب است بدانید با احتساب تورم و اتفاقات اقتصادی رکورد گران ترین لباس، مربوط به سال 1955 است و فقط ابریشم آن 4000 دلار قیمت داشته که برای سال 2014 این رقم چیزی حدود 35000 دلار می شود.

 

جوایز:

مهم ترین جایزه مراسم، مجسمه طلایی اسکار است. تندیسی که قدمتش به سال 1929 می رسد. سدریک گیبونز کارگردان هنری کمپانی مترو گلدوین میر، پس از آن که آکادمی تصمیم به اهدای تندیسی به برگزیدگانش گرفت، شوالیه ای طراحی کرد که روی حلقه های فیلم ایستاده و شمشیری صلیبی به دست دارد. وی طرح خودش را به جرج استنلی، مجسمه ساز لس آنجلسی داد و در نهایت اسکار به دنیا آمد. ساخت این تندیس از سال 1982 به شرکت آر. اس. اوونز و شرکا رسید. ساخت 50 عدد از این مجسمه ها، سه تا چهار هفته از کمپانی مذکور وقت می گیرد. هزینه ساخت هر اسکار هم 500 دلار برآورد شده که مجموعا حدود 25 تا 30 هزار دلار از بودجه آکادمی را هر ساله به خودش اختصاص می دهد. مجسمه های فعلی بر اساس اسکار های اولیه، از سال 1945 اهدا شدند. آنها 8.5 پوند وزن و 13.5 اینچ قد دارند. جالب است که هیچ کس به طور دقیق نمی داند چرا به تندیس طلایی لیاقت آکادمی، لقب اسکار داده اند اما اصلی ترین داستانی که برایش وجود دارد حاکی از آن است که مارگارت هریک، کتابدار آکادمی -که بعدها به کادر مدریت هم اضافه می شود- پس از دیدن تندیس، برای بار نخست به دلیل شباهت آن با عمویش، اسکار، نام وی را روی مجسمه قرار می دهد. این نام سال 1939 توسط آکادمی به رسمیت شناخته می شود اما شواهدی موجود است که در سال 1935 هم نام اسکار میان اصحاب رسانه رایج بوده به طوری که سیدنی اسکولسکی، ستون نویس سرشناس هالیوود، نام اسکار را به جایزه کاترین هپبورن اطلاق کرده است.

اما جوایز همه برنده ها و نامزدها با هم برابر نیست. در حالی که بقیه نامزدها هیچ جایزه ای نمی گیرند، تمامی برندگان و نامزدهای بخش های بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و زن، از یک پاکت هدایا هم بهره مند خواهند شد. پاکتی که ارزش هدایای درونش امسال به 160 هزار دلار رسید. این پاکت ها روز بعد از مراسم به واجدین شرایط اهدا شد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید چه چیزهایی ممکن است در آنها پیدا شود. یکی از اجزای جدا نشدنی این مجموعه، بلیط مسافرت های رویایی است. سفرهایی که از راکی کانادا تا توسکانی ایتالیا را پوشش می دهند و تماما با قطارهای درجه یک، هواپیماهای فرست کلس یا خصوصی و هتل های 5 ستاره همراه هستند. 20 هزار دلار از ارزش هدایا، مربوط به اعتباری می باشد که یک کمپانی اجاره ماشین، در اختیار سلبریتی ها قرار داده که با آن می توانند در تمام سال، از ماشین های سوپر لوکس استفاده کنند. همین طور آموزش خصوصی تمرکز ذهن توسط اولیسیا کانتور از دیگر جوایز درون پاکت ها است. چیزهای عجیب و غریب دیگر هم در این مجموعه پیدا می شود. از نمک دریایی مدیترانه بگیرید تا موارد دیگری که چندان نسبیتی با فرهنگ ایرانی ندارند!به قیمت 250 دلار. هم چنین از آنجایی که این بسته ها به بازیگران اختصاص پیدا کرده و آنها همیشه باید روی فرم و زیبا باشند، وسایل آرایشی بهداشتی هم در این پاکت ها به وفور یافت می شود.

 

شام اسکار:

بدون شک خوشمزه ترین بخش مراسم اسکار، شام مشهور آن است. شامی که آن قدر غذاها و اعداد تعجب برانگیز در موردش شنیده ایم که کم کم در حال تبدیل شدن به افسانه است. ولفگانگ پاک سرآشپز اصلی این ضیافت بزرگ است. مردی که در 65 سالگی، بیست و یکمین همکاری پیاپیش با آکادمی را جشن گرفت و در تمام این سال ها نشان داده مزه دهان بازیگران و میهمانان اسکار را به خوبی می شناسد. این سرآشپز اتریشی همواره خلاقیت های بدیع و نو را در کارش به نمایش گذاشته. اما بعضی سنت ها تغییر نمی کنند. جزء ثابت منوی اسکار ظرف های کوچک ماکارونی و پنیر است که در کنار مینی همبرگرهایی که از گوشت کوشر( حلال برای یهودیان) تهیه می شوند، به میز شام اسکار معنا می بخشند. شکلات هایی که به شکل اسکار در آمده اند، قطعا محبوب ترین خوردنی چند سال اخیر هستند. با این وجود نمی توان از ماهی سالمون و خاویار روی آن هم چشم پوشی کرد. غذایی که ارزش مالی اش به اندازه طلای هم وزنش است! برخی غذاها هر سال نیستند اما اگر باشند مشتری های ویژه ای دارند. مثل پیتزا. اما بی شک نمی شود به میز شام اسکار اشاره کرد و در مورد نوشیدنی عجیب، مشهور و گران آن صحبت نکرد. این نوشیدنی که Glamour یا پر زرق و برق نام دارد با قطعات طلا که در آن مخلوط است سرو می شود. در کنار همه مواد اولیه ای که ولفگانگ پاک برای تهیه غذاها آماده می کند، 10 پوند، پودر طلای خوردنی هم هست که برای این نوشیدنی و غذاها و دسرهای دیگر استفاده می شود. بیش از شش کیلوگرم رزماری، 45 کیلو پنیر چدار پنج ساله، 79 کیلو پنیر پارمیزان، 57 کیلو پنیر پنج ساله گودا، 158 کیلو ماهی سالمون دودی، 1250 چنگال خرچنگ، 50 ماهی دم زرد کامل، 113 لیتر سس ماری رز، 113 پوند برنج، 7500 میگوی آمریکایی، 600 لابستر مین، 5 کیلو خاویار، 1300 صدف، 113 کیلو ماهی تن، 6500 قطعه نان شبیه اسکار و... بخشی از مواد اولیه شام اسکار است.

 

پخش تلویزیونی:

پخش مراسم اسکار، سال ها است که توسط تلویزیون آمریکا انجام می شود. مراسمی که برگزاری اش در مجموع بیش از 20 میلیون دلار هزینه روی دست آکادمی می گذارد اما اسپانسرها، می توانند مبلغ قابل توجهی را پوشش دهند. به عنوام مثال شبکه abc که حق پخش این مراسم را بر عهده دارد، یکی از شرکت های زیر مجموعه کمپانی دیزنی است. به همین جهت این کمپانی سالی 75 میلیون دلار فقط برای حق پخش اسکار، به آکادمی پرداخت می کند. اخیرا هم قرارداد آنها تا سال 2020 تمدید شد که جزئیاتش توسط هیچ یک از طرفین بازگو نشد. Abc  در زمان های استراحت مراسم، اقدام به پخش آگهی بازرگانی می کند. هزینه این آگهی ها هیچ گاه با تبلیغات وسط بازی سوپر بول قابل مقایسه نیستند اما باز هم به خودی خود آن قدر گران می باشند که هر شرکتی نمی تواند از پس پرداختش برآید. کمپانی هایی مثل اپل، سامسونگ، پپسی، کوکا کولا، جی سی پنی، کادیلاک، گوگل و چند شرکت محدود دیگر تنها نهادهایی هستند که می توانند برای هر سی ثانیه 1.9 میلیون دلار(در سال 2014) پرداخت کنند. فروش حق پخش مراسم اسکار توسط شبکه abc  به پخش کننده های منطقه ای هم بخشی دیگر از هزینه 75 میلیون دلاری آنها را پوشش می دهد. پخش کننده های منطقه ای هم با تبلیغات تلویزیونی به شیوه ای که گفته شد اقدام به درآمدزایی می کنند.

 

 

Viewing all 330 articles
Browse latest View live




Latest Images